printlogo


کد خبر: 203799تاریخ: 1397/10/4 00:00
دیپلمات‌‌ها می‌گویند بدنه دستگاه دیپلماسی از تغییر ساختار این وزارتخانه رضایت ندارد
وزارت خارجه ناراضی از ظریف

سیدعلی هدایتی: نارضایتی بدنه وزارت امور خارجه از تغییرات ساختاری جدید در این وزارتخانه به مرور اعلام می‌شود.
به گزارش «وطن‌امروز»، در تازه‌‌‌‌‌ترین اظهارنظر، نصرت‌الله تاجیک از دیپلمات‌‌های باسابقه کشورمان تصریح کرده است بدنه وزارت امور خارجه از ساختار جدید این وزارتخانه رضایت ندارد.
اول بهمن‌ماه 1396 وزارت امور خارجه فعالیت‌‌های خود را بر اساس ساختار جدید شروع کرد. بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه همان زمان اعلام کرد ساختار جدید وزارت امور خارجه را محمدجواد ظریف مطرح و پیگیری کرده است. وی ساختار جدید در وزارت امور خارجه را موضوع جدیدی دانست و با بیان اینکه از 3 سال پیش این بحث مطرح بوده، آن را طرحی بومی و ایرانی خواند که توسط ظریف، وزیر امور خارجه مطرح و دنبال شده است.
بر اساس این گزارش، در چارت جدید، معاونت‌های منطقه‌ای شامل معاونت اروپا و آمریکا، معاونت عربی و آفریقا و معاونت آسیا و اقیانوسیه حذف و در معاونت سیاسی تجمیع شدند. بر اساس همین چارت مرتضی سرمدی به عنوان قائم‌مقام، سیدعباس عراقچی معاون سیاسی، غلامرضا انصاری معاون دیپلماسی اقتصادی غلامحسین دهقانی معاون امور حقوقی و بین‌المللی، حسین پناهی‌آذر معاون ایرانیان و امور مجلس، بهرام قاسمی سخنگو و رئیس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای، سید محمدکاظم سجاد‌پور رئیس مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی، محمدتقی صابری معاون اداری و مالی، حسین جابری‌انصاری دستیار ارشد وزیر در امور ویژه سیاسی و حسن قشقاوی مشاور وزیر منصوب شدند.  بر اساس این چارت، سلسله مراتب شامل وزیر، معاون وزیر، مدیرکل، رئیس اداره و کارشناس طراحی شد. بر اساس این طرح، تمرکز فعالیت‌‌های ادارات کل برداشته شد و 8 اداره کل وزارت امور خارجه همزمان به معاونت سیاسی و معاونت اقتصادی سرویس می‌دهند. البته بر اساس این چارت، 8 اداره‌کل به صورت مستقیم زیر نظر شخص وزیر فعالیت می‌کنند؛ موضوعی که باعث شد از همان ابتدا زمزمه‌‌‌هایی در اعتراض به آن شنیده شود. یکی از اعتراضات درباره برداشته شدن استقلال ادارات کل و مخدوش شدن نظرات کارشناسی آنها بود. «وطن‌امروز» همان زمان در گفت‌وگو با برخی دیپلمات‌‌های وزارت امور خارجه، اشکالات و ایرادات این چارت را مطرح و به دستگاه دیپلماسی گوشزد کرد.
حالا یکی از دیپلمات‌‌های باسابقه وزارت امور خارجه به صورت رسمی و علنی اعتراض و انتقاد خود را نسبت به چارت جدید مطرح کرده و می‌گوید بدنه وزارت امور خارجه نیز از این وضعیت و ساختار جدید رضایت ندارد.
