printlogo


کد خبر: 201181تاریخ: 1397/8/13 00:00
ادامه راهبرد رسانه‌ای ایالات متحده از فتنه 88 تا آبان 97
توپخانه فریب علیه افکار عمومی ایران

رامین پرچمدار:  نقش آمریکا به عنوان دشمن شماره یک جمهوری اسلامی در فتنه‌انگیزی‌ سال‌های پس از انقلاب، به حدی مشهود است که فقط در یک نگاه سطحی به اسناد اندیشکده‌ها و خاطرات مقامات آمریکا می‌توان متوجه این مسأله شد. برای مشخص شدن ابعاد دیگر سناریوهای آمریکا باید نقش این کشور در فتنه 88 را از ابعاد دیگری که امروز هم برجسته‌تر از گذشته شده، بررسی کرد. اسناد جمع‌آوری شده از رصد رسانه‌های بیگانه که در واقع اعتراف خود غربی‌ها به تلاش برای براندازی نظام ایران به شمار می‌رود، یکی از منابع قابل دسترسی است که دقیقاً نشان می‌دهد توپخانه رسانه‌ای غرب (آمریکا و متحدان اروپایی آن) چه نقشی را در طول 4 دهه اخیر ایفا کرده‌اند.  
محوریت مقام‌های آمریکا در فتنه 88
«خبرگزاری فرانسه» در جریان آشوب‌های 88 و دقیقاً در خلال مراسم دریافت جایزه صلح نوبل توسط «باراک اوباما»، طی خبری اعلام کرد رئیس‌جمهوری آمریکا از تظاهرکنندگان ایرانی ستایش کرده، اظهار داشت: «آمریکا همیشه در کنار کسانی که به دنبال آزادی هستند خواهد ایستاد، از جمله در ایران». این مخابره رمز عملیات به تهران بود که 8 ماه اموال عمومی به تاراج رفت و تعدادی از شهروندان از حیث جانی و مالی دچار ضرر شدند.
کمی بعد «هیلاری کلینتون» وزیر وقت خارجه آمریکا در گفت‌وگو با شبکه خبری «سی‌ان‌ان» تأکید می‌کند: «ما نمی‌خواستیم بین اعتراض‌های قانونی و تظاهرات مردم ایران و رهبری قرار بگیریم‏.‏ ما می‌دانستیم اگر خیلی زود و شدید ورود کنیم‏، حکومت ایران سعی می‌کند از ما برای متحد کردن کشور علیه معترضان استفاده کند‏. بدین ترتیب ما پشت‌پرده کار می‌کردیم‏. ما کارهای زیادی می‌کردیم تا بدون اینکه سر راه واقع شویم، واقعاً به معترضان قدرت ببخشیم، ما به حمایت لفظی و پشتیبانی از مخالفان ادامه می‌دهیم و یکی از این حمایت‌ها، پروژه‌های رسانه‌ای و روانی خواهد بود».
کمی بعد «پل وولفوویتز» معاون وزیر دفاع در دولت بوش، در گفت‌وگو با «رویترز» اعلام می‌کند: «به نظر من لازم است آمریکا با «موسوی» تماس مستقیم بگیرد. در هر حال بهتر است او بداند که می‌تواند یک  خط ارتباط مستقیم با ما داشته باشد اما اگر چنین نشد بهترین راه اطلاع‌رسانی و ارتباط غیرمستقیم (رسانه‌ای) با مردم خواهد بود».
نمونه دیگر این اظهارات دقیقاً نشان می‌دهد تا چه حد بنیادها و موسسات راهبردی و اندیشکده‌ها، خلق بحران در ایران را خواهان هستند. به عنوان مثال «مارک کرک» سناتور محافظه‌کار، طی سخنانی در بنیاد دفاع از دموکراسی می‌گوید: «باراک اوباما باید از رهبران جنبش سبز برای ملاقات و گفت‌وگو به کاخ سفید دعوت کند. ما باید بودجه حمایت از دموکراسی و حقوق بشر را افزایش دهیم، نام بازداشتی‌های آشوب سال گذشته در ایران را تکرار کنیم و آنها را به نام‌هایی آشنا تبدیل کنیم، همان‌گونه که رونالد ریگان در دهه 80 در قبال شوروی عمل کرد».
