printlogo


کد خبر: 202552تاریخ: 1397/9/12 00:00
بررسی اصول پنجگانه حرمت خرج اموال
الگوی مصرف در اسلام

نسبت اسلام و حدود مصرف از یکسو و دایره تعیین شده توسط فقه شیعه پیرامون حرمت مصرف به موازات کسب حرام یکی از مهم‌ترین و پربحث‌ترین مباحث حول رفتار اقتصادی اسلامی است. وجود اجماع کم‌نظیر میان فقهایی که انواع کسب و شاخه‌های حرام آن را مشخص کرده‌اند تا حدود زیادی همگان را به ثبات نظر پیرامون شرایط کسب حلال درآمد رسانده است اما بحث‌ها پیرامون حدود مقرر شده اسلام برای خرج حلال درآمد و ثروت جزو مباحث کمتر بررسی شده در فضای فقاهتی حوزه محسوب می‌شود و از همین رو نسبت «الگوی مصرف» جامعه با استانداردهای دینی همواره محل بحث و اختلاف نظر بوده است.
در این میان بحث محدود بودن مصرف مشروع و وجود حدی از مصرف (متناسب به نیازهای شخصی و اقتضائات زمانه) از مهم‌ترین شاخه‌های تعیین‌کننده در نگرش دینی به مقوله الگوی مصرف محسوب می‌شود. حکایت مشهور رفتار پیامبر اسلام(ص) با قبه ساخته شده توسط یکی از انصار را می‌توان از مهم‌ترین حکایات موجود پیرامون الگو و حدود مصرف دانست. بر این مبنا طبق آنچه در کتب روایی نقل شده است روزی رسول‌الله(ص) در راه بر سر ساختمانی قبه‌ای بلند و متفاوت از سایر منازل دید. پرسید که این ساختمان از کیست و اصحاب نام یکی از انصار را بردند. سپس صاحب آن بنا آمد و در میان جمع به پیامبر سلام کرد و آن حضرت از وی رو برگرداند و جواب سلام او را نداد و اینگونه برخورد چندبار تکرار شد. آن مرد، از خشم و رویگردانی رسول‌الله(ص) از خود آگاهی نیافت و نزد اصحاب گله کرد و آنها ماجرا را برایش تعریف کردند. مرد انصاری به محض اطلاع قبه مورد نظر را خراب کرد. سپس روزی رسول خدا از آنجا گذشت و جویای سرنوشت قبه مورد نظر شد که اصحاب، حضرت را از خراب شدن آن قبه مطلع کردند و در نهایت پیامبر فرمودند هر بنایی که ساخته شود روز قیامت وبالی برای صاحب خود خواهد بود مگر ساختمانی به اندازه نیاز.
با نظر داشتن به روایت فوق و روایات مشابه آن می‌توان تا حدودی به نگاه اسلام پیرامون حدود مشروع خرج درآمد و کنترل الگوی مصرف به حسب میزان نیاز پی برد. در این میان 5 اصل فقهی «حرمت کنز و وجوب انفاق فی سبیل‌الله»، «حرمت تبذیر»، «حرمت اسراف»، «حرمت اتلاف» و «حرمت اتراف» را می‌توان از روشن‌ترین اصول در تعیین حدود مشروع مصرف مال برشمرد که در دادن بینشی صحیح نسبت به الگوی مصرف دینی ما را کمک خواهد کرد.
 

حرمت کنز و وجوب انفاق فی‌سبیل‌الله: بر مبنای لغت‌شناسی و به شکلی خلاصه کنز را می‌توان انباشت سرمایه «راکد» دانست که جایی در چرخه مبادلات اقتصادی نداشته باشد. در میان آیات قرآنی نیز آیه 34 سوره توبه (ای اهل ایمان، بسیاری از علما و راهبان (یهود و نصاری) اموال مردم را به باطل طعمه خود می‌کنند و (خلق را) از راه خدا منع می‌کنند و کسانی که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره می‌کنند و در راه خدا انفاق نمی‌کنند، آنها را به عذابی دردناک بشارت ده) به مساله حرمت کنز اشاره کرده است. در میان احادیث موجود نیز امام جعفر صادق(ع) فرموده‌اند «خداوند این اموال فراوان را به شما داده تا در مسیری که خدا سوق داده است سوق دهید، نه اینکه آن را انباشت کنید». مجموعا مقوله حرمت کنز را می‌توان اصلی مهم در اثبات حرمت انباشت راکد و ماهیت احتکارگونه پیدا کردن اموال دانست.
 

