حسن حنیف: ایالات متحده آمریکا به بهانههای گوناگون از جمله سرنگونی حکومتهای دیکتاتوری، مبارزه با تروریسم، کمک به فقر و قحطی، تامین امنیت و بهداشت و... که در نهایت همگی به اشغال نظامی کشورهای هدف منجر شده، به مداخله در امور داخلی کشورهای مستقل میپردازد. نتیجه این اقدامات سلطهجویانه همانند آنچه در 2 جنگ ویرانگر افغانستان و عراق به وقوع پیوست، چیزی جز کشتار شهروندان بیگناه و ویرانی و عقبماندگی برای ملتهای 2 کشور مذکور نبوده است.
آمریکاییها علاوه بر مداخلات مستقیم، کشتار زنان و کودکان بیگناه، ایجاد آلودگیهای زیستمحیطی و بیولوژیکی، دامن زدن به فقر و قحطی، بیثبات کردن شرایط سیاسی و اقتصادی و نیز حمایت از شورشیان در کشورهای مستقل و آزادیخواه و اعمال تحریمها و فشارهای بینالمللی علیه این دولتها...، در راستای از بین بردن آینده کشورها و ایجاد وابستگی در آنها در اقدامی ضد بشری سعی میکنند از تولید علم و پیشرفتهای علمی در کشورهای دیگر جلوگیری کنند؛ این در حالی است که ترور دانشمندان در ایران و عراق بخشی از این پروژه کثیف واشنگتن به حساب میآید.
ترور دانشمندان هستهای ایران
مسعود علیمحمدی، استاد دانشگاه تهران در 22 دی 1388 (12 ژانویه2010) بر اثر انفجار موتوسیکلت بمبگذاری شده در نزدیک در منزلش در منطقه شمال تهران به شهادت رسید. همچنین تروریستهای ناشناس در تاریخ 8 آذرماه 1389 (29 نوامبر 2009) به وسیله بمبهای دستساز عناصر تروریست خود، خودروهای مجید شهریاری و فریدون عباسی، استادان دانشگاه را مورد هدف قرار دادند که در پی این حوادث دکتر شهریاری شهید و دکتر عباسی و همسرش مجروح شدند. داریوش رضایینژاد، دانشجوی دکترای برق دانشگاه خواجه نصیر نیز اول مرداد1390 (23 ژوئیه 2011) با اصابت گلوله از سوی راکبان یک دستگاه موتوسیکلت (عناصر موساد)، نزدیک منزلش در منطقه شرق تهران و جلوی چشمان همسر و فرزند 5 سالهاش به شهادت رسید. به دنبال پروژه مشترک سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل، مصطفی احمدیروشن، دانشآموخته مهندسی شیمی دانشگاه صنعتی شریف و معاون بازرگانی سایت هستهای نطنز در سالگرد شهادت شهید علیمحمدی در ۲۱ دیماه۱۳۹۰ (21 ژانویه 2011) به وسیله یک بمب مغناطیسی در منطقه شرق تهران به شهادت رسید. هر چند آمریکاییها هیچگاه رسماً حاضر به پذیرش مسؤولیت چنین اقدامات ضد انسانی نشدند اما واقعیت این است که مستندات و دلایل بسیاری برای اثبات نقش آمریکا در این پروژههای ترور موجود است. «نوئت گینگریچ» رئیس سابق مجلس نمایندگان آمریکا و سخنگوی جمهوریخواهان آمریکا، 12 نوامبر2011 (21 آبان1390) در سخنانی در جلسات و مناظرههای انتخاباتی این حزب در اسپارتانبرگ در کارولینای جنوبی اظهار داشت: «عملیات با حداکثر پوشش مخفیانه برای توقف و اختلال در روند برنامه اتمی تهران، از جمله ترور دانشمندان ایرانی و اختلال در سیستمها قابل حمایت است. همه این عملیاتها به صورت مخفی و قابل انکار هستند». این اظهارات در حالی در رسانههای غربی دست به دست شد که پایگاه خبری «بیزینس اینسایدر» که متعلق به سناتور آمریکایی «ریک سانتورام» است نیز آشکارا از حمله پیشگیرانه علیه تاسیسات اتمی ایران حمایت کرده و در پیامی تصریح کرد: «باید اکنون با اسرائیل همکاری کنیم تا تلآویو بتواند همان کاری که در سوریه و عراق انجام داد، (از بین بردن توانمندی اتمی) را در ایران انجام دهد. این نامزد حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری 2012 آمریکا همچنین خاطر نشان کرد: «هر دانشمند روس، کرهای و ایرانی که بخواهد به برنامه هستهای ایران کمک کند در امان نخواهد بود». وی که در کمپین خود در کارولینای جنوبی سخنرانی انتخاباتی میکرد، اظهار داشت: «در مواقعی شاهد بودیم دانشمندان ایرانی که روی برنامه هستهای این کشور کار میکردند کشته شدند؛ صادقانه بگویم، این موضوع بسیار کار جالبی است».
