شاید زمانی که خبر ناپدید شدن روزنامهنگار منتقد سعودی «جمال خاشقجی» منتشر شد کمتر کسی میتوانست پیشبینی کند این ماجرا به یکی از جنجالیترین پروندههای تاریخ عربستان تبدیل خواهد شد. پروندهای که ضمن به انزوا کشیدن این کشور، در حال تغییر روند بازی و قواعد سیاست و قدرت در عربستان است. اکنون خبرهایی از کنار گذاشتن «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی و جایگزین کردن برادرش «خالد» به جای او به گوش میرسد. در این میان اما آمریکاییها با حمایت تمامقد از عربستان در حال مدیریت این پرونده پیچیده و چندبعدی هستند. اما آیا آمریکاییها نظر خود را در قبال سعودیها تغییر نخواهند داد؟ آیا آنان نیز به صف تنبیهکنندگان سعودی نخواهند پیوست؟ آیا حملات کوبنده مقامات عالیرتبه حزب دموکرات آمریکا میتواند تغییری در این فرآیند ایجاد کند؟ انتخابات میاندورهای کنگره ایالات متحده چه تاثیر یا تاثیراتی بر این پرونده خواهد داشت؟ برای پاسخ به این پرسشها خبرنگار بینالملل «وطن امروز» با دکتر «فواد ایزدی» گفتوگو کرده است.
***
در 24 ساعت گذشته هم رئیسجمهور آمریکا و هم وزیر خارجه این کشور با همتایان خود در ترکیه تلفنی گفتوگو کرده و سخنرانی «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه درباره پرونده جمال خاشقجی را مورد بررسی قرار دادهاند. آیا دونالد ترامپ و تیم کنونی کاخ سفید در تلاش برای پایان دادن به این پرونده با حمایت تمامقد از عربستان هستند؟
سیاست آمریکا در طول چند دهه گذشته همواره مبنی بر حمایت از رژیم عربستان سعودی بوده است. از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ از ژانویه 2016 نیز این سیاست به طور ویژهای ادامه داشته و تیم جدید حاکم بر کاخ سفید به طور تمامقد حمایت از ریاض و ولیعهد جوان این کشور را در دستور کار قرار داده است. سعودیها طی سالهای گذشته هر اقدامی که انجام دادهاند از حمایت آمریکاییها برخوردار بوده است. آمریکا حتی در پروندههای مخاطرهآمیز عربستان در سطح منطقه نیز سکوت کرد. زمانی که نخستوزیر لبنان در این کشور ربوده شد، دولت آمریکا با واکنشهای حاشیهای، حمایت خود را از عربستان نشان داد. همچنین از سال 2011 و با گسترش موج تروریسم در منطقه خاورمیانه بویژه عراق و سوریه، عربستان همواره به عنوان حامی و اسپانسر اصلی گروههای تکفیری و تروریستی شناخته شده است اما آمریکاییها هیچگاه سعودیها را به خاطر حمایت از داعش و سایر گروههای تروریستی تنبیه یا مجازات نکردند. در مجموع شاهد وضعیت خاصی در روابط آمریکا با عربستان بودیم، به نوعی که این رژیم احساس میکرد هر کاری که بخواهد میتواند انجام دهد اما در این مورد آخر، تا اندازهای فراتر از انتظار آمریکاییها عمل کردند، بنابراین در داخل آمریکا بویژه کنگره این کشور، نسبت به این مساله اعتراضاتی به وجود آمده است، البته ترامپ همچنان به حمایت از بنسلمان و همچنین سیاستهای کلی عربستان ادامه میدهد و بخش اعظم مدیریت بحران خاشقجی نیز توسط آمریکاییها انجام میشود، زیرا خود عربستان ناتوان از مدیریت و کنترل این بحران پیچیده و چندجانبه بود. تماسهای تلفنی با مقامات ترکیه نیز در همین راستاست. آمریکاییها در تلاشند نظر مقامات ترکیه را با مجموعهای از ابزارها و اهرمها نسبت به این پرونده تغییر دهند، بنابراین در سطح قابل ملاحظهای با آنها در حال گفتوگو هستند.
اما اکنون بخش بزرگی از مقامات حزب دموکرات به سیاستهای ترامپ در این باره معترضند و خواستار تنبیه و مجازات عربستان هستند؛ آیا این، با دیدگاه شما که معتقدید دولتهای مختلف آمریکا از عربستان حمایت کردهاند، در تضاد نیست؟
خیر! شما به سیاستهای دولت پیشین آمریکا در دوران «باراک اوباما» نگاه کنید؛ آنان نیز به طور کامل از سیاستهای عربستان حمایت میکردند. در بحران یمن ما این مساله را بخوبی مشاهده کردیم. در روز حمله سعودیها به یمن، سخنگوی شورای عالی امنیت ملی آمریکا ضمن حمایت از این اقدام عربستان اعلام کرد آمریکا به طور همهجانبه به عربستان در مسائل لجستیکی و اطلاعاتی کمک خواهد کرد. تاکنون نیز بخش بزرگی از مسائل لجستیکی جنگ یمن با کمک آمریکاییها انجام شده است. سوختگیری جنگندههای ائتلاف به رهبری عربستان در آسمان یمن با حمایت آمریکاییها انجام میشود. حتی میتوان گفت سیاستهای حمایتی ترامپ ادامه سیاستهای حمایتی اوباما بوده است اما اکنون به خاطر مسائل انتخابات میاندورهای کنگره، دموکراتها از این مساله به عنوان یک ابزار برای حمله به ترامپ و سیاست خارجی وی استفاده میکنند، یعنی درصددند این مساله را به جامعه القا کنند که سیاست خارجی ترامپ شکست خورده است اما خارج از این مسائل انتخاباتی، دموکراتها نیز در حمایت از عربستان با جمهوریخواهان همنظر و متفقالقولند. روابط آمریکا با عربستان یک رابطه استراتژیک است و ما باید از این منظر به این مناسبات پیچیده و چندبعدی نگاه کنیم.
