ما برتریم، حوصله شرح قصه نیست
کلاً سَریم، حوصله شرح قصه نیست
ما حائز مقام نخست تلاش و کار
از آخریم حوصله شرح قصه نیست
یا خسته ایم و خواب و یا چون دیازپام
خواب آوریم حوصله شرح قصه نیست
چون کوزه اصیل و قدیمی کمی فقط
ما لب پریم حوصله شرح قصه نیست
هرجا که هست سفره این انقلاب پهن
ما صفدریم، حوصله شرح قصه نیست
مانند سیل و زلزله آوار می شویم
ویرانگریم حوصله شرح قصه نیست
چرخید چرخ هسته ای و اقتصاد، حیف
چون پنچریم، حوصله شرح قصه نیست
ماندید اگر تمامیتان زیر خط فقر
ما آنوریم، حوصله شرح قصه نیست
هستیم آشنای دولت و جاسوس نیستیم
سردفتریم، حوصله شرح قصه نیست
ما را چه کشت؟ دغدغه زندگی خوب
گورخریم، حوصله شرح قصه نیست
عمریست در مقابله با بهمن رقیب
شهریوریم، حوصله شرح قصه نیست
با اینکه حال و حوصلهها را بدون شرح
سر میبَریم، حوصله شرح قصه نیست