احسان سالمی: فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» یکی از تازهترین پروژههای سینمایی امسال است که این روزها با پایان فیلمبرداری فاز نخست و دوران کودکی غلامرضا تختی، فاز دوم این فیلم که مربوط به بخشی از نوجوانی وی است، آغاز شده است. به گزارش «وطن امروز»، جهان پهلوان تختی از معدود شخصیتها و چهرههای ملی است که فرصت این را داشته 2 بار سوژه ساخت یک اثر سینمایی قرار بگیرد. نوبت اول آن بیش از 20 سال پیش توسط علی حاتمی، کارگردان صاحب سبک سینمای ایران آغاز شد و در ادامه و با فوت مرحوم حاتمی، بهروز افخمی کار ناتمام او را به اتمام رساند. حالا نیز زوج بهرام توکلی و سعید ملکان پس از تکرار موفقیت چشمگیر فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب» سراغ ساخت این اثر رفتهاند؛ تجربه ارزشمندی که به نظر میرسد میتواند پشتوانه خوبی برای ساخت اثری ماندگار درباره این اسطوره ورزشی و ملی کشورمان باشد. انتشار خبر آغاز فاز دوم فیلمبرداری این اثر سینمایی در روز گذشته که به احتمال زیاد رونمایی از آن در جشنواره فیلم فجر امسال خواهد بود، بهانهای شد تا نگاهی به جریان ساخت و حواشی نخستین اثر سینمایی تولید شده پیرامون زندگی این اسطوره ملی و ورزشی داشته باشیم؛ اثری که همچون زندگی جهان پهلوان تختی اسیر فراز و نشیبهای بسیاری شد و البته در نهایت نیز خروجی آن نتوانست نظر مثبت دوستداران تختی و مخاطبان سینما را به خود جلب کند.
قصهای که ناگفته ماند
پروژه ساخت فیلم سینمایی «جهان پهلوان تختی» یکی از 3 پروژهای بود که مرحوم علی حاتمی بعد از اتمام فیلم سینمایی «دلشدگان» قصد ساخت آن را داشت و اتفاقا از میان آن 3 پروژه در نهایت فقط شرایط تولید همین اثر مهیا شد تا بالاخره حاتمی در سال 73 و پس از چند بار تغییر سرمایهگذار این پروژه را کلید زند. خسرو نظافتدوست، کشتیگیری بود که مرحوم حاتمی قصد داشت به دلیل شباهت بسیار زیاد چهره او با تختی و البته تسلطش بر ورزش کشتی از او به عنوان بازیگر نقش جهان پهلوان تختی استفاده کند. البته نظافتدوست در ادامه به دلایلی نتوانست آنچنان که خود تصور میکرد در نقش تختی حاضر شود اما مرگ چیزی بود که مجال دیدن روایت علی حاتمی از زندگی و مرگ جهان پهلوان تختی را از مخاطبان سینمای ایران گرفت؛ اتفاقی که سال 75 و در شرایطی که بخشهایی از این فیلم آماده شده بود، به دلیل ابتلای علی حاتمی به بیماری سرطان، تولید این پروژه را نیمهتمام گذاشت. حاتمی که تا آخرین روزهای حیاتش تلاش کرد این پروژه را به اتمام برساند، بخشهایی از این اثر را در شرایطی فیلمبرداری کرد که در آن دوران یک روز در میان شیمیدرمانی میکرد و در نهایت نیز با تمام دردی که داشت، توانست ۲۰ دقیقه از «تختی» را فیلمبرداری کند.
