وفیق ابراهیم*: رئیسجمهوری ترکیه با اطمینان کامل اعلام میکند نیروهای کشورش به محض خروج آمریکاییها از شرق فرات، برای حمله به این منطقه آماده میشوند. رجب طیب اردوغان همچنین مقصود خود را مبنی بر مدفون کردن «پروژه کُردی» در «سنگر جنگجوهای تروریستی» که در مسیر تحقق این پروژه کار میکنند، مخفی نکرد. در اینجا گویی رئیسجمهوری ترکیه از آمادگی ارتش کشورش برای حمله به باندهایی سخن میگوید که در خیابانهای یک شهر ترکیه پرسه میزنند و نه در منطقهای متعلق به دولت سوریه که وسعت آن تقریبا 50 هزار کیلومتر مربع است و در آن دهها هزار شبهنظامی کُرد در کنار عناصری از دهها ملیت دیگر در قالب گروههایی تندرو هستند که بیشترشان دستپرورده سرویس اطلاعات ترکیه هستند. اردوغان فراموش کرده که شرق فرات مناطق وابسته به دولت سوریه است که سازمان ملل آن را به رسمیت میشناسد و دولت سوریه برنامههایی تدریجی برای آزادسازی مناطق اشغالی خود وضع کرده و از هیچ وجبی از خاک کشورش تحت هیچ فشاری چشمپوشی نکرده است. برهان اثبات این قضیه هم اقدام دولت سوریه در آزادسازی نیمی از اراضی اشغالی این کشور به دست گروههای تندرویی است که از مرزهای ترکیه، اردن و عراق و تحت حمایت کامل سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، ترکیه و اردن به سوریه هجوم بردند، بنابراین دولت دمشق که همه توان نظامی، اقتصادی و سیاسی خود را در راه مقابله با اشغالگران اعم از کشورها و گروهها به کار بسته است، چگونه ممکن است از ادلب و شمال و شرق سوریه دست بکشد؟ این در حالی است که دولت سوریه برای تکمیل آزادی مناطق این کشور آماده است و نیروهای خود را به مناطق درگیری دیرالزور و مناطق دیگری برای مقابله با برخی پایگاههای آمریکایی حرکت داده و یک تصمیم واحد اتخاذ کرده است؛ اینکه ترکیه را از حمله به شرق بازدارد و از شهروندان عرب و کُرد خود در برابر این نقشههای مخرب و دسیسههای شوم دفاع کند. روسها که در درک تحرکات جدید آمریکا در سوریه، عراق و یمن حرفهای هستند، دلایل هر حمله یا عقبنشینی آمریکا را بخوبی میدانند و آن را فورا به میدان نبرد و اقتصاد منسوب میکنند.
هر بار که آمریکاییها در مراکز قدرت خود احساس افول نظامی و اقتصادی میکنند به دنبال ایجاد ساز و کارهای جدیدی میگردند اما در نهایت از امپراتوریای که با بالا رفتن از اجساد میلیونها نفر از مردم جهان بنا کردهاند دست نمیکشند. از همین رو استراتژیستهای روس بر این باورند که آمریکاییها در شرق فرات و شمال سوریه به بنبست رسیدهاند و دیگر امکان این را ندارند که با ایجاد تغییری منحصر به فرد سوریه، ایران و روسیه را به پذیرش نقشههای تجزیهطلبانه خود وادار کنند از همین رو این ضرورت را احساس کردند که بار دیگر «سیاست ترکیه در سوریه» را بپذیرند. اردوغان از همکاری آمریکاییها با کُردها ناراضی است، چون آن را تهدیدی برای وحدت و یکپارچگی کشورش میداند از این لحاظ که کُردهای سوریه رابطه نزدیکی با کُردهای ترکیه دارند، بنابراین ایجاد مناطق کردنشین در شمال سوریه و شرق بدون اینکه پیامدهای ژئوسیاسی خطرناکی برای ترکیه از طریق مرزها نداشته باشد غیرممکن است بخصوص که آنکارا معتقد است طبق نقشه «پکک» که به عقیده آنکارا در کوهستانهای قندیل عراق و شرق ترکیه و شرق سوریه حضور دارد، کردها از رهبری واحد برخوردارند. اینجاست که نقشه آمریکا در شروع به خارج کردن و انتقال نیروهایش از سوریه به عراق و در پایگاههایی موجود در نزدیکی مرزهای بین 2 کشور تا حدودی لو میرود بخصوص که آمریکا حضور ناتو را با نیروهای ویژه فرانسوی و انگلیسی تقویت میکند و پایگاههایی هوایی در اختیارشان قرار میدهد و احتمالا آلمانیها هم به آنها ملحق شوند. علاوه بر این، آمریکا به ترکیه هم اجازه داده است در شمال شرق سوریه تا عمق 40 کیلومتری خاک سوریه پیشروی داشته باشد، بنابراین در آنجا منطقهای تحت تسلط ترکیه ایجاد میشود که آنکارا دهها هزار آواره سوریه را به آنجا بازمیگرداند و بدین ترتیب نقشه تجزیهطلبانه آمریکا از طریق ترکیه تکمیل میشود؛ علاوه بر این، نگرانی آنکارا از پروژه کردها هم رفع میشود. بدین ترتیب این پروژه آمریکا منجر به خروج ترکیه از دایره دوستی با روسیه و ایران میشود علاوه بر اینکه احتمال وقوع جنگ مستقیمی بین سوریه و ترکیه را ایجاد میکند تا پیچیدگی روابط آنکارا با ایران و روسیه را بیشتر کند.
*تحلیلگر لبنانی در امور منطقه