آمارهای سرانه مطالعه را که زیر و روکنید از شیر مرغ تا جان آدمیزاد که هیچ، از دو دقیقه تا 79 دقیقه مطالعه در روز هم پیدا می‌شود. این شد که بر آن شدیم ببینیم این اختلاف ناشی از چیست. فهمیدیم ای دل غافل... یک سری مطالعات جدی اصلا توی بعضی آمارها لحاظ نشده! مثلاً چی؟ مثلاً اینا:
١- دارید از جلوی بقالی محل رد می‌شوید، اگر دیکته پنجم دبستانتان بالای ١٥ شده باشد، با یک نگاه این جملات را خواهید خواند: “ توقف بیجا مانع کسب است”،
“ از دادن وجه دستی و نسیه معذوریم”، “رب با ارز دولتی موجود نمی‌باشد، لطفا سؤال نفرمایید”، “قسمت هشتصد و چهل و پنجم سریال فرحزاد رسید” و...
٢- همینطور که دارید در جاده رانندگی می‌کنید و تمام حواستان به جاده است، حداقل روزی سه بار با این جملات مواجه خواهید شد: “بوق نزن، سالار خسته‌اس”، “بر چشم بد لعنت”، “عاقبت فرار از مدرسه”، “بیمه دعای مادرم” و...
٣- اگر وضعیت مزاجی‌تان روبه‌راه باشد و روزی سه چهار بار برای قضای حاجت اقدام کنید، حداقل سه تا از این جمله‌ها چشمانتان را نوازش خواهند داد: “وعده ما خروسخون”، “دوباره سبز خواهیم شد”، “لطفا پس از اتمام کار، شلنگ را سرجای خود قرار دهید” و...
۴- همین که پیامرسانتان را باز می‌کنید علاوه بر جوک‌هایی که شوهرعمه توی گروه می‌گذارد و به ناچار مطالعه می‌کنید، شاهد جملاتی چون Amme is typing خواهید بود. بعد یهو می‌شود Amme and Maman are typing. البته نصف مواقع هم دارید کلمه
Connecting را می‌خوانید!
٥- برای آخرین بار لیست خرید را نگاه می‌کنید که چیزی از قلم نیفتد؛ سیب‌زمینی متوسط، سس، بادمجون قلمی(4-3 تا، بیشتر نگیریا میمونه خراب میشه)، نون.
با یک حساب سرانگشتی می‌توان فهمید که سرانه مطالعه ٧٩ دقیقه‌ای چگونه حاصل شده است و آن آمار دو دقیقه‌ای هم مثل الباقی قضایا، کار خودشونه!
اصلا همین شمایی که متن پیش‌رو را می‌خوانید، دارید جور همسایه بغلی‌تان را که دارد با گوشیاش بازی میکند، می‌کشید.