حرمت تبذیر: تبذیر در لغت از ریشه «بَذَر» و به معنای بذرپارشی است و در اصطلاح، ولخرجی و صرف مال در راه‌های نامشروع را می‌گویند. در قرآن کریم و در آیات 26-27 سوره مبارکه اسرا آمده است «و (ای رسول ما) تو خود حقوق خویشاوندان و ارحام خود را ادا کن و نیز فقیران و رهگذران بیچاره را به حق خودشان برسان و هرگز (در کارها) اسراف روا مدار که مبذران و مسرفان برادران شیطان‌هایند و شیطان است که سخت کفران (نعمت) پروردگار خود کرد». حرمت تبذیر از اختصاص درآمد به امور غیرمشروع و بی‌فایده جلوگیری می‌کند، لذا باید آن را یکی از تدابیر اسلام برای افزایش بازدهی درآمدها و حفظ مصالح عمومی دانست. بنابر روایات اهل بیت هرگونه خرج مال در اموری همچون قمار، غنا، زنا، شرب خمر و... تبذیر به حساب آمده و حرام شده است.
 

حرمت اسراف: بیشتر لغت‌دانان اسراف را به معنای «تجاوز از حد» دانسته‌اند. در قرآن کریم نیز بر مبنای آیات 141 انعام (هرگز اسراف نکنید که خداوند اسراف کاران را دوست ندارد)، 151 شعرا (هرگز از دستورات کسانی که زیاده‌روی می‌کنند اطاعت نکنید) و 28 غافر (خداوند اسراف کاران و دروغگویان را هدایت نمی‌کند) می‌توان حالت معقول و عقلانی درآمد را محدوده‌ای دانست که حد پایین آن را اقتار(تنگ نظری) و حد بالای آن را اسراف تشکیل می‌دهد. اسراف یک مفهوم «نسبی» است که مصادیق آن 2 عامل عمده «درآمد» و «نیاز» شناخته می‌شود. سماعه از امام جعفر صادق(ع) در این باره نقل می‌کند: «چه بسا که فقیری اسراف کارتر از غنی باشد. گفتم چگونه ممکن است؟ فرمود چون غنی از آنچه دارد و فقیر از آنچه ندارد خرج می‌کند».
 

حرمت اتلاف: اتلاف به معنی تلف کردن و از بین بردن مال است. در بینش اسلامی از آنجا که مال امانت است، حفظ و نگهداری آن از فاسد شدن واجب است و هیچ‌کس حق ندارد چیزی را که مورد نیاز مردم است و خداوند آن را برای صلاح حال عموم مردم قرار داده است تلف کند. به همین جهت قرآن کریم از قرار دادن اموال در اختیار افراد سفیه و نابالغ نهی کرده است و در آیه 5 سوره نسا می‌فرماید: «مال و ثروتی را که خداوند موجب پایداری زندگی شما قرار داده است در اختیار افراد سفیه قرار ندهید». حرمت اتلاف هرچند به جای آنکه بر میزان و حد و حدود مشروع خرج اموال تاکیدی کند بر جلوگیری از فاسد شدن اموال تاکید می‌کند اما خود جزو یکی از دلایل پیرامون در امانت بودن اموال است و بر نفی مختار بودن مطلق آدمی در نحوه خرج آن تاکید می‌کند.
 

حرمت اتراف: واژه اتراف از ماده «تَرَف» است و در معنای مترف آمده است که به کسی گفته می‌شود که در فراخی نعمت به سر می‌برد و از لذت‌های دنیوی و امکانات مصرفی زیاده بهره‌مند است. قرآن کریم در آیات متعددی زندگی گروه تنعم‌پرست و خوشگذران را به همراه آثار ناپسند آن به سختی مورد نکوهش قرار داده است. از جمله در آیه 16سوره اسرا آمده است.: «و ما چون اهل دیاری را بخواهیم به کیفر گناه هلاک سازیم، پیشوایان و متنع‌مان آن شهر را امر کنیم (به طاعت، لیکن) آنها راه فسق در آن دیار پیش گیرند (و مردم هم به راه آنها روند) پس آنجا تنبیه و عقاب لزوم خواهد یافت، آنگاه همه را هلاک می‌سازیم». اگر اسراف اشاره به زیاده‌روی در یک مورد معین از مخارج زندگی است، اتراف اشاره به زیاده‌روی در تنظیم سطح زندگی و گذشت از حد مورد قبول زندگی اجتماعی است.
 


Page Generated in 0/0074 sec