printlogo


کد خبر: 200207تاریخ: 1397/7/24 00:00
رضاشاه روحت بدجور شاد

برگهایی از دفترچه خاطرات سال 1320 رضا خان میرپنج!! که به مناسبت تبعیدش به جزیره موریس زیر دست و پا ریخته بود:

امروز 25 مهر: از یک ماه پیش تا کنون هی دم کرده عنبرالنسا برایمان آورده اند جهت آرامش اعصاب. خاطر همایونیمان مکدرتر شد. منشی الممالک را اجازه ورود دادیم. خبر آورد که بایک امضا، منشی کنسولگری بریتانیای کبیر می‌تواند تمام کهکشان ستاره روی دوش شما را بردارد. امر کردیم مانندمدیریت اقتصادیمان دم کرده عنبر النسا را در شلوارنگهبان درب سوم کنسولگری بریتانیا کیسه کنند. اشاره کرد که این‌ها مال پیام‌های واتس اپی است. ملتفت شدیم.

امروز 35 مهر ماه: اختیارش را داریم. به شما چه؟ دوست داریم ببینیم سر انجام چه تصمیمی برایمان می‌گیرند!

امروز26 مهرماه: نامه ای از بریتانیا رسید. ابتدا بر دیده گذاشتیم و سپس بوسیدیم. امر کرده بودند که خوب اجرا نمی‌کنیم . باید به تنظیمات کارخانه برگردیم. لذا یک نو ترش را سفارش دادند. بلیتی خارجکی به پیوست بود. امر کردیم وزیر خارجه بخواند. گفت مقصد « جلسه رئیس» است. امضای نگهبان درب سوم کنسولگری زیر نامه بود. تضمین کرده بود که روحمان شاد خواهد بود. مجبور بودیم که خشنود گردیم. نباید بهانه به دست آنها می‌دادیم .

امروز 1+26 مهر ماه: استقبال خوبی بود. با درخت‌های خودروی گل کاغذی و دریایی که آن اطراف پخش کرده بودند تزئینات استقبال از ما را انجام داده اند.اشتباهی فاحش پیش آمده بود. «جلسه رئیس» نبود « جزیره موریس» بود. حتما پروازش چارتر بوده. روحمان شاد شده بود. وگرنه امضای نگهبان درب سوم کنسولگری تضمین بود.
 


Page Generated in 0/0067 sec