گروه بین‌الملل: قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار منتقد عربستان در کنسولگری کشورش در استانبول، رژیم سعودی را با بدترین چالش و شدیدترین فشارهای جهانی روبه‌رو کرده است. بسیاری از این ناظران بر این باورند که چه‌بسا این رسوایی که مهم‌ترین متهمش محمد بن‌سلمان، ولیعهد بی‌محابا است، به جنگ ائتلاف عربی علیه یمن نیز پایان دهد. شاهزاده بن‌سلمان «معمار ائتلاف جنگ علیه یمن» است که از نیمه‌شب 26 مارس 2015، عملیات نظامی گسترده‌ای را تحت عنوان «توفان قاطعیت» علیه این کشور آغاز کرد و شخصا به عنوان وزیر دفاع، از طریق اتاق عملیاتش این جنگ را تا به امروز که 4 سال از آن می‌گذرد، رهبری می‌کند. این شاهزاده مستبد با میلیاردها دلار آغشته به نفت، سکوت جامعه بین‌الملل در قبال جنایت علیه یمنی‌‌ها را خرید و با همین پول‌ها از دردسر ربودن سعد حریری، نخست‌وزیر لبنان، بازداشت ده‌ها شاهزاده و وزیر و تاجر به بهانه مبارزه با فساد رهید و در حالی‌که به لطف بیماری پدرش و ابتلای او به آلزایمر، تنها یک قدم با تخت پادشاهی فاصله داشت، ناگهان خبر قتل وحشتناک خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول و کمپین جهانی برای تحقیق درباره این جنایت، پایه‌های قدرت سلمانی‌ها را متزلزل کرد. ادعای رژیم سعودی مبنی بر کشته شدن خاشقجی در پی «نزاع و درگیری فیزیکی» جهانیان را متقاعد نکرد. تنها کسی که در این میان متقاعد شد دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور تاجرمسلک و بزرگ‌ترین دلال بازار و سهام بود. تحلیلگران می‌گویند قتل جمال خاشقجی، چیزی بیشتر از آنچه ترامپ روی طلای سیاه عربستان سرمایه‌گذاری کرده بود، به وی داد؛ طلایی که در قصرها، ناوهای نظامی و جنگ‌های بیهوده‌ای چون یمن هزینه می‌شود. دستاوردهای سیاسی پس از پایان تحقیقات کیفری درباره پرونده خاشقجی هرچه باشد، حقیقت این است که توفان خاشقجی به رژیم سعودی آسیب زده و سقف مطالبات خارجی از این رژیم افزایش یافته است تا جایی‌که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا گفته آینده شاهزاده جوانی که به دنبال رسیدن به کرسی پادشاهی است، در بوته آزمایش قرار گرفته است. در همین حال این سوال مطرح می‌شود که آیا قتل خاشقجی به برکناری بن‌سلمان و متعاقب آن، بر تحولات در یمن تاثیر می‌گذارد؟ در این‌باره، جلال الحلالی، فعال سیاسی و حقوقی یمن می‌گوید: پرونده خاشقجی در پارلمان‌ها و رسانه‌های بین‌المللی و نهادهای حقوق‌بشری، هر روز بیش از دیروز مطرح می‌شود و رئیس‌جمهور آمریکا نمی‌تواند فصل‌الخطاب در این زمینه باشد، زیرا همه پول‌های عربستان هم دیگر نمی‌تواند جهان را ساکت کند. حقایق خیلی زود نمایان می‌شود و شاهزاده جوان بزودی محو خواهد شد. مصطفی الجبزی، نویسنده و تحلیلگر عرب می‌گوید: رژیم سعودی اکنون بشدت در مخمصه و معرض انزوای بین‌المللی قرار گرفته و این امر تنها به دلیل پرونده خاشقجی نیست، بلکه افزایش اخبار مربوط به فاجعه انسانی در یمن و تاثیر آن بر ذهنیت جامعه بین‌الملل، مسؤول بودن عربستان در بدترین بحران انسانی جهان و پافشاری بر عدم برقراری ثبات و آرامش در این کشور از مهم‌ترین دلایل کم‌رنگ شدن جایگاه عربستان در جهان است. وی در ادامه اینگونه پیش‌بینی می‌کند که عربستان تا حد زیادی از یمن عقب‌نشینی خواهد کرد و تنها یگان‌های رزمی غیرمنسجم را به همراه دولتی که از نظر اداری یا نظامی کارایی ندارد و یمن را نمی‌شناسد و نیز شبه‌نظامیانی خارج از کنترل در یمن باقی خواهد گذاشت و نیمی از کشور یمن نیز تحت هیمنه امارات هم‌پیمان عربستان باقی خواهد ماند. لذا می‌توان گفت سرنوشت نیروهایی که خود را به مرزهای الحدیده رسانده‌اند، محکوم به نابودی یا بازگشت به عدن و لحج است و در مقابل انصارالله نیز بر حملات خود به تعز و مأرب در آینده نزدیک خواهد افزود. از سوی دیگر، علی السقاف، نویسنده و تحلیلگر سیاسی با بیان اینکه پیامدهای قتل خاشقجی، امیدهای محمد بن‌سلمان و رویایش در رسیدن به عرش پادشاهی را بر باد می‌دهد، توضیح داد: به نظر می‌رسد به همین دلیل، رژیم سعودی که مسؤول اصلی حمله به یمن بود، با مطرح شدن پرونده خاشقجی دیگر اهمیتی برای این جنگ قائل نیست. در صورت باقی ماندن بن‌سلمان در قدرت، حضورش ضعیف و شکننده خواهد بود و تا زمانی که از خزانه عربستان امتیازدهی کند، می‌تواند جایگاه خود را تا حدودی حفظ کند اما در صورتی که کنار رود، رژیم امارات و در رأس آن محمد بن‌زائد، ولیعهد این کشور، نخواهد توانست جنگ یمن را مدیریت کند لذا به دنبال رهایی از باتلاق یمن خواهد بود.