امید رامز: در نظام اجتماعی دیجیتال امروز در شبکههای اجتماعی، طبقات اجتماعی جامعه کاپیتالیستی بروز یافتهاند و طبقات پایین، متوسط و بالا موضوعیت دارند؛ از این رو، نظام طبقاتی «actual» در جامعه کاپیتالیستی، خودش را در جامعه دیجیتالی فضای «virtual» نشان میدهد و معیار طبقات نیز مشخص و بسته است به شهرت و ثروت افراد و محبوبیتشان از حیث مناسبات اجتماعی، و واحد سنجش و اعتباربخشی آن نیز، تعداد لایکها و دنبالکنندههاست. سیستم هوشمند امتیازدهی یا امتیاززدایی از افراد در شبکههای اجتماعی، موجب پیدایش یک نظام طبقاتی موازی نظام طبقاتی اکچوال در فضای سایبر شده است. نظام طبقاتی اکچوال که محصول کاپیتالیسم است، یک نظام طبقاتی حرفهای را در حوزه ویرچوال در نسبت با خود دارد.
بر این اساس، جامعه دیجیتالی طبقاتی، جامعهای است که افراد، بسته به تعداد امتیازهای خود، شأن طبقاتی دارند.
نکته اینجاست که کاپیتالسیم اکچوال و ویرچوال در یک نسبت همافزایی و سینرژیک با هم قرار دارند. کاپیتالیسم اکچوال حیات خود را وابسته به حیات کاپیتالیسم ویرچوال میبیند و لذا آن را تقویت میکند. سلبریتیها و اینفلوئنسرها قرار است تقاضا را تقویت کنند تا عرضه رونق بگیرد؛ متقابلا امری بدیهی است که کاپیتالیسم ویرچوال بدون کاپیتالیسم اکچوال موجودیتی نخواهد داشت. این دو در «گیشه» به هم میرسند؛ گیشه «هزارپا»، گیشه «تیوی پلاس» یا حتی گیشه «من و شما». گیشه، توافق برد - برد کاپیتالیسم اکچوال و ویرچوال است.
کاپیتالیسم کمی است، بنابراین کیفیت تا جایی معنا مییابد که مانع کمیت نشود؛ پس اگر گیشه را لودگی و سکچوالیته و ابتذال رونق میدهد، چه باک؟! اینجا نقطه و محل پیوند کاپیتالیسم با دموکراسی نیز هست. دموکراسی میل اکثریت (کمی) و هدایت خواص توسط عوام است. پس میل عوام به ابتذال هدایتگر رفتار کاپیتالیست است، زیرا او حیات خود و سرمایه (محبوبیت و شهرت) خود را در ارضای تمایل دموس (عوام مخاطب) میبیند. از طرفی سلبریتی نیز بر دموس (عوام) تاثیرگذار است، زیرا او رکن اصلی رسانه و رسانه نیز رکن چهارم دموکراسی است.
آرش ظلیپور نماینده کاپیتالسیم است؛ او پیش از گستاخی درباره حرفه و تخصص مسعود فراستی، شخص و شخصیت او را به دلیل نداشتن ساعت مچی و یکنواختی در پوشش تحقیر میکند. ظلیپور در عین حال از گیشه دفاع میکند، لذا کاپیتالیسم هم به حمایت از او برمیخیزد. ظلیپور حلقه اتصال گیشه، رسانه و سلبریتی است و این سه، حلقه اتصال اکچوال کاپیتالیسم و ویرچوال کاپیتالیسم هستند. رسانه، با حضور سلبریتی مخاطب جذب میکند و در عین حال به افزایش سرمایه (شهرت و محبوبیت) او کمک میکند و چون مخاطب جذب کرده، سرمایه اکچوال را نیز جذب میکند. اینجا لحظه تبدیل رسانه به گیشه است. رسانهای که قرار بود دانشگاه باشد حال تبدیل به تریبون کاپیتالیسم میشود. سرمایه اکچوال از اسپانسر و سرمایه ویرچوال از سلبریتی؛ و مسعود فراستی برای دفاع از فرهنگ، مقابل ابتذال -که حالا بدل به ابزاری برای سوددهی و سودبری 2 جناح کاپیتالیسم شده - زیر چرخهای کنایه و تحقیر له میشود و ظلیپور نیز مورد تشویق کاپیتالیسم قرار میگیرد!