«پل رابرتس» مشاور وزیر خزانه‌داری سابق آمریکا، در مقاله‌ای با عنوان «آیا ایرانیان معترض، بخش دیگری از ارکستر انقلاب‌های رنگی آمریکا هستند؟» که در نشریه «کانترپانچ» منتشر شد، صراحتاً از کمک‌های مالی گسترده آمریکا برای راه‌اندازی فتنه در ایران خبر داد. روزنامه «نیویورک‌تایمز» در مقاله خود به قلم «رئول مارک گرکت» تحلیلگر ارشد سابق امور خاورمیانه در سازمان سیا و عضو بنیاد دفاع از دموکراسی، می‌نویسد: «اوباما به نسبت ریگان فرصت بیشتری دارد و می‌تواند با حمایت از جنبش سبز، احتمال براندازی رژیم اسلامی و ضدیهودی (ضدصهیونیستی) را افزایش دهد اما هیچ‌گاه از اقناع افکار عمومی غافل نشوید». این نمونه‌ها دقیقاً نشان می‌دهد آمریکا تا چه حد بر عنصر «رسانه» تاکید دارد.
حمایت و پناهندگی به اپوزیسیون
روزنامه «وال‌استریت‌ژورنال» در آن برهه با اشاره به باز بودن درهای غرب به روی مخالفان ایران نوشت: «آمریکا و ائتلاف غرب باید با آغوش باز پذیرای مخالفان و سران ضد جمهوری اسلامی باشند و با ارائه پیشنهاد پناهندگی، آنها را ترغیب به فرار از ایران کنند». این روزنامه در ادامه می‌نویسد: «غرب نیاز دارد سرمایه‌گذاری افزون‌تری بر اپوزیسیون کند. در این راه باید «مجرای اطلاع‌رسانی» با افزایش «رادیو و تلویزیون‌های فارسی‌زبان و تمرکز بر داخل ایران» گسترش یابد. همچنین به وسیله راه‌های اطلاع‌رسانی برای دور زدن فیلترینگ ایران به یاری مخالفان بشتابید و غرب می‌تواند این فناوری را به داخل ایران انتقال دهد».
به تعویق انداختن تعمیر توئیتر
کمی پس از گزارش وال‌استریت‌ژورنال، روزنامه «نیویورک‌تایمز» نوشت: وزارت خارجه آمریکا در جهت حمایت از معترضان ایرانی با شبکه مشهور اینترنتی توئیتر (twitter) ارتباط گرفته است. یک عضو ارشد وزارت خارجه آمریکا، خواهان به تعویق انداختن «تعمیرات برنامه‌ریزی شده» این شبکه اجتماعی شد تا از این طریق، ایرانی‌ها بتوانند بدون وقفه اطلاعات لازم درباره تظاهرات خیابانی را بین خود و محیط خارج رد و بدل کنند.
این خبر را باید شروع جنگ رسانه‌ای و هدایت افکار عمومی کشورمان توسط آمریکا بدانیم، چرا که شبکه خبری «دوویچه‌وله» آلمان کمی بعد می‌نویسد: طبق گزارش یک دیپلمات وزارت خارجه آمریکا، بنا به درخواست دولت این کشور، شرکت توئیتر تعمیرات خود را که قرار بود روز 25 خرداد 1388 (15 ژوئن 2009) انجام شود، به تعویق انداخت. این درخواست دولت آمریکا به‌خاطر کمک به اپوزیسیون ایران بود که از طریق شبکه اینترنتی توئیتر به تبادل اخبار و اطلاعات می‌پردازد. تعمیرات توئیتر منجر به قطع چند ساعته‌ این شبکه می‌شد که به تعویق افتاد! «رویترز» خبر مذکور را به گونه‌ای دیگر منعکس کرد. این خبرگزاری بریتانیایی گزارش می‌دهد که «اوان ویلیامز» یکی از بنیانگذاران توئیتر، در مصاحبه با این خبرگزاری بیان کرده درآمد خوبی پس از انتخابات ایران (سال 88) کسب کردیم.
