محمد سررشتهداری: چرا استقلال سال ۹۲ به فینال نرسید و پرسپولیس امسال با وجود بسته بودن پنجره نقل و انتقالاتش رسید؟ رمزگشایی از این اتفاق میتواند به کل فوتبال ایران کمک کند، فوتبالی که هوادارانش به سبک خاورمیانه همیشه دنبال یک قهرمان میگردند در درون زمین چمن، در حالی که نه رونالدو، نه مسی، نه نیمار، نه زلاتان و... به عنوان سوپراستارهای فوتبال دنیا نتوانستند تیمهایشان را در جامجهانی موفق کنند، بلکه تیمهایی موفق شدند که بازیکنانشان حتی اگر ستاره بودند تا حدود زیادی در یک سطح بودند؛ تیمهایی مثل بلژیک، انگلیس، کرواسی و البته فرانسه. در ایران مردم علی کریمیها، فرهاد مجیدیها، رحمتیها و سیدجلالها را دوست دارند و بعضا اگر مربی تصمیمی در خروج آنها بگیرد با او برخورد هم میکنند اما واقعیت علم فوتبال در روانشناسی و نظم نهادینه شده است نه یک قهرمان که خوب شوت میزند.
استقلال در سال ۹۲ به نیمهنهایی رسید آن روزها این تیم از تیمهای دیگر در ایران جلوتر و قدرتمندتر بود اما از رسیدن به فینال بازماند اما پرسپولیس امسال به فینال رسید. پاسخ چرایی این ماجرا میتواند به تغییر در کل فوتبال ایران مربوط باشد. بازیکنان استقلال آن دوران بسیار برتر از بازیکنان پرسپولیس این دوران هستند، در واقع استقلال تیم خوبی بسته و تحویل امیر قلعهنویی داده بود، مربیای که برای آن دوران بد هم نبود، هنوز روی اوج بود و جامدار. اما اگر یک تفاوت بین آن تیم و این تیم وجود داشت همین مربی بود و همان تغییر شکل فوتبال ایران از سنتی به مدرن که با کیروش، برانکو و شفر طی این سالها رقم خورده و فوتبال ایران رو به جلو حرکت کرده است. جمع کردن آندرانیک تیموریان، جواد نکونام، فرهاد مجیدی، جاسم کرار، امیرحسین صادقی، حنیف عمرانزاده، سیدمهدی رحمتی، خسرو حیدری، هاشم بیکزاده، فرهاد مجیدی، آرش برهانی، جیلوید ساموئل، فرزاد حاتمی و... محال ممکن به نظر میرسید اما آن تیم رویایی واقعا بسته شده بود؛ تیمی که خود امیر قلعهنویی هم تاکنون نداشته و احتمالا نخواهد داشت. در واقع همه امکانات برای قهرمانی در آسیا مهیا شده بود اما نه امیر قلعهنویی- که مربی خوبی در آن دوران بود- که کل فوتبال ایران هنوز به نتایجی که کیروش و برانکو برای ما آورده اند ما را نرسانده بودند و کلا فوتبال ایران عقبتر از امروز بود. پرسپولیس اما با شایان مصلح، محسن ربیعخواه، علی علیپور، سیامک نعمتی، علیرضا بیرانوند، کمال کامیابینیا، الوانزاده، آدام همتی، سیدجلال حسینی و محمد انصاری با مربیگری برانکو در حالی به فینال رسید که فوتبال ایران امروز درک کرده که صیادمنش در صورت داشتن مربی خوب میتواند بهتر از الحاجی گرو باشد و علیپور بهتر از طارمی و برای قهرمان شدن لزوما فرهاد مجیدی و طارمی نیاز نیست.
امروز میدانیم موضوع بازیکنان نیستند که اگر بودند، کیروش پرتغال را نابود نمیکرد و برانکو السد را، نه اینکه این بازیکنان بد باشند یا به کار نیایند بلکه موضوع اصلی این است که برای موفقیت اتخاذ تاکتیک و نظم و سرباز بودن بسیار مهمتر از این است که چه بازیکنی دارید. در واقع اولویت این است که چه مربیای دارید نه اینکه چه بازیکنانی دارید. در تیمملی ایران هم جباریها، خلعتبریها، عقیلیها و خیلیهای دیگر کنار رفتند تا تیم باشیم، تیمی که اسپانیا را تکان داد و پرتغال را تا مرز حذف شدن برد. همین برانکو خیلی سال قبل با دایی، علی کریمی، جباری، مهدویکیا، هاشمیان، باقری، خطیبی و یکی دو جین بازیکن بزرگ و اروپا دیده که نمونهشان را امروز اصلا در فوتبال ایران نداریم، در جامجهانی تنها یک مساوی از آنگولا گرفت چون آن روزها نمیدانست که وحدت به اندازه 10 بازیکن مهم است. تیم او در جام جهانی ۲۰۰۶ باخت چون بازیکنانش به چشمهای هم نگاه میکردند و به هم پاس نمیدادند و با لگد ساک پزشکان را شوت میکردند اما تیم همان برانکو در سال ۲۰۱۸ نه ساکی شوت کرد و نه چیزی به نام باند بازی داشت. برانکو وقتی فهمید رامین رضاییان میخواهد به پرسپولیس برگردد، گفت: «نه! صعود تیم تا اینجا حاصل زحمت همین بازیکنان بوده، پاداشش هم باید مال خودشان باشد». همین حرفها از بازیکن یک سرباز فدایی میسازد؛ کسی که سر جلوی توپ میگذارد و حاضر است دو برابر توانش بدود و همان کاری را بکند که مربی میگوید، نه آن چیزی که خودش تشخیص میدهد و اجرا میکند. امروز فوتبال ایران پیشرفت کرده است و این نکته را بهتر از قبل میداند، هر چند بازیکنانی هستند که به هیچ صراطی مستقیم نیستند و خودشان را هنوز برتر از تیم میدانند اما واقعیت این است که امروز فوتبال باید اینگونه بیندیشد و رشد را ادامه دهد. امروز همه به دنبال مربی خوب میگردند
نه بازیکن خوب.