printlogo


کد خبر: 204123تاریخ: 1397/10/11 00:00
روزهای نو، زخم‌های کهنه و شکاف‌های اجتماعی سرمایه‌داری در سال 2019
فروپاشی اتحادیه اروپا جنبش جلیقه‌پوش‌ها و جنگ تعرفه‌ها

گروه بین‌الملل: امروز نخستین روز سال 2019 است؛ سالی که در آن نه المپیکی برگزار می‌شود و نه جام‌جهانی فوتبالی که به واسطه آن داستان‌پردازی‌هایی بر مبنای مشاهدات غیرسیاسی و کنشی در جستارهای تاریخی خاص بتواند با تعمیم‌های سیاسی رنگ و بوی داستان‌های عامه‌پسند داشته باشد. سال 2019 را شاید بتوان به سال نبرد ایده‌های اقتصادی و تئوری‌های سیاسی تعبیر کرد که بر اساس آن ملی‌گرایی در عرصه‌های ارزی و پولی و جابه‌جایی سرمایه‌ها قابل بازتعریف است. در آمریکای لاتین همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد روی کار آمدن «بولسونارو» مناسبات میان شرق و برزیل را به چالش می‌کشد. بولسونارو مانند تمام آنهایی که در این کشور روی کار آمده‌اند از یک پیشینه سیاسی پیروی می‌کند که در آن نزدیکی به رژیم صهیونیستی و آمریکا به جای روسیه و فلسطین یک اولویت است. به همین منظور نخستین سفر خارجی‌اش را به آمریکا انجام می‌دهد و اتحادیه «بریکس» روزهای سختی را در سال نو میلادی در مقابل خود می‌بینید. دیدار نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی از برزیل و انتقال سفارت برزیل به اراضی اشغالی از جمله مسائلی است که باید آنها را به دقت ملاحظه کرد، چرا که برزیل در یک دگردیسی سیاسی قرار دارد اما آنطور که رسانه‌های برزیلی می‌گوید دولت با توجه به شرایط اقتصادی‌اش و وعده‌هایی که داده است در میان‌مدت چالش‌های جدی‌ای را در مقابل خود می‌بیند که قابل بررسی است. سال 2019 را در عین حال می‌توان به سال زلزله‌های سیاسی نیز تعبیر کرد. در این سال انتخابات‌های بسیاری برگزار می‌شود که نخستین آن در نیجریه خواهد بود. نیجریه در دو جبهه نزدیکی به عربستان سعودی و مقابله با نیروهای افراطی درگیر است و این انتخابات برای این کشور نفتی و دیگر شرکای منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش اهمیت خاصی خواهد یافت. نیروهای تحت رهبری‌ رئیس‌جمهوری کنونی بارها به گروه‌ها و جریان‌های مذهبی غیرافراطی به بهانه‌های مختلف حمله کرده‌اند که این مهم، شانس او را برای پیروزی در این کشور آفریقایی بشدت پایین می‌آورد. در آفریقا و مناطق شمال آن بهار عربی وارد زمستان سیاسی شده است و آنچه نهضت‌های مردمی در بیداری اسلامی از آن انتظار داشتند به واسطه دخالت پادشاهی‌های عربی و دولت‌های غربی رخ نداده است. انرژی جدیدی در این نهضت‌ها می‌تواند فضا را بار دیگر به سوی پویایی بیشتر سوق دهد اما در این بین ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی آمریکا هشدار می‌دهد با وجود خروج نیروهای آمریکا از سوریه و پیروزی در برابر داعش، خاورمیانه همچنان خطرناک‌ترین و پرتنش‌ترین نقطه در جهان است. او در این باره در «Real Clear Politics» نوشت: یکی از قوانین اساسی خاورمیانه این است که اوضاع معمولا بدتر از گذشته می‌شود. من فکر می‌کنم این رخدادی باشد که ما دوباره در سال 2019 آن را ببینیم، سالی که هیچ بعید نیست جنگی با ابعاد جهانی رخ دهد. البته این جنگ نه به واسطه کره‌شمالی خواهد بود و نه به خاطر تنش در دریای جنوب چین. شما هرگز نمی‌دانید آقای پوتین در اوکراین دست به چه کاری خواهد زد اما من درباره ایران شرط خواهم بست که اسرائیل و عربستان اتحاد خود در مقابل آن را محکم‌تر می‌کنند. بسیاری بعد از اتفاقاتی نظیر قتل خاشقجی فشار را روی عربستان حس می‌کنند اما این موقتی خواهد بود. حتی اگر من اشتباه کنم و این اتفاق در سال 2019 نیفتد، باز هم فکر می‌کنم در طول چند سال آینده، ما باید خطر بازسازی تروریسم را جدی بگیریم. سوریه هرگز به یک کشور عادی تبدیل نخواهد شد و جنگ و تنش در آن پایان نخواهد یافت. از طرفی من فکر می‌کنم دیر یا زود احتمال کشمکش دیگر کشورها مانند عربستان سعودی، مصر و ترکیه درباره سلاح‌های هسته‌ای رخ خواهد داد. با این شرایط تصور می‌کنم تقریبا تمام نشانه‌ها در حال حاضر رو به فزونی است و هیچ نشانی از صلح در خاورمیانه وجود ندارد. در جایی که کشورها شروع به تجزیه از داخل می‌کنند، هیچ مذاکره جدی‌ای وجود ندارد و اگر شما درباره این بخش از جهان نگران نباشید، قطعا توجه لازم را نداشته‌اید. پس باید منتظر جنگی جدید در این منطقه بود. این سخنان ریچارد هاس در حالی عنوان می‌شود که به نظر می‌رسد خواست هیات حاکمه در آمریکا چیزی باشد که از زبان هاس بیرون می‌آید اما روسیه و چین چندان از این ایده حمایت نمی‌کنند و اعضای دائمی اروپایی شورای امنیت هم می‌دانند آمریکا برای برون‌رفت از بحران‌های داخلی‌اش عموما دستاویزی در خارج از مرزها را یافته و به آن تکیه می‌کند. اما بازارهای انرژی در سال 2019 چه به دنبال خود خواهند داشت؟ پایان سال 2018 بهترین زمان برای ارزیابی دورنمای نفت و گاز برای 2019 است. اگرچه هیچ‌کس نمی‌تواند بدرستی ادعا کند که می‌داند در 12 ماه آینده چه اتفاقی می‌افتد ولی بهتر است سعی کنیم بفهمیم شرایط کسب و کار در آینده چگونه خواهد بود. بهای نفت در 2017 به 50 دلار در هر بشکه رسید و تا سپتامبر 2018 میانگین قیمت آن 67 دلار بود اما بسیاری از تولید‌کنندگان قیمت پایین‌تری را برای آن پیش‌بینی می‌کردند.
پیش‌بینی از بهبود بازار انرژی در 2019
طبق نظر سرپرست بخش نفت، گاز و پتروشیمی دیلویت، این بهبود قیمت نتیجه موفقیت توافق کاهش تولید اوپک و غیراوپک در ابتدای 2017 بود. از آن زمان تولید‌کنندگان نفت کمتری به بازار فرستادند و تقاضای جهانی نفت طبق تخمین اداره اطلاعات انرژی آمریکا حدود 6/1 میلیون بشکه در 2018 بود. دیکسون توضیح می‌دهد: به نظر می‌رسد نشانه‌های بازار از این نظر حمایت می‌کند که اقتصاد آمریکا و جهان رشد خوبی خواهد داشت. تقاضای انرژی بالا می‌رود و بویژه در بخش نفت، خطر عرضه فقط مختص چند کشور مهم صادر‌کننده خواهد بود، بنابراین آیا روزهای خوب باز می‌گردند؟
چالش‌های جنگ اقتصادی در سال 2019
ولی با تهدید افزایش نرخ بهره و ادامه جنگ تجاری و فشار بر قیمت کالاهای حساس با وضع عوارض، مشکلات زیادی پیش رو است. دیکسون سرپرست بخش نفت، گاز و پتروشیمی دیلویت ادامه داد: «بدون توجه به بی‌ثباتی‌های قریب‌الوقوع، بحث انرژی در 2019 شامل مسائل بلندمدت‌تری می‌شود. پایداری دیگر مساله کوچکی برای شرکت‌های انرژی نیست و دارد کم‌کم به مرکز تصمیمات استراتژی و سرمایه‌گذاری راه می‌یابد. اکثر شرکت‌های نفتی در حال سرمایه‌گذاری در انرژی تجدیدپذیر هستند، در حالی که تولیدکنندگان گاز طبیعی، مسؤولان حمل‌ونقل و مصرف‌کنندگان تمرکزشان را بر کاهش تولید متان گذاشته‌اند. به علاوه تکنولوژی هم بیکار نمانده است. سرعت رشد انرژی‌های کم‌کربن، خودرو‌های خودکار و الکتریکی و کارآمدی انرژی مورد توجه تصمیم‌گیران بخش زنجیره‌های ارزش انرژی و مواد شیمیایی قرار گرفته‌ است. دیکسون می‌گوید: «چالش فعلی، تبدیل بهبود قیمت در 2018 به سوددهی پایدار است. پروژه‌های زیرساختی بسیاری در حال انجام است ولی تاخیر در آنها هزینه‌هایی در بر دارد. هیچ کس نمی‌تواند تاثیر اینها را بر قیمت و ظرفیت فیزیکی تولید نادیده بگیرد». ساخت و توسعه خط لوله‌ها، بهبود تاسیسات، پایانه‌های صادرات و واردات، تاسیسات ذخیره و نیروگاه‌های انرژی همه جزئی از زنجیره ارزش هستند. پایداری مساله جدیدی برای شرکت‌های نفت و گاز نیست. بسیاری قبلا این مسیر را رفته‌اند و موفقیت‌هایی به دست آورده‌اند ولی این بار متفاوت است.
کابوس 2019 برای اروپا و سرمایه‌داری  
خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی در مارس 2019 بدون هیچ پیش‌شرطی انجام خواهد شد و بزرگ‌ترین بلوک سیاسی جهان یکی از اعضای اصلی خود را از دست می‌دهد. این در حالی است که در فرانسه جلیقه زرد‌ها به دنبال انقلاب جدیدی هستند تا از شر بروکراسی بانکداران صهیونیست‌محور خلاص شوند. این پدید‌ها با روی کار آمدن جریان‌های راست‌گرا در بخش‌های مختلف اروپا در مجموع این مساله را ایجاد می‌کند که عمر اروپای متحد به سر آمده و کشورها به دنبال استقلال نسبی در فرآیند‌های تصمیم‌سازی هستند، زیرا اتحادیه‌ها دیگر آنطور که پیش از این برای آنها سودآور بود در میان کشورهای صنعتی سودآور نیستند. درباره بلوک‌های نظامی هم وضع به همین منوال پیش خواهد رفت و اتحادیه‌های جدید نظامی جایگزین بایسته‌های کهنه پرخرج و پرسر و صدا خواهد شد. روسیه اما در این بین به چین نزدیک‌تر می‌شود و یک گام عملیاتی دیگر در تثبیت خود در اوکراین بر خواهد داشت، همان‌طور که در یک دهه قبل در گرجستان از همین روند پیروی کرد.


Page Generated in 0/0118 sec