printlogo


کد خبر: 202677تاریخ: 1397/9/14 00:00
پهلوی بعد از کودتا و کشتن دانشجویان با کشور چه کرد؟
با گرگ‌ها می‌رقصند!

ایران پس از کودتا نزدیک به ربع قرن در سیطره کامل آمریکا و انگلیس قرار گرفت و دولت کودتای سپهبد زاهدی با برقراری رابطه مجدد با دولت بریتانیا - که در سال 1331 سفارتش در تهران بسته و روابط با آن قطع شده بود - و سرسپردگی کامل نسبت به آمریکا عملا این بستر را مهیا کرد. عمیدی، سخنگوی دولت وقت اوایل آبان‌ماه 32 در مصاحبه مطبوعاتی گفت: «در این 70 روزی که از عمر دولت جدید می‌گذرد، بخوبی روشن شد که ایران در بین دولت‌های خارجی احترام شایسته خود را به‌دست آورده است. چنانچه علاوه بر برقراری حسن رابطه با دولت آمریکا که منجر به استفاده از کمک‌های فوری و اقتصادی و برنامه اصل 4 ترومن و افزایش آن حتی در زمانی که کنگره آمریکا تعطیل بود شده، دولت انگلیس نیز خودش دست دوستی به سوی دولت ایران دراز کرده است».
دست دوستی را در واقع چند روز قبل‌تر «آنتونی آیدن» وزیر خارجه انگیس دراز کرده بود. او در مجلس عوام این کشور اعلام کرد: «انگلستان بار دیگر دست دوستی به سوی ایران دراز می‌کند و برای تجدید مناسبات سیاسی میان 2 کشور از هر جهت آماده است.» البته عبدالله انتظام، وزیر امور خارجه دولت زاهدی هم از هول هلیم زود در دیگ افتاد و در واکنش به مواضع آیدن در گفت‌وگو با خبرنگاران گفت: «اظهارات آیدن مورد قدردانی و مسرت است. با توجه به اینکه اختلاف موجود بین دولت ایران و کمپانی سابق نفت است، دولت ایران میل دارد چنین تصور کند که میان دولت‌ها و ملت‌های ایران و انگلستان کدورتی اساسی وجود ندارد که نتوان رفع کرد».
کمی قبل‌تر از آن هم در 25 مهرماه، «هربرت هوور» معاون وزارت خارجه آمریکا در امور نفت به ایران سفر کرده بود و در آغازین روز‌های حضورش در ایران به همراه «لویی هندرسن» سفیر آمریکا در ایران به دیدار محمدرضا پهلوی رفت. وی که 23 روز در ایران اقامت داشت، از پالایشگاه‌ها و حوزه‌های مختلف نفتی ایران دیدار کرد و درباره مسائل مختلف نفتی با دولت برآمده از کودتا مذاکراتی داشت. در همین ایام اداره همکاری فنی آمریکا مبلغی حدود 4 میلیون و 700هزار یورو به‌عنوان کمک فنی آمریکا به وزارت دارایی ایران پرداخت کرد و زمینه‌ساز دوستی بیشتر 2 دولت با یکدیگر بود. اما سوم آذرماه 32  دو اتفاق مهم رخ داد؛ اول آنکه «دنیس رایت» کاردار سفارت انگلیس به تهران آمد. دولت کودتا در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «تجدید مناسبات ایران و انگلیس در ساعت معینی در تهران و لندن منتشر می‌شود». آیزنهاور هم به میان آمد و گفت تمام تلاش خود را برای پیوند دوباره ایران و بریتانیا به کار خواهد بست. در نهایت سرلشکر زاهدی در پیامی خطاب به مردم ایران اعلام کرد: «دولت تصمیم گرفته با تجدید‌ روابط با انگلیس اختلافات موجود را با رعایت کامل قانون ملی شدن صنعت نفت حل کند». بعد از آن، روز چهارم آذر به ‌عنوان سالروز تجدید روابط ایران و انگلستان اعلام شد. اتفاق دوم اما پایان محاکمه دکتر مصدق، نخست‌وزیر برکنار شده، بود. مصدق که در سال‌های قبل تلاش‌های زیادی را برای کوتاه کردن دست انگلیس از نفت کرده و به نوعی به نماد مبارزه با استعمار بریتانیا تبدیل شده بود، به 3 سال زندان مجرد محکوم شد. ریل‌گذاری مجدد وامداری و وابستگی کامل ایران به غرب در حال شکل‌گیری بود و تقدیم دودستی نفت کشور به انگلیس یکی از مهم‌ترین مصادیق آن به حساب می‌آمد. پیش از تعطیلی سفارت انگلیس و ملی شدن صنعت نفت، نفت ایران به نفع انگلستان جریان داشت و حتی حدود 16 درصد مبلغ نفت ایران که به موجب قرداد ظالمانه تحمیلی 1933 به دولت ایران می‌رسید، به عناوین مختلف دوباره به کیسه انگلیسی‌ها برمی‌گشت، لذا با بازگشایی سفارت انگلیس در ایران بار دیگر شرایط غارت نفت ایران برای انگلیس فراهم می‌شد. کما اینکه پس از بازگشایی سفارت انگلیس، قرارداد کنسرسیوم توسط رژیم پهلوی با طرفیت آمریکا و انگلیس بسته شد و باز هم نفت ایران توسط استعمارگران به غارت رفت.
اما قطعه آخر پازل نفوذ و سیطره آمریکا در ایران با خبر پنجم آذرماه تکمیل شد. دربار پهلوی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد نیکسون، معاون رئیس‌جمهور آمریکا و همسرش به همراه هیاتی از همراهان 18 آذرماه به تهران می‌آیند و اقامت 3 روزه‌ای در ایران خواهند داشت. سفارت آمریکا در تهران با انتشار اطلاعیه‌ای نوشت: «مسافرت نیکسون به ایران ارتباطی با مساله نفت ندارد.» اما هدف سفر نیکسون را از نطق چند ماه پیش آیزنهاور، رئیس‌جمهور آمریکا در کنگره کشور می‌توان دریافت: «بررسی نتایج نشان می‌دهد پیروزی سیاسی امیدبخشی در ایران نصیب قوای طرفدار تثبیت اوضاع و قوای آزادی شده است».
سلسله رخداد‌هایی که ذکر آن رفت همگی در به جوش آمدن خون دانشجویان تاثیر داشت، البته دانشجویان قبل از این اتفاقات و 2 بار در مهرماه همان سال و به همراه بازاریان اعتصاب‌هایی در واکنش به اتفاقات پساکودتا داشتند اما بازگشایی مجدد سفارت بریتانیا و سفر نیکسون را خطر جدی برای منافع ملی کشور می‌دیدند و همین عاملی شد تا روزهای چهاردهم و پانزدهم و در نهایت شانزدهم آذرماه برای مبارزه با استعمار و استکبار دست به قیام بزنند. 
 


Page Generated in 0/0071 sec