printlogo


کد خبر: 200080تاریخ: 1397/7/22 00:00
گفتار کوتاهی درباره فلسفه و مصادیق مفهوم عبادت در اسلام
حرکت مستمر در مسیر فطرت

سیدمیکائیل حسینی‌ماهینی: قرن بیست و یکم و دوران  کنونی زندگی بشر به عنوان دوره بازار‌های داغ مکاتب و تفکرات مختلف فکری در حوزه اندیشه‌های فراطبیعی و متافیزیکی، سبب شده است بازار شبهات و تمایل به هر تفکر دروغ و غلطی افزایش یابد و این سطح وسیع و گسترده از اندیشه‌ها و تزهای رنگارنگ شرقی و غربی اذهان انسان‌ها را به خود مشغول کرده و طریق تشخیص حق و حقیقت را برای برخی با مشکل مواجه کند. در این میان، دشمنان اسلام و پیامبر اکرم و اهل بیت مکرمش سهم بسیار زیادی از این شبهه‌پراکنی‌ها و دامن زدن به انحرافات فکری و دینی دارند و ابزارهای نو و تکنولوژی‌های جدید در حوزه ارتباطات جمعی سبب شده در سطح برخورد اندیشه‌ها و تعارض تفکرات، میدان گسترده‌ای در اختیار آنان قرار گیرد تا اهداف شوم خود را به پیش ببرند و به ستون‌ها و پایه‌های مستحکم اعتقادات مسلمانان بتازند. اما در مقابل این تحرکات هجمه‌آمیز دشمنان، مدافعان اندیشه ناب اسلامی نیز با قوت به میدان آمده و درصدد پاسخگویی و رفع شبهه هستند. یکی از شبهاتی که ذهن برخی جوانان و سایر اقشار را دربرگرفته و گاه سبب ایجاد سوال شده است، رابطه با فلسفه عبادت و چرایی آن و پرسش درباره چرایی وجوب این کیفیت مشخص از انجام آن است. در جایگاه مثال، سوال پیش آمده است حال که خداوند به عبادات ما نیازی ندارد و غنی حمید است، چرا نماز بخوانم؟ و چرا با این کیفیت بخوانم؟ می‌خواهم فارسی بخوانم، آیا نمی‌شود؟ یا بعضا دچار این توهم شده‌اند که ما نیازی به انجام این اعمال عبادی نداریم و صرف پاک بودن دل کفایت می‌کند و عبادت نباید الا و لابد جلوه عملی داشته باشد! حال در این نوشتار قصد داریم به قدر وسع و به فراخور نیاز، پاسخی کوتاه و اجمالی به این سوالات و شبهات و موارد مشابه پیش آمده ارائه بدهیم. واژه عظیم اسلام  که به معنای تسلیم بودن است و تمام مفهوم دین اسلام  را در خود گنجانده، نشانگر حقیقت دین و بن‌مایه اسلام است. حقیقتا تسلیم بودن مقابل خداوند تبارک و تعالی، روح عبادت و محرک آن است. اگر یک مسلمان، حقیقتا مسلم شد و تسلیم خداوند، عبادت کردنش برای خودش معنای حقیقی می‌یابد و لذت و شیرینی عبودیت سبب می‌شود سالک، میلش هر لحظه به این شیرینی بکشد و بخواهد آن را دائما بچشد و این تسلیم بودن است که سبب این شوق عبادت در بنده می‌شود. لذا روح عبادت که همان تسلیم بودن محض است، باعث
می‌شود همان عبادتی را که خداوند نسبت به آن دستور داده است با همان کیفیتی که امر شده‌ایم انجام دهیم و نه به شیوه دلخواه‌مان. در غیر این صورت ما تسلیم این امر الهی نبوده‌ایم و اساسا عبادت کردن با نیت رضای الهی معنا نمی‌دهد. تسلیم بودن و انجام امر الهی نشان می‌دهد دل پاک است، اگرنه دل پاک که پاک بودنش در عمل هویدا نشود، چه فرقی با دل ناپاکی دارد که آن هم بی‌عمل است. خداوند در باب فلسفه خلقت مخلوقات ذی‌شعور خود یعنی انس و جن در آیه ۵۶ سوره مبارکه ذاریات چنین می‌فرماید: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون
طبق این آیه خداوند انس و جن را به جهت عبادت خداوند، خلق فرمود. اما سوالی که در اینجا پیش می‌آید این است که اولا منظور نظر از عبادت چیست؟ و ثانیا اگر خداوند به این جنبه فردی عبادات ما نیاز ندارد، پس چه حکمتی در این آیه ملحوظ شده است؟ در خلال پاسخ به سوال اول پاسخ سوال دوم نیز ارائه می‌شود. از آنجایی که طبیعتا خداوند به عبادات فردی ما مانند نماز و روزه نیازی ندارد، پس معنا و مفهوم واژه لیعبدون در این آیه معنایی غیر از انجام صرفا عبادات فردی است. طبق احادیث و روایات متواتر صادره از پیامبر اکرم و ائمه هدی بسیاری از امور روزانه زندگی ما به شرط و شروطی، مصداق عبادت کردن می‌شود. به عنوان مثال کار کردن برای خانواده با رعایت چند اصل خود از مصادیق عبادت است و ثواب دارد یا همنشینی با همسر و فرزندان نیز همین‌طور. حتی در برخی روایات خوابیدن یک انسان مومن نیز عبادت محسوب می‌شود. به طور کلی، مفهوم عبادت را می‌توان به 2 نوع فردی و اجتماعی تقسیم کرد، به این معنا که اعمال عبادی، در 2 سطح فردی و اجتماعی، تاثیرات و برکات مختلفی از خود به جا می‌گذارد و ممکن است منافع اجتماع یا زندگی شخصی افراد را که البته در طول هم هستند، تامین کند. طبق گفته استاد اخلاق، جناب حجت‌الاسلام والمسلمین علوی تهرانی، در تقسیم‌بندی دیگری نیز عبادات در 3 قسم، قابل بیان هستند. عبادات بدنی، عبادات مالی و عبادات روحی که به فرموده ایشان، این سه نوع، از مراتب اهمیت متفاوتی برخوردارند. به لحاظ برکات و میزان نفوذ و اهمیت ثواب ناشی از آن، اولویت با عبادات روحی است و عبادات مالی در مرتبه دوم و عبادات بدنی در مرتبه سوم قرار می‌گیرند. از مصادیق عبادات روحی، می‌توان به تفکر و تدبر و عقلانیت اشاره کرد که در حدیث معصوم، لحظه‌ای تفکر از 70 سال عبادت بالاتر است. عبارات افلا تعقلون، افلا یتذکرون و مفاهیمی از این دست مانند تدبر و تفکر
و ... که در قرآن کریم ذکر شده‌اند، ناظر به همین بعد اولویت‌دار در عبادات روحی است که خداوند نسبت به آنها دعوت فرموده است. البته طبعا هر تفکر و تولید فکری نمی‌تواند عبادت محسوب شود. تدبر در آفرینش که منجر به فهم عظمت خلقت الهی می‌شود و آن تفکری که در خدمت بشریت قرار بگیرد و در ابعاد مختلف نظری، عملی یا تکنیکی و تکنولوژیکی برای انسان‌ها کارآمدی داشته باشد، در زمره این عبادات روحی است که ارزش و اجر بسیار بالایی دارد. عبادات مالی که در مرتبه بعدی قرار دارد، شامل اعمال خیری است که در جهت مساوات‌طلبی به‌واسطه اموال فردی اشخاص، در حوزه اجتماع انجام شده و بر آن اثر می‌گذارد و البته در بعد معنوی و مادی زندگی شخصی نیز مثمر ثمر است. این بعد از عبادات می‌تواند سبب شکوفایی