نصرت‌الله تاجیک که صاحب تالیفات زیادی درباره سیاست خارجی در جمهوری اسلامی ایران است، دیروز (دوشنبه) در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس، درباره ارزیابی‌اش از ساختار جدید وزارت امور خارجه با بیان اینکه مدت زمان زیادی از اعمال این تغییر ساختار نگذشته و به همین خاطر نمی‌توان ارزیابی دقیقی در این‌باره داشت، گفت: این تغییرات تا بخواهد نتایجش را نشان دهد قدری زمانبر است. ضمناً باید توجه کنیم که اقدامات انجام شده تغییرات ساختار است و نه تغییرات ساختاری. این دو با هم فرق می‌کند. معمولاً تغییر ساختار با روش‌های ساده چارت‌نویسی صورت می‌گیرد اما تا این اقدام تبدیل به تغییرات ساختاری بشود نیازمند زمان، تخصیص منابع‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، برنامه‌ریزی و سیستم پایش است.  سفیر اسبق ایران در اردن با بیان اینکه کسانی که دنبال این تغییر بودند از جمله آقای ظریف و زیرمجموعه آن بهترین کسانی هستند که می‌توانند این ساختار را ارزیابی کنند، عنوان کرد: من به عنوان کسی که تحولات سیاست خارجی را دنبال می‌کند و در 36 سال زندگی کاری 3-2 چارت سازمانی را در وزارت امور خارجه تجربه کردم که ابتدا بعد از پیروزی انقلاب تا اواسط دهه 60 به صورت معاونت موضوعی و سپس معاونت منطقه‌ای شد، وقتی که از بیرون نگاه می‌کنم صادقانه بگویم احساس خوبی نسبت به تحولاتی که رخ داده ندارم و بعید می‌دانم آنچه حاصل شده مورد قبول و پسند بدنه این وزارتخانه و حتی مدیریت میانی کنونی وزارت امور خارجه باشد. وی با بیان اینکه در ساماندهی کارهای سیاسی یکی از روش‌های جدیدی که در دنیا انجام می‌شود، روش تیم‌های کاری است که هر موضوعی را از همه جنبه‌ها مورد توجه قرار می‌دهند و تصمیم‌‌سازی و تصمیم‌‌‌گیری کرده و اجرا می‌کنند، خاطرنشان کرد: من احساس می‌کنم آنچه را الان وزارت امور خارجه ما تجربه می‌کند، اگر چه ممکن است زمان کمی باشد ولی آینده امیدوارکننده‌ای ندارد و احساس می‌کنم آن تغییر ساختار باید با روش‌های مکمل از جمله آموزش نیروی انسانی که باید در قالب این سازمان جدید فعالیت کنند، پایش دائمی روند کاری اعم از تصمیم‌سازی، تصمیم‌گیری، تولید فکر و ادبیات سیاست خارجی که منجر به نظریه‌پردازی شود و در نهایت از طریق سعی و خطا انجام می‌شد. تاجیک عنوان کرد: اگر همین الان پایش و ارزیابی دقیق‌تری داشته باشیم و مشخص شود که نتیجه مثبتی حاصل شده باید امیدوار باشیم و ادامه دهیم ولی اگر دیدیم مثلاً 50 درصد نظرات مدیریت را فراهم کرده باید تلاش کنیم با پایش و ارزیابی و نظارت صحیح آن را اصلاح و تکمیل کنیم تا درصد رضایت بالا رود. اگر درصد رضایت عمومی بدنه و مدیریت کمتر باشد، نیاز به اقدامات عاجل و زیرساختی‌تر داریم. تحلیلگر مسائل سیاست خارجی عنوان کرد: باید به بحث آموزش در ساماندهی جدید تأکید کرد و نظارت، ارزشیابی و پایش داشته باشیم که آیا انتظارات برآورده شده است یا خیر و اگر احساس می‌کنیم به نتیجه مطلوب نرسیدیم، علاوه بر کالبدشکافی باید بگردیم ببینیم چرا به اینجا رسیدیم.
