نوید مؤمن: یکی از ماجراهایی که از «وینستون چرچیل» نخستوزیر سالهای دور انگلیس نقل شده است، میتواند برای بسیاری از مخاطبان حوزه روابط بینالملل تاملبرانگیز باشد! روزی فردی از چرچیل پرسید:
ـ «آقای نخستوزیر! شما چرا برای ایجاد یک دولت استعماری و دستنشانده به آن سوی اقیانوس هند میروید و دولت هند شرقی را بهوجود میآورید اما این کار را نمیتوانید در بیخ گوش خودتان یعنی در ایرلند که سالهاست با شما در جنگ و ستیز است انجام دهید؟»
وینستون چرچیل بعد از اندکی تامل پاسخ میدهد:
ـ برای انجام این کار به 2 ابزار مهم احتیاج هست که این 2 ابزار مهم را در ایرلند در اختیار نداریم: یکی «اکثریت نادان» و دیگری «اقلیت خائن».
اینک در سال 2018 میلادی قرار داریم؛ شبکه بیبیسی و رسانههای وابسته به خاندان سلطنتی و دولت انگلیس در حال مانور تبلیغاتی شدید روی مخالفت افکار عمومی انگلیس با خروج از اتحادیه اروپایی هستند. از سوی دیگر، «ترزا می» نخستوزیر انگلیس اعلام کرده 95 درصد پروسه خروج این کشور از اروپای واحد طی شده است! همین مسأله منجر به القای هیجان کاذب به مخالفان «بریگزیت» شده است، زیرا آنها قصد دارند قبل از آنکه بازی تمام شود صورت مسأله را در داخل کشورشان تغییر دهند! درباره خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی و رویکرد دولت «می» در اینباره نکاتی وجود دارد.
1- از زمان همهپرسی سال 2016 میلادی تاکنون، مقامات 2 حزب محافظهکار و کارگر انگلیس، ضمن القا و بیان گزارههای سلبی و منفی درباره عواقب و آثار خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی، رای مثبت شهروندان این کشور نسبت به خروج از اتحادیه را زیر سوال بردهاند. به عبارت بهتر، مقامات انگلیسی با «هدایت غیرمستقیم دادهها» به سوی افکار عمومی انگلیس، زمینه را برای تغییر نظر شهروندان این کشور در قبال مسأله بریگزیت فراهم کردهاند. در اینباره میان برخی سیاستمداران انگلیسی مانند «تونی بلر» و «ترزا می» همکاری مستقیمی وجود داشته است. بریگزیت از معدود پروژهها در انگلیس محسوب میشود که «دولت مستقر» و «دولت در سایه» این کشور هر 2 نسبت به آن نظر منفی دارند. از این رو هدایت افکار عمومی در مسیر مخالفت با خروج از اتحادیه، مسألهای غیرقابل انتظار به نظر نمیرسد!
2- در قبال بریگزیت، شاهد «مهندسی معکوس» موضوع از سوی می و دیگر مقامات دولتی و حتی غیردولتی انگلیس هستیم. در مهندسی معکوس، معمولا از «پاسخ» به «سوال» میرسند! این قاعده در قبال بریگزیت نیز صادق است. مقامات انگلیسی پاسخی به نام «عواقب سخت خروج از اروپا» را از سال 2016 تاکنون در میان افکار عمومی کشورشان تثبیت کردهاند و سپس سعی دارند از این پاسخ، به سوال اصلی مدنظر خود برسند؛ اینکه: «آیا با توجه به آثار و تبعات فاجعهبار خروج از اتحادیه، لازم است بریگزیت تحقق پیدا کند؟»
آماری که از سوی ادارات دولتی و بویژه نهادهای اقتصادی انگلیس طی 2 سال اخیر منتشر شده، همگی حاوی علائم هشداردهنده برای اقتصاد انگلیس[در صورت جدایی از اتحادیه] است. این علائم هشداردهنده از سوی نهادهای اجتماعی و سیاسی وابسته به 2 حزب محافظهکار و کارگر نیز به افکار عمومی القا شده است.
3- مقامات انگلیسی درست مانند چرچیل، خواستار شکلدهی و مدیریت ترکیب «اکثریت نادان» و «اقلیت خائن»، اینبار در داخل کشور خود هستند. تکلیف اقلیت خائن در اینباره کاملا مشخص است! این اقلیت افرادی هستند که از نیمه سال 2016 میلادی به دستور نهادهای دولتی و امنیتی انگلیس برخلاف نتایج رفراندوم عمل کرده و قصد دارند با «خیانت به آرای مردم انگلیس»، مانع خروج کشورشان از اروپای واحد شوند. از سوی دیگر، نهادهای رسمی در انگلیس در پشت پرده، مشغول تبدیل «اکثریت آگاه» به «اکثریت نادان» در کشورشان هستند تا با شکلدهی این ترکیب نهایی، به اهداف از پیش تعیینشده خود در قبال بریگزیت برسند. مقامات اتحادیه اروپایی نیز در این معادله، بازی هماهنگی را با سران انگلیس پیش میبرند. اعلام مکرر نتیجهبخش نبودن مذاکرات بریگزیت از سوی مقامات اروپایی و ایجاد شبهات جدی در مسیر خروج انگلیس از اروپا، از مواردی است که بخشی از آن حالت طبیعی دارد و بخش اعظمی از آن، مرهون هماهنگی پشت پرده «بروکسل» و «لندن» برای بازگشت به نقطه قبل از همهپرسی سال 2016 است.
4 – سیاستمداران انگلیسی و اروپایی درصددند افکار عمومی انگلیس را در دوراهی «خروج سخت و هزینهبر» یا «بقای آسان» در اروپا قرار دهند. از این رو طی 2 سال اخیر برخی سیاستمداران غربی موضوع امکانپذیر بودن تجدید همهپرسی و فراتر از آن، امکان عدم خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی را مطرح کردهاند.
چندی پیش «ژوزف موسکات» نخستوزیر مالت در اینباره عنوان کرد که بریگزیت در نهایت رخ نخواهد داد! قبل از آن نیز تونی بلر، نخستوزیر اسبق انگلیس و یکی از اصلیترین مخالفان بریگزیت، صراحتا اعلام کرد شاید خروج انگلیس از اروپا رخ ندهد! این جملات به صورتی کاملا هدفمند از سوی افرادی مانند بلر بیان میشود. آنها بخوبی میدانند در نخستین گام برای شکلدهی «اکثریت نادان» در کشورشان لازم است «گزارههای ناممکن»، به صورت «ممکن» جلوه داده شود و در نهایت، تحقق کامل پیدا کند. بدیهی است در برهه زمانی فعلی، شاهد خیانت آشکار مقامات انگلیسی نسبت به آرای همهپرسی سال 2016 میلادی هستیم. با این حال ترزا می و همراهانش قصد ندارند «شلیک به دموکراسی» را به صورت مستقیم و بدون استفاده از «صدا خفهکن» انجام دهند! آنها قصد دارند چینش صحنه را به گونهای انجام دهند که در نهایت، «افکار عمومی انگلیس» نقش «مطالبهگر» و «دولت» نقش «اطاعتکننده» را در قبال بریگزیت ایفا کنند. کلیت تلاش مقامات انگلیسی برای چینش این صحنه، بار دیگر از ماهیت فریبکارانه آنها پرده برداشته است؛ اینکه «در غرب، دموکراسی تنها یک شعار است»!