printlogo


کد خبر: 201126تاریخ: 1397/8/12 00:00
نفوذی و اسناد رشته رشته
دانشجویان و بنی‌صدر!

نکته عجیبی که پیرامون رابطه بنی‌صدر با دانشجویان وجود دارد، این است که برخی دانشجویان پیرو خط امام و تسخیر‌کنندگان سفارت آمریکا اقبالی نسبت به گزینه‌های حزب جمهوری برای نخستین ‌دوره ریاست‌جمهوری نشان ندادند و با این استدلال که بنی‌صدر رای بیشتری دارد، به وی رای دادند! محمد هاشم‌پور یزدان‌پرست در این باره می‌گوید: تعدادی از بچه‌ها آن موقع به علت تهاجم وسیعی که توسط ضد انقلاب و حتی بعضی نیروهای خودی نسبت به آیت‌الله بهشتی وجود داشت، دیدشان نسبت به حزب جمهوری اسلامی خوب نبود. این مساله‌ای است که نمی‌شود آن را کتمان کرد، به خاطر همین تعدادی قابل ملاحظه از آنان با کاندیداهای حزب مخالف بودند؛ کسی در صحنه نبود که توان مناسبی برای ریاست‌جمهوری داشته باشد. معصومه نورمحمدی نیز حمایت دانشجویان تسخیر‌کننده سفارت از بنی‌صدر را اینطور تایید می‌کند؛ من خودم به بنی‌صدر رأی ندادم اما جرات نمی‌کردم در سفارت علنی کنم، یعنی همان موقع هم اکثر بچه‌ها به بنی‌صدر رأی دادند؛ اینطور نبود که بنی‌صدر دستش رو باشد اما به مرور در بحث جنگ خودش را نشان داد. فروز رجایی‌فر نیز می‌گوید: گفته می‌شود که در صندوق رای لانه در انتخابات ریاست جمهوری یک رای به حبیبی داده شده که من مطمئنم آن رای من بودم یعنی تا این حد من جزو مخالفان سرسخت بنی‌صدر بودم. تنها چند هفته پس از اشغال سفارت، ابوالحسن بنی‌صدر که در آن زمان از اعضای شورای 15نفره انقلاب بود، در دی ماه 1358به ریاست‌جمهوری رسید و مبارزه‌ای را با دانشجویان آغاز کرد تا آنها را مجبور به تحویل همه اسناد به دولت کند. وی نخستین بار این مساله را در جلسات شورای انقلاب مطرح کرده و برای جلب حمایت از این طرح وقت و انرژی بسیاری صرف کرده بود. افرادی که به وی نزدیک بودند بعدها به ما گفتند تلاش بنی‌صدر برای دستیابی به اسناد تا چه حد برای آنها عجیب بوده است. پوریزدان‌پرست می‌گوید: بالاخره مساله را با امام که همواره کلید گشایش مشکلات لاینحل بودند در میان گذاشتیم. امام خمینی فرمان دادند اسناد همچنان در دست ما بماند و افشاگری‌ها برای ملت ادامه یابد. در واقع امام به ما دستور دادند بدون در نظر گرفتن افراد، همه چیز را منتشر کنیم. ایشان فرمودند: حتی اگر چیزی درباره من نیز پیدا کردید، افشا کنید.
یکی از این اسناد درباره فردی بود که سازمان سیا از او با عنوان
SD LURE/1 نام می‌برد. دانشجویان در دی ماه 1358، در گاوصندوق اتاق رئیس پایگاه سیا در تهران 7 سند درباره این فرد پیدا کردند. نخستین سند به تاریخ 27 جولای 1979 به گزارش‌های ملاقات فردی به نام SD ROTTER که بعدها معلوم شد «قشقایی» است، مربوط می‌شد. وی مقامات سیا را به تماس با شخص دیگری با عنوان SD LURE ترغیب می‌کرد. در این سند شماره تلفن او و این نکته که برای نخستین‌بار با وی در پاریس تماس گرفته شود، ذکر شده بود. دانشجویان با کنترل این شماره تلفن متوجه شدند متعلق به منزل جناب بنی‌صدر است که بزودی به ریاست‌جمهوری ایران برگزیده می‌شد. یکی از کارمندان سفارت به دانشجویان گفته بود بنی‌صدر موافقت کرده در ازای دستمزد 1000 دلار در ماه به عنوان مشاور خدمت کند ولی هیچ وقت پولی دریافت نکرد.
اسناد رشته‌رشته
حسین شیخ‌الاسلام از فعالان سیاسی و دانشجویان حاضر در تسخیر سفارت می‌گوید آمریکایی‌ها نخستین کاری که کردند دستگاه رمزشان را خرد کردند که رمزها لو نرود: همه قسمت‌ها مجهز به دستگاه‌‌های خردکن کاغذ بود که از افشای اسناد جلوگیری کنند. آمریکایی‌ها افرادی را انتخاب کرده بودند که در ساختار جاسوسی آمریکا زیاد شناخته شده نبودند که در ایران دچار مشکل نشوند. آدمی را به اسم دورتی انتخاب کرده بودند که نفر بعد از آهرن رئیس‌شان و مسؤول نابودی اسناد بود. فروز رجایی‌فر نیز در این‌باره اینطور اظهار می‌کند: بسیاری از اسناد را سعی کرده بودند از بین ببرند بعضی از اسناد که پودر شده بود به هیچ‌وجه قابل بازیابی نبود. بعضی از اسنادی که طبقه‌بندی پایین‌تری داشت شاید هنوز نوبت‌شان نرسیده بود که پودر شوند و شاید اگر اعضای سفارتخانه زمان بیشتری از آن لحظه که حمله انجام شد تا تسخیر لانه، به آنها داده می‌شد، اسناد دیگر را هم از بین می‌بردند. اسنادی که پودر شده بود قابل بازسازی نبود و می‌توان گفت اسناد خیلی مهمی از دست رفت. دسته دیگر از اسناد، اسنادی بود که به صورت رشته‌رشته درآمده بود که دانشجویان تصمیم گرفتند این اسناد رشته شده را به یکدیگر بچسبانند و از آنجایی که این جریان بسیار مورد اقبال مردم بود یک گروه از دانشجویان بدون هیچ ادعایی و حتی دانش‌آموز تصمیم گرفتند این اسناد رشته‌شده را به یکدیگر بچسبانند. معصومه ابتکار در «تسخیر» می‌نویسد: سیا به هیچ‌وجه نمی‌خواست این سرمایه‌های حیاتی و ارزشمند را از دست بدهد. اتفاقی نبود که این مدارک بسیار محرمانه و حساس، اهداف اولیه فرآیند نابود‌‌سازی اسناد بود. برای این کار از 2 دستگاه پودرساز استفاده می‌شد که یکی در دفتر رئیس پایگاه سیا در تهران و دیگری در مرکز مخابرات سفارت قرار داشت. حاصل کار این 2 دستگاه، 2 شبکه بیش از 200 لیتری اسناد پودر شده بود ولی یکی از دستگاه‌ها درست کار نکرده بود و آمریکایی‌ها مجبور شده بودند برای از بین بردن سایر اسناد از دستگاه کاغذخردکن استفاده کنند.


Page Generated in 0/0504 sec