دیپلماسی دوجانبه؛ قربانی برجام
به اعتقاد نصرت‌الله تاجیک، تمرکز وزیر امور خارجه بر موضوع برجام باعث تضعیف موضوع محوری روابط دوجانبه در دستگاه دیپلماسی ایران شده است. تاجیک در این‌باره اظهار داشت: متاسفانه قسمت عمده نیروی مدیریت وزارت امور خارجه در دولت‌های یازدهم و دوازدهم را مسائل هسته‌ای و برجام گرفته است و دیگر توانی برای سیاست‌گذاری بویژه در روابط دوجانبه نداریم، زیرا یکی از نقایص کنونی سیاست‌های دولت‌های یازدهم و دوازدهم در محاق قرار گرفتن روابط دوجانبه است؛ در برهه کنونی روابط بین‌المللی ما بر روابط دوجانبه چربیده است. قسمتی از آن را ناچار بودیم و میراث مانده از قبل بوده اما قسمتی را هم از منظر تئوری‌پردازی اشتباه کردیم. مسؤولان دست اندرکار سیاست خارجی این دو دولت فکر می‌کردند اگر در قسمت برجام کار را حل کنیم همه مسائل حل می‌شود و کمتر به مسائل دوجانبه رسیدیم. سفیر اسبق ایران در اردن عنوان کرد: سرعت و حجم تحولات نیز نفسگیر است و اقدامات متعدد سازمان‌های گوناگون نیز مزید بر علت شده است. امروز فلان کشور 2 دیپلمات بیرون می‌کند، چند روز بعد یکی دیگر و ما دائم به دنبال تحولات حرکت می‌کنیم و این نیرویی برای سیاست‌گذاری و پایش سازمانی و دقت کردن راجع به اینکه ساماندهی پاسخگو هست یا نه، نمی‌گذارد. تاجیک افزود: الان که این مشکلات را داریم، این حجم زیاد از مسائل باعث می‌شود در ساماندهی نیروی انسانی داخل وزارت امور خارجه دچار مشکل شویم و بیشتر وقت مسؤولان وزارت امور خارجه مصروف حل‌وفصل مشکلات ما در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل می‌شود و کمتر به داخل سازمان توجه داریم. وی گفت: یک نکته دیگر هم که ممکن است بر روند و وضعیت کنونی وزارت امور خارجه و در نتیجه بر سیاست خارجی کشور تاثیر منفی بگذارد به تیم مجری بازمی‌گردد. معمولا هر دسته‌ای از سیاستمداران چه در صحنه داخلی و چه خارجی برای کاری آموزش دیده‌ و تجربه پیدا کرده‌اند. تیم کنونی وزارت امور خارجه تیم بین‌المللی کار است و اینها تجربه و آشنایی دقیق با بحث روابط دوجانبه ندارند. حالا از این می‌گذرم که حتی ممکن است هر یک از 2 دسته دوجانبه‌گرایان و بین‌المللی‌گرایان اعتقادی به حوزه دیگر نداشته باشند و آنچه را که اعتقاد دارند اصل شمرده و دیگری را نیز ممکن است نفی کنند. تاجیک اضافه کرد: به نظر حقیر روابط دوجانبه برای ایران به دلیل موقعیت ژئوپلتیک، اوضاع اقتصادی و وابستگی نفتی و اقتصاد تک‌محصولی، روحیه ایرانی، نظام سیاسی و مفصل‌‌‌بندی سیاست و حکومت در ایران و... باید هسته‌ اصلی سیاست خارجی باشد نه روابط بین‌المللی. روابط بین‌المللی باید مکمل باشد و نه اصل و اگر بخواهیم روزی این روند را بر عکس کنیم باید تغییراتی در ویژگی‌های یادشده بدهیم. وی گفت: روابط دوجانبه ویژگی‌ها و تاثیرات مخصوص به خود را دارد و همین‌طور تعاملات بین‌المللی. اما این تعاملات اگر از کانال روابط دوجانبه بگذرد، آسیب‌پذیری‌های ما در صحنه بین‌المللی را که خیلی از ابعاد و هنجارهای آن را به درست یا غلط نپذیرفته‌ایم، کم خواهد کرد و می‌توانیم امیدوار باشیم با یک سیاست خارجی سامان‌یافته از طریق روابط دوجانبه که بر اساس برد- برد تنظیم شده باشد، روابط بین‌المللی مطبوعی نیز داشته باشیم ولی بر عکس آن صادق نیست؛ یعنی از روابط بین‌المللی خیلی موفق به روابط دوجانبه منسجم و نافع نمی‌رسیم. اگر اینطور بود آمریکا در رأس نظام بین‌الملل و با این قدرت و میزان منابعی که مصروف داشته، باید هیچ مشکلی در روابط دوجانبه با کشورهای دنیا نداشته باشد؛ که دارد.
