عبدالباری عطوان:کسانی که خواستار تحمیل مسؤولیت کامل جنایت قتل «جمال خاشقجی» روزنامهنگار منتقد بر عهده «محمد بنسلمان» ولیعهد سعودی و اعمال مجازات علیه عربستان شدهاند، از موضع نهایی دونالد ترامپ در قبال جنایت تکاندهنده قتل جمال خاشقجی و تکهتکه کردن جسد او غافلگیر نشدند. ترامپ از همان لحظه نخست به دنبال وقتکشی و فرار از اتخاذ هر نوع تصمیم قاطعانه درباره این موضوع بود. او از شنیدن فایلهای ترسناک و رعبآوری که «جینا هاسپل» رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا به او منتقل کرده بود یا از قبول نتایج نهایی سیا در این زمینه و تأکید این سازمان بر دخالت مستقیم بنسلمان در جنایت قتل خاشقجی خودداری کرد. رئیسجمهوری آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی خود اذعان کرد بنسلمان از برنامه قتل خاشقجی اطلاع قبلی داشته است اما با این حال او بر ادامه شراکت با عربستان سعودی برای حمایت از منافع کشورش و همچنین اسرائیل تأکید کرد. مفهوم عبارت «حمایت از منافع آمریکا و اسرائیل» که به اعتقاد من مهمترین نکته مطرح شده در کنفرانس مطبوعاتی مذکور است، چیست؟ از این نقطه از سخنان ترامپ فقط میتوان چنین برداشت کرد که بنسلمان احتمالا معاملهای را با ترامپ و «جرد کوشنر» داماد او برای عقبنشینیهای بزرگ در پرونده فلسطین امضا کرده است که عنوان بارز آن میتواند تایید «معامله قرن» باشد. ایده اصلی معامله قرن را کوشنر با دستورالعمل «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی برای بنسلمان مطرح کرد و به او وعده داد در قبال این معامله از حمایت آمریکا و اسرائیل و لابیهای سیاسی و تبلیغاتی تحت حمایت آنها برای رسیدن به تخت سلطنت و جانشینی پدرش «سلمان بنعبدالعزیز» برخوردار میشود. بارها گفتهام و باز هم میگویم که ترامپ غیر از معامله به چیز دیگری فکر نمیکند؛ خواه معاملات شرکتهای خود یا شرکتهای دامادش باشد یا معاملات سلاح که ارزش آخرین آنها ۱۱۰ میلیارد دلار است. این نکته در سخنان شخص ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی اخیر پوشیده نیست که گفت «لغو قراردادهای دفاعی آمریکا با عربستان سعودی به نفع روسیه و چین خواهد بود». بر این باور نیستم که هر پادشاه سعودی، چه بنسلمان باشد یا عموی او که این روزها نامش به عنوان یک نامزد قوی از خاندان سعودی برای جانشینی ملک سلمان مطرح است، جرأت مقابله با آمریکا و لغو قراردادهای خرید سلاح با این کشور را داشته باشد و بتواند سراغ گزینههای چین یا روسیه برود، چرا که چنین اقدامی از سوی آلسعود به مفهوم نابودی خود به دست خود است. رئیسجمهور آمریکا بارها و بارها تکرار کرد حکام کشورهای حاشیه خلیج فارس بدون حمایت آمریکا 2 هفته هم دوام نخواهند آورد. این نکته خود دال بر این است که عربستان سعودی توان مقابله با ایران را حتی برای چند دقیقه نخواهد داشت. دونالد ترامپ با تحریک دامادش کوشنر و نتانیاهو مصمم است به رویکرد خود در شراکت با عربستانسعودی و حمایت از بنسلمان ادامه دهد، حتی اگر این موضوع موجب تنش و برخورد با کنگره و هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه آن شود. وی هنگامی که گفت: «کنگره آمریکا آزاد است هر نوع موضعی را در قبال عربستان اتخاذ کند اما من فقط ایدهها و افکاری را که با امنیت کشور همخوانی دارد، در دست اقدام خواهم داشت» به این نکته به صراحت اذعان کرد آمریکا خیلی کوتاه در آستانه رویارویی شدید بین کنگره و ترامپ قرار خواهد گرفت و احتمالا طی روزهای آینده و با توجه به وجود ائتلاف قوی بین قانونگذاران و مطبوعات آمریکا بویژه واشنگتنپست و رقیب آن نیویورکتایمز، آتش این اختلاف شعلهور خواهد شد. برای من سخت است که درباره ماهیت این جنگ و پیروز نهایی آن پیشداوری کنم. امور همچنان در ابتدای مسیر است اما در مقایسه با مدلهای مشابه پیشین چنین نزاعهایی نمیتوان احتمال داد که ترامپ از این جنگ پیروز خارج شود و بعید نیست او نیز به سرنوشتی مانند سرنوشت «ریچارد نیکسون» دچار شود. جهان اکنون در مقابل رسوایی جدیدی به نام «خاشقجی» قرار دارد که مانند یک گلوله برفی مدام در حال بزرگتر شدن است و هرگز از تیتر اصلی خبرها خارج نمیشود. در طول زمان بسیاری از رهبران بویژه در منطقه عربی، تاج و تخت خود را به دلیل عملکرد پسران و دامادهای خود از دست دادهاند، ترامپ نیز که با بسیاری از سران عرب مخرجهای مشترکی دارد و برجستهترین آنها معامله بر سر اصول و ارزشهای انسانی است، از این قاعده مستثنا نیست... به انتظار روزهای آینده مینشینیم.