printlogo


کد خبر: 200876تاریخ: 1397/8/6 00:00
تحلیل عنصر اقتصاد در اقدامات تروریستی جنوب شرق ایران
از شعار عدالت تا اخلال در نان شب

حسن حنیف: تقویم ترور و شکل‌‌‌گیری گروه‌‌های تروریستی در ایران را باید از اولین روز حیات انقلاب اسلامی یعنی 22 بهمن 1357 دنبال کرد. این در حالی است که برخی کارشناسان معتقدند ظهور تروریسم در ایران به 2 بخش قبل و بعد از انقلاب تقسیم می‌شود. در واقع بازه زمانی قبل از انقلاب را زمان و بستر شکل‌‌‌گیری تشکیلات‌‌ مسلح در ایران و سال‌های پس از بهمن 57 را زمان ظهور این پدیده عنوان می‌کنند.
در همین راستا برخی کارشناسان جرائم سازمان‌یافته در اروپا، تروریسم در ایران را پدیده‌ای منطبق بر شاخص‌‌های سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی و اقتصادی دانسته و تروریسم بومی در ایران را ظهور پدیده‌ای معین در ظرف زمانی و مکانی خاص خود عنوان می‌کنند.
اما فعالیت گروه‌ها و جریان‌های تروریستی و جدایی‌طلب در جغرافیای جنوب‌شرق و شرق ایران بویژه در استان سیستان‌ و بلوچستان در ظاهر با ادعای آزادی و عدالت برای اقلیت‌‌های قومی و مذهبی در این اقلیم دنبال می‌شود. صحت این مدعا را می‌توان در انتخاب اسامی گروهک‌‌های مسلح این منطقه همچون جیش‌العدل و همچنین در بیانیه‌هایی که درباره اقدامات تروریستی خود می‌دهند جست‌وجو کرد.
برای اینکه مخاطب به درک درستی از چرایی و چگونگی فعالیت این گروه‌ها برسد می‌توان واقعیت ماجرا را با یک بررسی ساده و گذرا از آثار و نتایج فعالیت‌های تروریستی در این استان استخراج کرد.
استان سیستان‌ و بلوچستان به دلیل وجود منابع بسیار زیاد و غنی در حوزه کشاورزی، وجود بندرگاه استراتژیک چابهار که در نقطه اتصال بین‌قاره‌ای قرار گرفته و نوار مرزی با 2 کشور پاکستان و افغانستان، می‌تواند در آینده به عنوان اصلی‌ترین هاب منطقه برای اتصال اقتصادی جنوب به شمال، شبه‌قاره هند به روسیه و... مورد توجه قرار گیرد. این ظرفیت‌ها در صورت سرمایه‌گذاری صحیح و هدفمند که از سال‌ها پیش تاکنون در جریان بوده، آینده روشنی را پیش روی این استان قرار داده است اما در این میان شرط اول جذب سرمایه و ورود سرمایه‌گذار امنیت است؛ مساله‌ای که حتی احساس عدم وجود آن نیز می‌تواند سرمایه و سرمایه‌گذار را فراری دهد.
حال اقدامات گروه‌‌های تروریستی، هر چند به‌صورت موردی و دور از محیط‌های شهری، می‌تواند ضربه به احساس امنیت منطقه وارد کرده و بسیاری از سرمایه‌گذاری‌های خارجی و به تبع آن کسب‌وکارهای مردم استان را دستخوش مشکلات کند.
به عنوان مثال در طول چند سال اخیر اقدامات تروریستی ایذایی گروه‌هایی همچون جیش‌العدل در جغرافیای جنوب شرق از یک‌سو و همچنین اهمیت برقراری امنیت در منطقه از سوی دیگر باعث شده است از برپایی چندین بازارچه مرزی در این استان جلوگیری شود که این مسأله اقتصاد مردم مرزنشین سیستان‌ و بلوچستان را متأثر از خود کرده است. با توجه به اینکه بسیاری از مردم بلوچ جنوب استان با مردم بلوچ آن سوی مرز در پاکستان رابطه قوم و خویشی داشته و در خلال این رابطه به داد و ستد نیز می‌پردازند، عبور و مرور به کشور همسایه و انجام تجارت‌های خرد، غیر از قاچاق موادمخدر، ولو بدون مجوز با 2 همسایه شرقی مساله‌ای عادی است که معمولاً بخش قابل توجهی از اقتصاد استان‌های مرزی نظیر سیستان‌ و بلوچستان را تشکیل می‌دهد اما در طول یک دهه گذشته مسأله تأمین امنیت مردم سبب شده محدودیت‌های بسیاری برای عبور آزادانه از مرز برای مرزنشینان در این استان مرزی فراهم شود و این مسأله به شکلی مستقیم به اقتصاد مرزنشینان صدمه وارد کرده است.  