در ادامه این اعترافات شبکه «انبیسی» 9 فوریه 2012 (20بهمن1390) در گزارش خود تصریح کرد: «مجاهدین خلق با پشتیبانی مالی آمریکا و آموزش از سوی نیروهای اطلاعاتی اسرائیل برای انجام عملیات ترور در ایران آماده هستند». روزنامه «نیویورکتایمز» نیز در 12 ژانویه2012 (23 خرداد 1391) با اشاره به ترور شهید احمدیروشن نوشت: «در حالی که در آمریکا و اسرائیل دلایل مختلفی برای حمله به ایران مطرح میشود، عملیاتهای مخفیانه و ترور ایرانیها با سرعت بیشتری در دستور کار قرار گرفته است. به نظر میآید بمبگذاریها و عملیاتهای مخفیانه، مباحث پیرامون حمله به ایران را غیر ضروری کرده است». همچنین «نیویورکتایمز» اشاره کرد: «برخی تحلیلگران معتقدند جنگهای مخفیانه و ترور بهتر از جنگ و حمله نظامی از سوی اسرائیل و آمریکاست. در حال حاضر ترور، راهی جدید است که میتواند واکنشهای ملیگرایانه و ناسیونالیستی را در پی نداشته باشد».
ترور دانشمندان عراقی
ملت مسلمان عراق نیز قربانی همین پروژه ضد انسانی آمریکا یعنی ترور دانشمندان خود بوده است. در حالی که همه از عراق پس از سقوط حکومت استبدادی «صدام حسین» انتظار رشد و پیشرفت را داشتند، هنوز یکسال از اشغال عراق به دست نظامیان آمریکایی نگذشته بود که فاجعه دیگری در این کشور روی داد و به سرعت به یک فاجعه فراگیر در این کشور تبدیل شد. منظور از این فاجعه وقوع پدیدهای به نام «ترور دانشمندان و نخبگان عراقی» بود، این در حالی است که تا پیش از آغاز اشغال، عراق در میان کشورهای عربی بالاترین میانگین تحصیلکردگان و فارغالتحصیلان دانشگاهی را دارا بود. بر همین اساس این نخبگان به سرعت هدف عملیاتهای حذف قرار گرفتند تا موجب تحقق استقلال و پیشرفت کشور خود نشوند. در همین رابطه «کلایتون» خبرنگار روزنامه «کریستین ساینس مانیتور» لیستی از دانشمندان عراقی ارائه میدهد که در آمریکا تحصیلات خود را سپری کرده بودند و ادعا میکند که این دانشمندان و نخبگان از جمله خطرناکترین افراد در عراق هستند، چون در پس تولید سلاحهای هستهای و شیمیایی قرار دارند. از آوریل 2003 (فروردین 1382) تا آگوست 2004 (مرداد 1383) میلادی یعنی ظرف تنها 16 ماه بیش از 250 استاد دانشگاه در عراق ترور شدند و این مساله آشکارا بیانگر وجود توطئهای جهت از بین بردن نخبگان و دانشمندان عراقی است. همچنین در این بازه زمانی بیش از 1500 پزشک و متخصص عراقی ربوده شدند و همین موجب شد بسیاری از پزشکان و متخصصان عراقی از کشور خارج و به دیگر کشورها مهاجرت کنند. در همین راستا وزارت خارجه آمریکا طرحی به نام «نظارت بر علوم و تکنولوژی و مهندسی عراق» را به تصویب رساند و 20 میلیون دلار صرف آن کرد تا به اصطلاح دانشمندان عراقی را در طرحهای مسالمتآمیز به خدمت گیرد، یا اینکه آنها را به مهاجرت به آمریکا و کار در آنجا و حتی اسرائیل ترغیب کند. این در حالی است که افرادی که هر دو گزینه را رد میکردند، بازداشت و زندانی میشدند... . آمار دانشمندان به خدمت گرفته شده یا بازداشت شده جدا از دانشمندانی بود که بر اساس طرح آمریکایی - صهیونیستی در عراق ترور شدند که بر اساس آخرین آمارهای منتشره تعداد آنها به 315 نفر میرسد.