گروه سیاسی: رفتار تروئیکای اروپایی در قبال برجام پس از خروج آمریکا از آن به گونهای بوده است که حالا انگیزه و اراده این کشورها برای حفظ برجام زیر سوال رفته است. 6 ماه پس از خروج آمریکا از برجام، در حالی که همچنان بخش عمدهای از برنامه هستهای ایران تعطیل است، اروپاییها در قبال تعهداتشان چه کردهاند؟ به گزارش «وطن امروز» 6 ماه از خروج ترامپ از برجام میگذرد و اروپاییها نهتنها به تعهدات پیشین خود در برجام عمل نکردهاند، بلکه درباره سازوکار جدیدی که برای حفظ برجام در دوره جدید وعده داده بودند نیز هنوز کاری نکردهاند. عدم اقدام عملی از سوی اروپا در شرایطی انجام میشود که آنها از خروج ترامپ از برجام مطلع بودند اما درباره دوران برجام منهای آمریکا هیچ سازوکاری تعریف نکردند. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه 6 اردیبهشت سال جاری یعنی حدودا 2 هفته قبل از اعلام رسمی رئیسجمهور آمریکا برای خروج از برجام در دانشگاه «جرج واشنگتن» خطاب به دانشجویان گفت: «نمیدانم رئیسجمهور شما چه تصمیمی خواهد گرفت اما به نظرم، او به دلایل داخلی از این توافق خلاص خواهد شد». برخی رسانههای آمریکایی نیز از گفتوگوی تلفنی ترامپ و مکرون درباره خروج آمریکا از برجام سخن گفته بودند. اکنون این سوال مطرح میشود: در شرایطی که اروپاییها کاملا نسبت به خروج ترامپ از برجام واقف بودند، چرا همان موقع نسبت به طراحی همین سازوکارهای ادعایی اقدام نکردند که امروز با گذشت 6 ماه همچنان نتوانستهاند به یک جمعبندی نیمبند در این زمینه برسند؟ از سوی دیگر اروپا باید پاسخ دهد چرا از سال 94 تاکنون که توافق برجام میان ایران و کشورهای 1+5 منعقد شد به تعهدات خود عمل نکرده است؟ به عبارتی آن زمان که همه کشورهای طرف مذاکره در برجام حضور داشتند و بهانههای تحریمی و تهدیدی آمریکا نیز وجود نداشت شاهد بدعهدی اروپاییها در برجام بودیم. همچنین بعد از خروج ترامپ از برجام و در شرایطی که بقیه کشورهای طرف مذاکره بارها و بارها اعلام کردهاند به توافق برجام متعهد هستند اساسا چه نیازی به تعریف سازوکار جدید برای حفظ برجام است؟ یکی از کشورهای طرف مذاکره از برجام خارج شده و بقیه کشورها لازم است در چارچوب برجام به تعهدات خود عمل کنند. آیا این موضوع پیچیدهای است که اروپاییها نهتنها از ابتدای توافق یعنی سال 94 بلکه در دوره جدید مذاکرات نیز به بهانه تحریمها از عمل به تعهدات خود سر باز میزنند؟ جالب توجه اینکه در شرایطی که کشورهای اروپایی طرف مذاکره هنوز بر سر محتوای راهکارهای عملی بسته پیشنهادی به نتیجه نرسیدهاند، میزبانی از این «بسته ارائه نشده» به چالش جدید مذاکرات تبدیل شده است و کشورهای اروپایی یکی پس از دیگری از پذیرش میزبانی سر باز میزنند؛ یعنی الان دعوا بر سر این است که کدام کشور اروپایی میزبان اجرای بستهای شود که هنوز ارائه نشده است!
برآیند این چند گزاره درباره رفتار اروپاییها باعث میشود اعتبار و اراده این کشورها برای حفظ برجام بشدت زیر سوال برود. موضوعی که حتی باعث شده دیپلماتی مانند عباس عراقچی که همواره تلاش کرده است برای برجام وجهه ایجاد کند نیز پس از بازگشت از سفر اخیر اروپا اذعان کند اروپاییها در اجرای سیاست ادامه برجام منهای آمریکا ناتوان هستند.