غیر از موضوع کسب‌وکار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، مسائل اقتصادی در سیستان‌ و بلوچستان را باید به عنوان موضوعی کلان در نظر گرفت؛ موضوعی که بررسی آن در کنار اقدامات ناامن‌کننده گروه‌های تروریستی نیز نشان از ضربه مستقیم به اقتصاد مردم این اقلیم و حتی اقتصاد کشور دارد.
برای اینکه بتوان به درک درستی از رابطه اقتصاد و تروریسم در جنوب شرق ایران دست یافت، ابتدا باید نگاهی گذرا بر فعالیت سرویس‌‌های اطلاعاتی غربی در کنار برخی کشورهای مرتجع منطقه در اقلیم جنوب شرق ایران داشت که فعالیت‌های مداوم و سرمایه‌گذاری‌های کلانی را در دستور کار دارند. شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که مرزی بودن این استان و تمرکز اقلیت مذهبی اهل سنت دلیل اصلی این اقدامات است اما نگاهی عمیق‌‌‌‌‌‌تر به سابقه مردمان بلوچ و عموماً اهل‌سنت در جنوب سیستان‌ و بلوچستان به عنوان نقطه مورد علاقه اقدامات تروریستی گروهک‌های شرق کشور نشان می‌دهد قوم بلوچ و برادران سنی‌مذهب در این استان در همه بزنگاه‌های سیاسی در کنار نظام و انقلاب ایستاده و در بسیاری از موارد برای این انقلاب هزینه هم داده‌اند. هرچند دلایلی همچون مرزی بودن این استان، تمرکز ویژه اهل‌سنت و قومیت بلوچ مردمان این سرزمین بسترهایی را برای دشمن فراهم می‌آورد تا به تحریک اختلافات قومی و مذهبی دست زده و با استفاده از قرابت‌های فرهنگی مردم بلوچ با مرزنشینان کشورهای همسایه، مطالبه دروغین جداسازی از ایران را با هدف ایجاد ناامنی کلید بزند اما واقعیت حضور و سرمایه‌گذاری دشمن در این استان، بیش از همه چیز ریشه‌های اقتصادی داشته و دارد. به عبارت دقیق‌تر دشمنانی مانند عربستان سعودی بخوبی می‌دانند فعالیت‌های گروه‌های خرد در مرزهای شرقی ایران هیچ‌گاه امنیت جمهوری اسلامی ایران را به مخاطره نمی‌اندازد و در عمل نیز ایران همواره در برخورد با تروریست‌ها مقتدر و موفق عمل کرده است اما سرویس‌های اطلاعاتی دشمن تلاش می‌کنند با اقدامات نوبه‌ای خود، به هر شکل ممکن فضای ناامنی را برای این استان شرقی ایران القا کرده و در نهایت مانع تحولات عظیم اقتصادی کشورمان از این ناحیه شوند. نتیجه‌ای که خود باعث می‌شود به دلایل مذکور مشکلات عدم توسعه همواره گریبانگیر این استان جنوب‌شرق باشد و در نهایت این موضوع نیز به عنوان بستری مناسب جهت جرقه‌ای برای تبدیل تهدیدهای بالقوه به بالفعل در این اقلیم باشد.  در این بین مردم استان، سران طوایف و علمای اهل سنت بیش از همه شرایط سیستان‌ و بلوچستان و نیازهای آن را درک می‌کنند و می‌دانند اقدامات ناامن‌کننده تروریستی چه نتایج مخربی برای آینده اقتصادی این استان در بر خواهد داشت. در اظهار نظرهای علمای اهل‌سنت سیستان‌ و بلوچستان بارها شنیده شده که درباره منع اقدامات ضد امنیتی، تروریستی و خرابکاری گروه‌‌های مسلح صحبت شده است و به اعضای این گروه‌ها برای توقف فعالیت‌های جنایتکارانه هشدار داده‌اند اما سران این گروه‌ها بر خلاف نظر علما و باز هم با ادعای احقاق حقوق مردم فعالیت کرده‌اند؛ مساله‌ای که نشان از نقش و هدایت سرویس‌های اطلاعاتی دشمن و منتفعان واقعی این اقدامات جنایتکارانه دارد.


Page Generated in 0/0051 sec