 

آسیب‌هایی که ساختار جدید به روابط دوجانبه وارد کرد
اول بهمن‌ماه 1396 وزارت امور خارجه بر اساس چارت جدید، فعالیت‌های خود را آغاز کرد. «وطن امروز» یک روز بعد یعنی 2 بهمن 1396 یک گزارش ویژه درباره مختصات چارت جدید منتشر کرد. در بخشی از این گزارش، با یکی از دیپلمات‌های باسابقه وزارت امور خارجه گفت‌وگویی انجام و درباره تبعات ساختار جدید وزارت امور خارجه ابراز نگرانی شد. یکی از مهم‌ترین نگرانی‌ها درباره چارت جدید، عدم کارآیی ساختار جدید در تحولات سریع منطقه‌ای بود. در این باره پیش‌بینی می‌شد ساختار جدید تکافوی نیاز کشور در حوزه دیپلماسی منطقه‌ای را ندارد. موضوعی که اکنون نزدیک به یک سال پس از انتشار آن گزارش، به وضوح در تعاملات و دیپلماسی منطقه‌ای ایران شاهد آن هستیم.   در ادامه متن گفت‌وگوی «وطن‌امروز» با یک دیپلمات باسابقه را که به دلایلی تمایلی به انتشار نام خود نداشت می‌خوانیم.
وزارت امور خارجه دلیلی منطقی برای چنین تغییری ندارد. ما از ابتدای انقلاب تاکنون 2 تغییر چارت در وزارت امور خارجه داشته‌ایم که هر دو مشخص و ضروری بوده است. نخستین بار سال 68 که قانون اساسی دچار تغییر و نخست‌وزیری حذف شد، شرایط پس از جنگ ایجاب می‌کرد تشکیلات وزارت امور خارجه متناسب با وضعیت جدید دچار تغییراتی شود. بار دیگر پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و همزمان با برخی دگرگونی‌ها در دنیا، چارت وزارتخانه تغییر کرد که آنجا هم نیاز بود تشکیلاتی متناسب با جهان غیر دوقطبی داشته باشیم اما الان که در منطقه دارای حساس‌ترین شرایط هستیم و همه منطقه درگیرند، چرا وزارت امور خارجه خودش را در خودش درگیر کرد؟ یعنی همه نیروهایی که باید مستقر بوده و به طور مستمر کار خودشان را می‌کردند، یک دفعه با تغییر ساختار به هم می‌ریزند. خب! این ساختار عملا تا بخواهد خودش را پیدا کند، فرصت طلایی آشفتگی منطقه را از دست می‌دهد، زیرا آنها شکل خودشان را خواهند گرفت. وزارت امور خارجه توضیح نداده است چرا این کار را می‌کند. تنها حرفی که‌ زده می‌شود این است که با این تغییرات داریم ساختار را چابک‌ می‌کنیم. این حرفی است که حدود 10 سال در ذهن آقایان هست که می‌گویند چابک‌سازی. مثل اینکه قرار است ادارات ما در  مسابقات دو و میدانی شرکت کنند که از چابک‌سازی می‌گویند! اینها غرض‌شان این است بهره‌وری را بالا ببرند.  آقای وزیر 2 تا از سطوح مدیریتی را به این امید که سرعت کار بالا برود، حذف کرد. با حذف کردن‌ها که سرعت کار بالا نمی‌رود؛ باید مناسبات به نحوی باشد که کار انجام شود. بعد شما در شرایط فعلی دنیا 3 معاونت را تبدیل به یک معاونت می‌کنید؟ شاید به شما بگویند قبل از سال68 هم یک معاونت بود. بله! آن موقع اگر یک معاونت بود، 96 نمایندگی در خارج از کشور داشتیم؛ الان 140 نمایندگی داریم. خیلی فرق می‌کند. آن موقع اگر یک معاونت می‌توانست کارها را انجام دهد، تبدیل به 3 معاونت نمی‌شد.  نکته بسیار جالب و خطرناک چارت جدید این است که معاون سیاسی رئیس مستقیم  8 اداره کل نیست، بلکه این ادارات کل مستقیم به وزیر وصل هستند. در گذشته که 3 معاون وزیر داشتیم باز وزیر نمی‌توانست جوابگوی معاونانش باشد. کسی که در فضای بین‌الملل کار کرده باشد، فکر می‌کند مثلا با سازمان ملل کار کند، کار دنیا حل است. با همین تصور می‌توان حجم را کم کرد، زیرا تنها قرار است با سازمان ملل کار شود. این در حالی است که الان فصل روابط دوجانبه است. بعد از فروپاشی شوروی، این روابط دوجانبه است که جا افتاده است. شما پدیده این روابط دوجانبه را در برجام دیدید. با 5 کشور نشستند و کاری که در سازمان ملل حل آن 9 سال طول می‌کشید، در یک بازه کوتاه انجام شد. اگر آن 5 کشور قبلا با شما ننشسته بودند و حرف‌شان را نمی‌زدند که در برجام انجام نمی‌شد. تازه با آن 5 کشور هم باید تک‌تک صحبت شود. برای این کار باید عمق کار را در روابط دوجانبه دنبال کنید. الان در این ساختار که روابط دوجانبه را حذف کردید، چطور می‌خواهید این کار را انجام دهید؟ الان 8 اداره کل چطور با وزیر صحبت کنند؟ آن 2 معاونت اقتصادی و سیاسی چطور به اینها جواب بدهند؟ این 2 معاون اگر با هم درگیری پیدا کنند، چه می‌توان کرد؟ ما قبلا 8 سال معاونت اقتصادی را تجربه کردیم و در عمل دیدیم جواب نمی‌دهد.  الان شما ناخودآگاه یا خودآگاه در شرایطی که همه جا آشفته است و شما ثبات دارید، ثبات را به هم می‌ریزید؟ حالا بدتر این است که اینها جاها را عوض کردند. این تغییر فیزیکی برای چیست؟ آن‌ هم زمانی که بزرگ‌ترین شرکت‌ها همکاران‌شان را تشویق می‌کنند با اینترنت در خانه کار کنند؛ آن‌وقت شما تغییر فیزیکی می‌دهید؟ با تغییر فیزیکی چیزی تغییر نمی‌کند ضمن اینکه این جابه‌جایی‌ها از این ساختمان به آن ساختمان هزینه‌های میلیاردی دارد. چه کسی چنین کاری می‌کند؟ برای شما چه فرقی می‌کند یک عده‌ای از ساختمان شماره یک به ساختمان شماره 7 بروند؟ و یک عده از ساختمان شماره 7 به ساختمان شماره 9 بروند؟ چرا سخت‌افزار را تغییر می‌دهید؟ اگر قرار است بهره‌وری بالا برود باید نیروی انسانی اصلاح شود. مشکل این است که نیروی انسانی سال‌ها رها شده است.  اینها برای تغییرات جدید، روی برجام مانور می‌دهند. برجام به لحاظ کارکردی ربطی به وزارت امور خارجه ندارد. وزارت امور خارجه برجام را ایجاد کرد تا سایر دستگاه‌ها با آن کار کنند. خودش هم که یک واحدی برای  پیگیری برجام گذاشت. خب! بقیه وزارت امور خارجه کار خودش را بکند؛ چرا کار بقیه را به هم ریختند؟ دلیل این اتفاق، تفکر  حاصل از کار کردن با سازمان‌های بین‌المللی است.  یکی از استدلال‌های سخنگوی وزارت امور خارجه این است که تغییرات به خاطر برجام است. تنها چیزی که روی آن مانور می‌دهند این است که می‌خواهیم برجام را فعال و اقتصاد معیشتی را ایجاد کنیم. اقتصاد معیشتی که به شما ربطی ندارد. شما باید ساختارهای درون نظام را فعال کنید و روی جذب سرمایه کار کنید. در جذب سرمایه 3 نفر به نقاط مختلف دنیا بروند موفق‌ترند یا  اینکه یک نفر همه دنیا را بگردد.  ساختار جدید برای ایران تبعات دارد. در سازمان ملل زمانی می‌توانی موفق شوی که قبلا با قدرت‌های سازمان ملل به توافق رسیده باشی. اگر توافق نکرده باشی، قطعا در سازمان ملل موفق نخواهی بود. اینها نمی‌فهمند و فکر می‌کنند خود سازمان ملل موثر است، در حالی که  آن 5 کشور به سازمان ملل قوام می‌دهند، البته این 5 تا الان دارد می‌شود 15ـ10تا. شما باید دانه دانه این کشورها  را مدیریت کنید. اگر با روسیه رفیق باشی، باید هوای فرانسه را هم داشته باشی. اگر با فرانسه خوب باشی، باید هوای آلمان را هم داشته باشی و بتوانی با آنها کار کنی و از فضا استفاده کنی اما وقتی نگاهت سازمان مللی باشد، روابط دوجانبه را درک نمی‌کنی و از شرایط استفاده نمی‌کنی. آن وقت می‌شود همینی که الان داریم و پس خواهیم رفت. حالا  خواهید دید چه افتی در کارکرد نیروهای‌مان خواهیم داشت.
الان یک دستگاه فشلی داریم که نمی‌داند چه زمانی به چه کسی جواب بدهد و از چه کسی سوال کند.  نخستین‌ آسیب این وضعیت را ما در منطقه خواهیم دید. شما نگاه کنید در پایین‌ترین سطح روابط با 15 کشور همجوار خودمان هستیم. هم از لحاظ اقتصادی و هم در روابط. ما با یک کشور هم وضعیت مناسب نداریم، برای اینکه به روابط دوجانبه اهمیت داده نمی‌شود. کسی که همه عمر و مطالعاتش سازمان مللی و بین‌المللی است نمی‌تواند دوجانبه را بفهمد. او در تمام عمرش حتی یک بار به عنوان سفیر برای گفت‌وگوهای دوجانبه نرفته است؛ پس چطور می‌خواهد بفهمد روابط دوجانبه چیست؟ آقای ظریف وزیر توانایی برای مذاکرات و دیگران را مجاب کردن است ولی نمی‌تواند و یاد نگرفته است در مذاکرات دوجانبه چگونه عمل کند چون تجربه‌اش را ندارد و درسش را نخوانده است. الان چه دلیلی داشت این تغییرات را بدهیم؟! آقای جابری‌انصاری مدتی با عنوان معاون وزیر امور خارجه به مذاکرات منطقه‌ای رفته است اما حالا دستیار شده است؛ دستیار کجا و معاون کجا؟ فاصله از زمین تا آسمان است.


Page Generated in 0/0071 sec