طرح دولت در تبعید
«لری فرانکلین» رئیس میز ایران در پنتاگون، در نوشته‌ای با عنوان «برنامه سری من برای سرنگونی جمهوری اسلامی» سندی را بر جا گذاشته که به‌روشنی نشان می‌دهد پروژه فتنه88 از سال 2003 میلادی جزء به جزء توسط آمریکایی‌ها طراحی و برنامه‌ریزی شده بود. مقاله یادشده در «فارین‌پالیسی» منتشر شده است. وی در این مقاله می‌نویسد: «نقشه من طرحی بود تا بنیادهای رژیم (ایران) را بدون توسل به نیروی نظامی بلرزاند». وی در تشریح جزئیات این طرح عنوان می‌کند: «من از ایالات متحده درخواست کردم یک دولت در تبعید را مثلاً در جایی مثل آسیای مرکزی که سابقه ایرانی دارد به رسمیت بشناسد. من پیشنهاد برنامه پیچیده تبلیغاتی دادم تا داستان‌های درست و نادرست را در رسانه‌ها پخش کنند و به این وسیله اطمینان مردم ایران به رهبران‌شان کم شود». «فرانکلین» اضافه می‌کند: «من درخواست کردم سابقه حقوق‌بشری ایران از طریق مانور رسانه‌ای برجسته شود و هر روز بر یکی از قربانیان رژیم تمرکز کنیم و موقعیت زندان‌های رژیم برملا شود». وی در ادامه با توصیه به دولت آمریکا برای آموزش برخی فعالان سیاسی در ایران، می‌نویسد: «سرانجام درخواست کردم تعهدی نسبت به مردم ایران، مانند جنبش مردمی لهستان، داده شود و نسلی از فعالان سیاسی آموزش داده شوند تا به طور مخفیانه وارد کشور شوند».
نقش مؤسسات آمریکایی در فتنه
علاوه بر دولت ایالات متحده آمریکا، موسسات آمریکایی نظیر موسسه «الیزابت چنی»، در فتنه 1388 نقش فعالی را ایفا کردند. در این رابطه، روزنامه «نیویورک‌تایمز» نوشت: «در دولت بوش، دفتر امور ایران در وزارت خارجه آمریکا (دفتر حمایت از دموکراسی و آزادی‌های مدنی) تأسیس شد تا روی برنامه‌های کاربردی برای سرعت بخشیدن به گسترش برنامه‌ها برای تغییر فرآیند سیاسی در داخل ایران به دقت کار شود. برای این پروژه 7 میلیون دلار در سال هزینه شده که اگر کنگره آمریکا درخواست دولت برای افزایش آن به 85 میلیون دلار را تأیید کند، برنامه‌های بورسیه، رادیو و تلویزیون و دیگر فعالیت‌ها در دستور کار قرار خواهند گرفت و این می‌تواند نظام سیاسی ایران را تکان دهد. این فعالیت‌ها تحت نظارت «الیزابت چنی» معاون دستیار وزیر خارجه آمریکا اداره خواهد شد».
مصادیقی که مطرح شد دقیقاً نشان می‌دهد سناریوی ایالات متحده در سال 88، دی‌ماه 96 و آبان 97 به بعد یک پروژه چندضلعی به حساب می‌آید که بحث «عملیات روانی و توپخانه رسانه‌ای» در کانون آن قرار دارد و همین روند پس از تحریم‌های سیزدهم آبان سال جاری برقرار بوده و حتی وارد فاز جدید خواهد شد.


Page Generated in 2/2895 sec