printlogo


کد خبر: 201122تاریخ: 1397/8/12 00:00
آمریکایی‌ها؛ معترض، شگفت‌زده و عصبی
آیا کسی از شورای انقلاب با شماست؟

آنطور که در خاطرات دانشجویان شرکت‌کننده در تسخیر سفارت آمده است طبق برنامه‌ای از پیش تعیین شده، هر دانشگاه وظیفه مشخصی داشت. دانشجویان دانشگاه شریف مسؤولیت حراست فیزیکی مجتمع و ساختمان‌ها را به عهده داشتند. دانشجویان دانشگاه ملی از گروگان‌ها مراقبت می‌کردند. دانشگاه تهران مسؤولیت تدارکات و پشتیبانی را بر عهده داشت و دانشجویان پلی‌تکنیک باید اسناد طبق‌بندی شده را جمع‌آوری و نگهداری می‌کردند.کارمندان سفارت هر یک واکنش مختلفی نشان می‌دادند. برخی از آنها معترض، برخی شگفت‌زده و برخی دیگر دارای اعتماد به نفس بودند. برخی، دانشجویان را با پرسش‌های‌شان عصبانی و آنها را تهدید می‌کردند که به دردسر می‌افتند. برخی دیگر عصبی و سایرین ساکت بودند ولی مشخص بود آنها نیز کنترل اعصاب خود را از دست داده‌اند. یکی از دانشجویان حاضر در تسخیر سفارت می‌گوید: 2 ماه قبل سفارت به مدت کمی اشغال شده بود؛ شاید آنها فکر می‌کردندکه این بار نیز همان داستان تکرار می‌شود. یکی گفت: «پلیس می‌آید و به این غائله خاتمه می‌دهد.» دیگری گفت: «شما نمی‌دانید که چکار می‌کنید.» آنها سعی کردند با شلیک گلوله‌های گاز اشک‌آور اجازه ندهند دانشجویان به طبقه اول و بعد به طبقه بالا برسند ولی گاز اشک‌آور به طبقه بالا راه پیدا کرد و خود تفنگداران به سرفه افتادند. این تاکتیک نیز مؤثر نیفتاد. ظرف چند دقیقه دانشجویان به دلیل تعداد زیادشان بر تفنگداران غلبه و آنها را خلع سلاح کرده بودند. دانشجویان به آمریکایی‌هایی که پشت در بودند گفتند بهتر است در را باز کرده و تسلیم شوند. «بسیاری از دوستان و هموطنان شما گروگان ما هستند. نمی‌خواهیم هیچ یک از آنها صدمه ببینند.» یکی از مأموران سیاسی به نام «جان لیمبرت» که فارسی را نسبتاً خوب حرف می‌زد، بیرون آمده بود تا با دانشجویان صحبت کند. می‌خواست بداند آیا هیچ یک از مقامات دولتی همراه آنها هستند. دانشجویان گفتند با دولت کاری ندارند.
«آیا کسی از شورای انقلاب با شماست؟»  گفتند: «نه! ما هیچ ارتباطی با شورای انقلاب نداریم. به آنها بگو در را باز کنند. نمی‌خواهیم به خشونت متوسل شویم یا به کسی صدمه بزنیم».
با وجود اینکه مأموران امنیتی در آن اتاق تا ساعت 2 بعد از ظهر مقاومت کرده و حجم زیادی از اسناد را از میان بردند، وقتی بالاخره دانشجویان موفق به ورود شدند فایل‌ها و گاوصندوق‌های دست نخورده به آنها اطمینان خاطر داد. ملت ایران هنوز به هزاران پرونده دست نخورده دسترسی داشت و بزودی مشخص شد بسیاری از این پرونده‌ها مدرک جرم است.
ابتکار به زبان همسرش از نخستین لحظه‌های ورود چنین می‌گوید: وقتی دانشجویان مردی را که از اتاق سیا بیرون آمد دستگیر کردند، وی با اوقات تلخی از آنها پرسید: «چرا این کار را می‌کنید؟» محمد با سرعت و با انگلیسی دست و پاشکسته گفت: «برای اینکه به دولت آمریکا و سیا یاد بدهیم پس از این در دیگر کشورها بویژه ایران دخالت نکنند.» کلماتی که از دهانش خارج شد و لحن کلامش چنان استوار و قاطع بود که حتی خود نیز تعجب کرد. آمریکایی ساکت شد.  چند ساعت بعد از اشغال، شورای مرکزی با حجت‌الاسلام خوئینی‌ها تماس گرفت و از او خواست به آنها بپیوندد. همچنین پیش‌نویس نخستین بیانیه خود را تهیه و در آن دلایل این اقدام را تشریح کردند. آنها متن را قبلاً تهیه کرده بودند ولی اکنون با توجه به حوادث پیش آمده، بیانیه به اصلاحاتی نیاز داشت. این کار سریعاً انجام شد.  
حتما شوخی می‌کنید!
معصومه ابتکار در کتاب «تسخیر» به خاطره جالبی از چگونگی اطلاع ماجرای تسخیر به رادیو، تعریف می‌کند: این خاطره را یکی از همان خواهران بعداً برای من تعریف کرد. او به رادیو تلفن‌زده تا به آنها بگوید خبر بسیار مهمی دارد و وقتی خواستند تا خودش را معرفی کند، جواب داد: «من یکی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام هستم.»
پرسیدند از کجا تلفن می‌کند و چه می‌خواهد.
 وی به آرامی پاسخ داد: «از سفارت سابق آمریکا و لانه جاسوسی فعلی تماس می‌گیرم.» با تعجب پرسیده بودند: «چه گفتید؟ لطفاً دوباره تکرار کنید. شوخی می‌کنید؟»
وقتی پیام را تکرار کرد، خبرنگار از او خواست تا لحظاتی گوشی را نگه دارد. کمی بعد صدای دیگری را شنید: «من سردبیر بخش خبر هستم. لطفاً پیام خود را تکرار کنید.» وی تکرار کرد: «ما سفارت آمریکا را اشغال کرده‌ایم.»
«حتماً شوخی می‌کنید.»
«شماره تلفن‌های سفارت را از دفترچه راهنمای تلفن پیدا کنید. بعد با شماره 820095 تماس بگیرید.»
او قبول کرد، گوشی را گذاشت و دوباره تماس گرفت. از شنیدن صدای آن خواهر از آن سوی خط تعجب کرد ولی فوراً بر خود مسلط شد و گفت: «بسیار خب! این خبر جدی است. پیام شما چیست؟» شورای مرکزی بعد از ظهر همان روز بیانیه‌های دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم خود را نیز صادر کرد. این بیانیه‌ها گزارش پیشرفت عملیات و حوادثی را که طی روز اتفاق افتاده بود،
 ارائه می‌داد.


Page Generated in 0/0156 sec