عراقچی روز دوشنبه 28 آبان در همایش تحولات منطقه و نظام بینالملل گفت: به لحاظ مواضع سیاسی اروپا در این 6 ماه کم نگذاشته اما این مدت کم نیست که نتوانند اقدامات عملی را پیدا کنند و هنوز قادر نیستند SPV را رسما اعلام کنند که یکی از دلایل آن فشار آمریکاست که بسیار سنگین بوده است. آمریکاییها هر کشوری را که SPV در آن مستقر شود یا بانکهایی را که با آن کار کنند، تهدید کردهاند. با این حال اروپاییها تلاششان را متوقف نکردهاند اما هنوز هیچ کشوری حاضر نشده میزبانی این سازوکار را قبول کند. اتریش و لوکزامبورگ قبول نکردند و اروپا ناتوان از ثبت SPV است. «وطن امروز»، پیشتر در گزارشی با عنوان «تیکی تاکای اروپا» به بازی جدید اروپاییها با برجام پرداخته بود.
هول ظریف برای اروپا!
بیمهری اروپا در قبال برجام در شرایطی است که طرف ایرانی بدون توجه به بدعهدیهای اروپا و عدم ارائه هیچ نسخه عملی برای حفظ برجام از سوی آنها، از تمام ابزارها و امکانات خود برای تحقق مطالبات اروپاییها استفاده میکند. تلاش دستگاه دیپلماسی برای تصویب لوایح مربوط به FATF بویژه CFT نمونهای از اقداماتی است که دولتیها برای جلب رضایت اروپاییها انجام دادهاند. تلاش دولتیها برای رضایت اروپا تا حدی است که این لایحه با مشکلات فراوانی به مجلس ارسال شده و شورای نگهبان نیز 22 ایراد به آن گرفته است. عدم توجه به حق تحفظ یکی از مهمترین ایرادات مبنایی این لایحه است که شورای نگهبان به آن اشاره کرده است. همچنین موضوع ایراد در تنظیم لایحه CFT و عدم تطابق آن با متن اصلی نیز از دیگر مسائلی است که این روزها به بحث داغ رسانهها و شبکههای اجتماعی تبدیل شده و نمایندگان مجلس این اقدام وزارت امور خارجه را مصداق تقلب و فریب نمایندگان عنوان کردهاند. این موضوع برای نخستین بار توسط سخنگوی شورای نگهبان مطرح شد. کدخدایی با اشاره به این موضوع در توئیتر نوشت: «هنگام بررسی کنوانسیون پالرمو، شورای نگهبان با ایراداتی نیز در ترجمه آن مواجه شد و مجلس آنها را اصلاح کرد. در CFT نیز واژه لیست سیاه محل ایراد بود در حالی که در اسناد FATF چنین واژهای وجود ندارد. اکنون باید سوال شود چگونه این مصوبات تصویب شدند؟ آیا ایرادات شورا سیاسی است یا...؟» توئیت سخنگوی شورای نگهبان بخوبی نشان میدهد حتی در فرآیند قانون شدن این لایحه نیز، برخی اقدامات خلاف قانون انجام شده است، اگر چه اروپا همچنان به صرف حفظ مواضع سیاسی بسنده کرده است. از سوی دیگر زمانبندیهای ارائه شده از سوی وزارت امور خارجه به طرف اروپایی برای ارائه راهکارهای عملیاتی ساز و کار جدید حفظ برجام نیز یکی پس از دیگری سپری شده است اما اروپا عملا هیچ اهمیتی برای هشدارها و زمانبندیهای طرف ایرانی قائل نیست. در آخرین فرصت مطرح شده، سیدعباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه صراحتا تاکید کرده بود 13 آبان آخرین مهلت اروپا برای ارائه راهکارهای عملیاتی بسته پیشنهادی است و بعد از این تاریخ دیگر فایدهای ندارد که بخواهند کاری انجام دهند اما اکنون نزدیک 20 روز از این اتمامحجت دیپلماتیک(!) هم گذشته است و نهتنها اروپا هیچ اقدامی انجام نداده بلکه سخنگوی وزارت امور خارجه در اظهارنظر قابل تاملی در نشست خبری روز دوشنبه خود عملا موضوع زمانبندی را تمامشده عنوان کرد و گفت ما زمان خاصی مشخص نمیکنیم! بهرام قاسمی در پاسخ به سوالی درباره زمانبندی ارائه شده به اروپاییها گفت: ما تاریخ مشخص نمیکنیم. برای برخی اقدامات سیاسی و در چارچوب سیاست خارجی و دیپلماسی بویژه برای مسائل پیچیده و غامض و نو و مسائلی که تازه میخواهد بنیان گذاشته شود، نمیتوان تاریخ مشخص کرد؛ به دلایل دیپلماتیک در مقاطعی میتوانید صحبتهایی از تاریخ مشخص بکنید ولی ما امروز هم تاریخ مشخصی را اعلام نمیکنیم. سخنگوی وزارت امور خارجه تصریح کرد: آنچه جمهوری اسلامی دنبال خواهد کرد، منافع و مصالح خودش است. آن چیزی که مهم است تاریخ نیست، مهم آن چیزی است که ما باید به دست بیاوریم و خودمان را قربانی تاریخهای تصنعی و ساختگی نمیکنیم. قاسمی همچنین درباره اینکه چرا بهرغم تصریح آقای عراقچی مبنی بر بیفایده بودن اقدام اروپایی بعد از 13 آبان، هنوز در برجام هستیم؟ اظهار داشت: «اعتقاد ندارم که ماندن ما در برجام بیفایده است». همانطور که از سیر اظهارنظرهای مسؤولان دستگاه دیپلماسی و همچنین واکنش اخیر سخنگوی وزارت امور خارجه مشخص است، دولت حفظ برجام اروپایی را تحت هر شرایطی پذیرفته است، حتی اگر زمانبندیهای ارائه شده به اروپا نیز تمام شده باشد و آنها هیچ اقدامی برای حفظ برجام انجام نداده باشند. خب! در چنین شرایطی و با پالسهای علنی دستگاه دیپلماسی به طرف مقابل، اروپا چرا باید خود را از چنین شرایطی محروم کند و تعهدات خود را انجام دهد؟ آن هم در شرایطی که وزارت امور خارجه چه به صورت علنی و چه به صورت غیر علنی از همه توان خود برای تحقق خواستههای طرف اروپایی استفاده میکند. حالا تصور کنید در چنین معادلهای ناگهان یک مصاحبه از آقای ظریف منتشر میشود و او بدون توجه به تبعات سخنان خود، از یک سو منتقدان تصویب FATF و در نگاه کلانتر کلیت نظام را به پولشویی متهم میکند. جالب اینکه ظریف حتی عدد هم مشخص میکند و میگوید آنهایی که مخالف تصویب این لوایح هستند یک قلم معامله اقتصادیشان 30 هزار میلیارد تومان برایشان سود دارد! و چه بهانهای از این بهتر برای اروپا و آمریکا که با استناد به همین سخنان وزیر امور خارجه ایران و متهم کردن منتقدان FATF به پولشویی، بار دیگر بهانههای تحریمی جدید علیه ملت ایران دست و پا کنند.
یک بار دیگر ماجرا را مرور کنیم. ترامپ 6 ماه پیش در 18 اردیبهشت از برجام خارج شد. اروپاییها پیشتر در اظهاراتی از احتمال خروج آمریکا از برجام سخن گفته بودند و این یعنی از این موضوع اطلاع داشتند. با این حال هیچ برنامه مدونی برای این موضوع ارائه ندادند. از لحظه خروج آمریکا از برجام، دولت چند هفته به اروپا مهلت داد تا برنامه خود برای حفظ برجام را ارائه دهد. اروپاییها در تیرماه کلیاتی از بسته پیشنهادی را ارائه دادند که با پاسخ منفی شدید دولت و شخص رئیسجمهور مواجه شد. از آن تاریخ تاکنون اروپا قرار است راهکارهای عملیاتی خود برای حفظ برجام یا همان SPV را ارائه دهد که تا این لحظه و بهرغم اتمام مهلت مذکور یعنی 13 آبان، اروپا همچنان هیچ اقدامی نکرده است. با تمام این بدعهدیها، دولت از همه توان خود برای تحقق وعدههای اروپا استفاده میکند. همزمان با مخالفتهای داخلی با این رفتار وزارت امور خارجه، ظریف منتقدان را به پولشویی گسترده متهم میکند و اروپا همچنان به همان مسیر سابق ادامه میدهد و چه سفرهای بهتر از این برای اروپا میتواند مهیا شود.
یک سوال اساسی اینجا مطرح است: در مقابل بدعهدیها و بیصداقتیهای مکرر اروپاییها، چرا وزیر خارجه دولت حسن روحانی همچنان پیگیر اجرای تعهداتی است که حالا با به احتضار رفتن برجام، شاید دیگر موضوعیتی نداشته باشند؟ آقای ظریف که خودش آشپز وضعیت فعلی برجام است، آیا در حال پخت و پز آش جدیدتری است؟ در روزهایی که بدعهدی اروپاییها و عدم ارائه سازوکارهای اجرایی حفظ برجام بیاعتباری این کشورها و خلفوعده مکرر آنها را نشان میدهد، چرا وزیر امور خارجه اظهارات نسنجیده و پرهزینهای درباره بخش بزرگی از کشور که این روزهای ظریف و برجام را پیشبینی کرده بودند، مطرح میکند؟