حسام آبنوس: رمان «شب جاهلان» تازهترین اثر منصور علیمرادی است که سال جاری وارد بازار کتاب شد. او که اغلب آثارش در فضایی بومی و غیرتهرانی میگذرد، در این رمان هم سراغ همین فضا رفته و اثرش را در حال و هوای شهرهای مناطق مرکزی ایران روایت کرده است.
خواننده در مواجهه با این اثر پس از اینکه اندکی پیش میرود، نخستین چیزی که توجهش را جلب میکند، توصیفهایی است که نویسنده با آنها دست به فضاسازی و صحنهپردازی میزند. توصیف موقعیتها، مکانها و فضاهایی که خواننده با آنها درگیری پیدا میکند به قدری زنده و باورپذیر و ملموس است که به کمتر خوانندهای حس تصنعی و ساختگی بودن آنها دست میدهد.
«شب جاهلان» قصه شخصیتی است که برای عدهای اسطوره است؛ شخصیتی که ناشناس است و بهرغم اینکه خواننده گمان میکند او را میشناسد در پایان متوجه میشود شناخت محدود به رفتارها و نام و حتی پیشینه یک فرد نیست و در سطرهای پایانی کتاب پی میبرد تمام آن چیزهایی که او گمان میکرده سازنده شخصیت است، همه اطلاعاتی بوده که در دسترس همه بوده و شخصیت میتواند پیچیدهتر از این موضوعات باشد. به قول «کریستین بوبن» نویسنده فرانسوی «هر چه از کسی بیشتر بدانیم، بیشتر از شناخت او غافل میشویم. وقتی از کسی صحبت و تصور میکنیم میدانیم چه میگوییم، همین ما را از درست دیدن او باز میدارد.» و این موید همین شناختی است که خواننده از شخصیت «داوود» پیدا میکند، از این رو علیمرادی در شخصیتپردازی این رمان توانسته موفق ظاهر شود و خواننده را با خود همراه و او را با عجایب یک شخصیت روبهرو کند. علاوه بر شخصیت «داوود» که ویژگیهای خاص خود را دارد و خواننده را با خود همراه میکند شخصیت جاهلی به نام «ناصرخان» هم جذابیتهایی دارد که در مقاطعی رنگ و حضور بیشتری نسبت به داوود دارد و سبب میشود خواننده نسبت به او حس نزدیکی و قرابت پیدا کند و این یعنی شخصیت فرعی قصه که در پایان صاحب نقش تازهای میشود نیز توانسته توجه خوانندگان را جلب کند.
باید «شب جاهلان» را رمانی با خردهروایتها و قصههای فرعی بسیار دانست. برای آنهایی که میخواهند رمانی با چنین ویژگیهایی بخوانند این اثر بشدت قابل توصیه است. قصه مردمان ستمدیده روستا و اربابها و کدخداهایی که رعیت را مشتی ناشکر میدانند که قدر آنها را ندانسته و جاهلهایی که زندگی شبانه خاصی برای خود دارند تا انقلابیونی که میخواهند از هیچ به یک موفقیت عظیم انقلابی برسند. تصاویری که در این اثر از سوی علیمرادی به خواننده نشان داده میشود هر کدام بخشها و قسمتهایی از یک جامعه است که نویسنده یک قاب از آنها را به خواننده نشان داده است. این به این معناست که علیمرادی پازلی بزرگ از بخشهای مختلف شهری را در اثرش بازنمایی کرده و تلاش کرده خواننده را با قصههای مردمان این سرزمین آشنا کند. شاید برای عدهای تعدد قصهها و روایتها اتفاقی لذتبخش باشد ولی برای دستهای دیگر این موضوع چندان اتفاق جالب توجهی تلقی نشود، زیرا ممکن است خط اصلی قصه را گم کنند و نتوانند اتفاقات را از هم تفکیک کنند، بویژه که زمان در قسمتهای زیادی غیرخطی شده و همین سبب میشود خواننده مسیر و خط قصه را گم کند. هر چند باید این توضیح را اضافه کرد که خط اصلی داستان به خاطر شخصیتپردازی موفق و محکم آن گم نمیشود، بلکه ممکن است گاهی اتفاقاتی که شخصیت آنها را از سر گذارنده به خاطر جذابیتهای قصههای فرعی فراموش شود.
حال و هوای رمان علیمرادی در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی در سال ۵۷ میگذرد و این بر اهمیت این اثر میافزاید. او در این کتاب اشاراتی به ظلم دوران شاه و بیاطلاعی توده میکند و تصاویری ولو به کنایه را برای خواننده به نمایش در میآورد. بیاعتمادی مانند جریان آب در لابهلای اثر جریان دارد و این موجب شده اثر در پردهای از رمزگونگی فرو برود و خواننده کنجکاو شود این راز را کشف کند. حس بیاعتمادی مسالهای است که هم در میان انقلابیون و هم در میان طرفداران رژیم پهلوی دیده میشود که میتوان عواملی برای آنها برشمرد که به منظور جلوگیری از طولانی شدن این یادداشت از شمارش آنها صرفنظر میشود اما به همین اندازه باید اشاره کرد که هدف نویسنده بازنمایی نزدیک به واقعیت از فضای جامعه در آن روزگار بوده است.
نوشتن با لهجه یکی از کارهای دشواری است که معمولا داستاننویسان سعی میکنند در ورطه آن گرفتار نشوند، زیرا نوشتن با لهجه و گویشی خاص تنگناهایی دارد که ممکن است خواننده را از ادامه داستان منصرف کند ولی در «شب جاهلان» شاهدیم نویسنده با لهجه و گویش خاصی اثرش را خلق کرده و البته موفق نیز بوده است. او به قدری بر این لهجه تسلط دارد که خواننده از خواندن لذت میبرد و حس میکند مشغول شنیدن حرفهای شخصیتهای بومی داستان است.
زبان، ویژگی آثار علیمرادی است و در این اثر نیز شاهدیم نویسنده به زبان خاص خود در بیان قصه رسیده است. هر چند این موضوع به نسبت رمان «تاریکماه» دیگر اثر او زبان متمایز و ممتازی ندارد اما در مجموع ویژگیهای زبانی و البته آشناییزداییهای او سبب میشود خواننده در ارتباط برقرار کردن با اثرش حس خوبی داشته باشد.
در مجموع رمان «شب جاهلان» اثری است که میتواند رضایت خواننده را جلب و او را در لذت خواندن یک اثر ایرانی که در جغرافیا و بومی غیر از تهران روایت شده سهیم کند. این رمان ۲۷۶ صفحهای را نشر نون منتشر کرده است.