از تختی حاتمی تا تختی افخمی
پروژه «جهان پهلوان تختی» پس از درگذشت علی حاتمی درگیر اتفاقاتی تازه شد و گزینههای متعددی برای ساخت این اثر مطرح شدند که هر کدام به دلیلی کنار گذاشته شد. در نهایت وظیفه اتمام اثر ناتمام علی حاتمی به بهروز افخمی سپرده شد. افخمی که پیش از این نیز سابقه اتمام پروژه ناتمام «کوچک جنگلی» را برعهده داشت، در شرایطی موظف به اتمام این پروژه شد که بر اساس گفته برخی همکاران حاتمی با توجه به روش ویژه او در فیلمسازی که مبتنی بر نوشتن اغلب دیالوگها و دکوپاژها در همان روز فیلمبرداری بود، عملا چیزی به عنوان یک فیلمنامه منسجم و کامل در اختیار افخمی قرار نداشت که بخواهد کار حاتمی را از روی آن ادامه بدهد. البته افخمی بعدها خود در گفتوگویی در ارتباط با فیلمنامه پروژه «جهان پهلوان» ماجرا را اینگونه روایت کرد: «از آن جایی که در آن دوران نهتنها من بلکه هیچکس دیگری هم بلد نبود با سبک و سیاق حاتمی فیلم را بسازد خودم فیلمنامهای نوشتم کاملا متفاوت. و هدفم این بود که تمام پلانهای فیلم ناتمام حاتمی در آن فیلم استفاده شود تا از بین نرود و به صورت یادگاری باقی بماند که اینگونه هم شد». هرچند افخمی در قول خود درباره حداکثر استفاده از پلانهای گرفته شده توسط مرحوم حاتمی صادق بود اما در نهایت او اثری را تولید کرد که فضایی کاملا متفاوت با آنچه علی حاتمی میخواست، داشت. افخمی در این اثر به نوعی به خلق یک «فیلم در فیلم» پرداخت و خروجی نهایی کار در فضایی میان یک فیلم داستانی معمایی و یک فیلم مستند قرار دارد. داستان این فیلم از آنجا آغاز میشود که در پی فوت علی حاتمی کارگردان فیلم «جهان پهلوان تختی»، بهروز افخمی (با بازی فریبرز عربنیا) که یک کارگردان جوان است، بنا دارد به اصرار همسرش که در فیلم ناتمام تختی منشی صحنه بوده و خواسته تهیهکننده فیلم مرحوم حاتمی که نقشش را جمشید گرگین بازی میکند، ادامه آن را بسازد اما نیاز دارد که اطلاعات بیشتری درباره تختی به دست آورد. به همین خاطر سراغ همسر مرحوم حاتمی میرود و به جستوجو در اسناد و مدارک جمعآوری شده توسط حاتمی درباره تختی میپردازد. فضای فیلم به شکلی طراحی شده که از یک سو تلاش میکند به مخاطب خود القا کند همه چیز واقعی و مستند است و از سوی دیگر در فضایی معماگونه به دنبال یافتن پاسخی برای ماجرای پرابهام درگذشت ناگهانی جهان پهلوان تختی میرود و البته در نهایت نیز جواب مشخصی به این موضوع نمیدهد.
شکست جهان پهلوان در سینما!
هر چند فیلم ساخته شده توسط افخمی به لحاظ ایده به کار برده شده از سوی او در زمینه طراحی یک فیلم در درون فیلمی دیگر، جزو ایدههای تقریبا نو در سینمای پس از انقلاب محسوب میشد و وجوه فنی اثر نیز مورد پسند برخی منتقدان قرار گرفت ولی آنچه باعث شد روایت افخمی درباره «جهان پهلوان» آنگونه که باید و شاید موردپسند مخاطبان عام قرار نگیرد، عدم توجه افخمی به وجوه پهلوانی و قهرمانی تختی بود. این در حالی بود که اساسا تختی به واسطه برخورداری از این روحیه پهلوانی در میان مردم محبوب شده بود و مخاطبان انتظار داشتند با اثری روبهرو شوند که به این وجه از زندگی قهرمان محبوبشان بیشتر پرداخته باشد اما روایت کلاسیک و معماگونه افخمی بیشتر در پی بررسی وجوه مختلف معمای مرگ تختی است و توجه چندانی به ابعاد قهرمانی زندگی تختی و تصویری که مردم از او به عنوان یکی از سمبلهای ورزشی و پهلوانی کشور در ذهن داشتند، نداشت. البته که پایان باز اثر و حل نشدن معمای مرگ تختی با وجود آنکه در واقع بخش زیادی از فیلم حول همین موضوع بود نیز در عدم رضایت مخاطبان از اثر بیتاثیر نبود.
تجربههایی که باید چراغ راه شوند
اما نکته مهم در ارتباط با این پروژه لزوم توجه سازندگان آن به تجربیات گذشته و البته اشتباهات آنهاست؛ اشتباهاتی که باعث شد قصه تختی با وجود همه وجوه دراماتیک و قهرمانی موجود در آن، نتواند مخاطبان را با خود همراه کند. بدون شک یکی از نخستین نکاتی که زوج «ملکان و توکلی» باید در این اثر به آن توجه کنند، مساله توجه به روحیه «پهلوانی و قهرمانی» تختی و نمایش این روحیه بر پرده سینماست؛ ویژگی مثبتی که هر گاه در اثری بدرستی به تصویر کشیده شده است، توانسته رضایت مخاطبان را جلب کند. نکته دوم پرهیز از ورود به حواشی زندگی تختی همچون ماجراهای زندگی شخصی او و اختلافات خانوادگی او با همسرش است؛ حواشیای که به تصویر کشیدن آن نهتنها ظرفیتی برای جلب نظر مخاطبان ندارد، بلکه به واسطه دقیق نبودن روایتهایی که در ارتباط با این قبیل موضوعات شخصی وجود دارد، روایت آن جز ایجاد حاشیه برای فیلم و احتمالا اعتراض برخی نزدیکان و دوستان تختی به اثر، ثمره دیگری نخواهد داشت.