آیا این مساله تنها به مسائل اقتصادی بازمیگردد؟ یعنی در رابطه آمریکاییها با طرف سعودی تنها معیارهای اقتصادی مهم و موثر است یا اینکه مولفهها و پارامترهای ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی نیز وجود دارد؟
دلیل این موضوع تنها پارامترهای اقتصادی نیست اما میتوان یکی از عوامل بنیادین آن را در مولفههای اقتصادی جستوجو کرد. اکنون عربستان معاملههای بزرگی (میلیارد دلاری) با آمریکا دارد. سالانه دهها میلیارد دلار تسلیحات از واشنگتن خریداری میکند. علاوه بر این از خردادماه سال گذشته و همزمان با سفر ترامپ به ریاض، روابط اقتصادی دوجانبه 2 کشور وارد عصر جدیدی شده است. هماکنون نیز ترامپ از یک موضوع بسیار نگران است؛ اگر در این روزها فشار بیشتری به عربستان وارد شود احتمال یک شوک در بازار نفت و قیمتهای آن وجود دارد. این مساله به صورت خودکار قیمت بنزین را در آمریکا افزایش میدهد و در آستانه انتخابات میاندورهای کنگره، موضع جمهوریخواهان را بشدت تضعیف میکند. بنابراین یکی دیگر از دلایل روابط گسترده آمریکا با سعودیها را در تعیین قیمت ماده استراتژیکی همچون نفت باید جستوجو کرد. علاوه بر این مولفههای اقتصادی، عربستان در حال حاضر یکی از مهمترین بازیگران سیاست مهار ایران در منطقه خاورمیانه است. آمریکاییها در تلاشند ایران را در خاورمیانه مهار و کنترل کنند و در این زمینه به حمایتهای عربستان نیاز دارند. همین مساله در موضوع فلسطین نیز خود را بخوبی نشان میدهد. اگر سعودیها از معامله قرن عقبنشینی کنند شکست آن حتمی خواهد بود، بنابراین آمریکاییها همچنان درصدد حفظ و گسترش روابط خود با سعودیها هستند اما در کنار این روابط استراتژیک و حمایتهای همهجانبه آمریکا از ریاض، اکنون در برخی محافل آمریکا خبرهایی مبنی بر کنار گذاشتن محمد بنسلمان به گوش میرسد. یعنی با این وضعیت جدید امکان ادامه کار وی به عنوان ولیعهد و پادشاه این کشور تضعیف شده است.
یعنی موضوع کنار گذاشتن بنسلمان در محافل تصمیمگیری، تصمیمسازی و رسانههای آمریکا یک موضوع جدی است؟
محمد بنسلمان نشان داده است شخصیت مناسبی برای اداره پادشاهی عربستان نیست. در سیستم تصمیمگیری وی نارساییهای عمیقی وجود دارد و به لحاظ سیاسی و استراتژیک فاقد دیدگاه و چشماندازهای روشن و قابل دفاع است. وی نشان داده است توانایی کمی در تحقق اهداف و برنامههای خود دارد. بنسلمان در تمام پروندههای خود چه در یمن و چه عراق، سوریه و لبنان و همچنین در داخل عربستان با شکست مواجه شده است. اکنون دیگر غربیها بویژه آمریکاییها وی را برای این پست مقبول نمیدانند. بنابراین موضوع حذف او و جایگزین کردن بنسلمان با یک شاهزاده دیگر مطرح شده است.
در این زمینه چه گزینه یا گزینههایی مطرح شدهاند؟ آیا تغییر بنسلمان تغییری در روابط استراتژیک سعودی با آمریکا بر جا خواهد گذاشت؟
اکنون خیلیها از گزینه خالد، پسر دیگر ملک سلمان سخن میگویند حتی برخی خبرها از مطرح شدن گزینه خالد در شورای بیعت عربستان حکایت دارد. اگرچه در این میان گزینههای دیگری همچون «محمد بننایف» ولیعهد سابق سعودی و «احمد بنعبدالعزیز» عموی محمد بنسلمان نیز به گوش میرسند اما با گذشت زمان شاهد تقویت گزینه حذف بنسلمان هستیم. اگرچه بر این باورم که این حذف یا جابهجایی تغییری در سیاستهای کلان واشنگتن در قبال عربستان ایجاد نخواهد کرد و همچنان واشنگتن عربستان را در قالب مجموعه کشورهای وابسته و متحد خود تعریف خواهد کرد.