ظرفیت‌های بالقوه اقتصادی و اجتماعی شود که در مصادیق مختلف مانند زکات، خمس، صدقه، قرض‌الحسنه، اطعام، آزادی اسیر و گرفتار و ... در قرآن و سیره اولیا مطرح شده‌است. انجام عبادات مالی نشان از ایمان محکم عامل آن است، چرا که باید از اموال و دسترنج خود که از مهم‌ترین تعلقات فردی است بگذرد و آن را در جهت شکوفایی اجتماع و کمک به همنوعان خود، مصرف کند که به فرموده معصوم، جوان سخاوتمند از پیرمرد عابد نزد خداوند محبوب‌تر است. عبادات بدنی اما شامل شناخته شده‌ترین سطح عبادات در نزد عموم است. انجام نماز، روزه، حج و عبادات فردی دیگر از همین موارد واجب است که با توجه به روح عبادت که تسلیم بودن محض است باید توسط همگان اجرا شود. مطلب درخور ذکر دیگر، 2 اصلی است که درباره عمل عبادی در هر نوع فردی یا اجتماعی و هر سه دسته بدنی و مالی و روحی آن مطرح می‌شود؛ یکی انگیزه و نیت عمل عبادی و دیگری محدود نکردن آن به حوزه فردی است.  توضیح آنکه، هر عمل خیری که نیت و انگیزه انجام آن رضای الهی نباشد، با وجود آنکه در جهت تمایلات فطری بشر و برخاسته از روح انسانیت است اما از ارزش حداقلی برخوردار است و به اندازه کافی نفوذ نخواهد داشت اما اگر همین عمل با نیت و انگیزه رضای خدا انجام شود، چون ناشی از ایمان قلبی است با ایثار بیشتری نیز همراه خواهد شد و ارزش حداکثری دارد و خداوند نیز بر برکت و نفوذ آن خواهد افزود. چنین عملی هرچه باشد حکم عبادت خواهد داشت حتی اگر کسب درآمد یا خوابیدن و استراحت کردن یک فرد مومن باشد و این، سهل‌الوصول بودن کسب ثواب در اسلام است که از الطاف الهی به مومنین است. اصل دوم که محدود نکردن عبادت به حوزه فردی است نیز اهمیت ویژه‌ای دارد. دایره مفهومی عبادت، دایره وسیعی است که صرفا شامل عبادات فردی و بدنی مانند نماز و روزه و این دست عبادات نمی‌شود، بلکه عمل عبادی پتانسیل اثرگذاری‌های کلان اجتماعی را دارد. به عنوان مثال امروز یکی از موضوعاتی که در سینمای بسیاری از کشورها به عنوان یکی از بحران‌های اجتماعی به تصویر کشیده
می‌شود، موضوع ربا و مشکلاتی است که برای رباگیرندگان به وجود می‌آید، این در حالی است که اسلام با تحریم رباخواری و تدبیر قرض‌الحسنه و سنت‌های اقتصادی اسلامی دیگر، درصدد رفع اینگونه مشکلات در جامعه است. ادای این سنت‌ها در اسلام عبادت محسوب می‌شود که انجام اینگونه عبادات تاثیرات اجتماعی دارد. در واقع بسیاری از عبادات می‌توانند رافع  مشکلات اجتماعی باشند و از این رو عبادات اجتماعی خوانده می‌شوند. به طور کلی می‌توان آیه «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» را اینگونه تفسیر کرد که موجودات ذی‌شعور بویژه انسان که خلیفه‌الله است، خلق نشدند مگر برای حرکت در مسیر فطری خود و ارتقای سطح زندگی فردی و اجتماعی و بهبود روزافزون روابط خود با خدا، افراد و اجتماع‌شان که همه اینها مصداق عبادت پیدا می‌کند.
 


Page Generated in 0/0123 sec