مجتبی مومنی: اعلام خبر خروج نظامیان ایالات متحده از سوریه اگرچه در فضای رسانههای داخلی و منطقهای باعث خوشحالی بسیاری از ملتها شد اما در درون ایالات متحده درگیریهای حزبی همچنان میان دموکراتها و جمهوریخواهان ادامه دارد. تصمیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای خارج کردن نیروهای نظامی کشورش از سرزمین شام به حدی برای ژنرالهای چند ستاره پنتاگون غیرمنتظره بود که جیمز متیس، وزیر دفاع کابینه ترامپ بدون هیچ مماشاتی استعفای خود را روی میز اتاق بیضی کاخسفید قرار داد و تنها با چند جمله کوتاه از دولت جدا شد. همین امر بخوبی گویای این است که ترامپ چگونه آبروی نظامی ایالات متحده و همچنین وجهه سیاسی کشورش را با تفکر تجاریسازی امنیت به سخره گرفته است. طبیعی است که مهمترین دلیل خروج نیروهای آمریکا از سوریه، کنشگری و اقدامهای مثبت محور مقاومت علیه بیش از 100 جریان تروریستی در شام است. در این میان، چرخش یکباره واشنگتن آن هم در وضعیت فعلی که رژیم صهیونیستی درگیر نزاع داخلی در کنست است، با انتقاد شدید تلآویو روبهرو شده است. در واقع جمهوری اسلامی ایران طی سالهای اخیر در سوریه توانست گفتمان متعلق به مقاومت را در سطوح مختلف سوریه و عراق جاری کند و این همان نکتهای است که نشان میدهد پیروز نهایی در بحران تروریستی خاورمیانه غرب و متحدان واشنگتن نیستند. برای درک بهتر و روشن شدن دلایل خروج نظامیان ایالات متحده از سوریه به گفتوگو با «انس الشامی» نماینده پیشین پارلمان سوریه نشستیم.
خروج ایالات متحده از سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا این به معنای تغییر سیاستهای واشنگتن در قبال دولت سوریه است؟
باید توجه داشت ایالات متحده آمریکا درباره منطقه و حتی شرق و جنوب آسیا از دیرباز تاکنون سیاستهای دوگانه اتخاذ میکند که باید آن را «راهبردهای سیال» قلمداد کرد. آمریکا در بسیاری از موارد حتی دوستان و متحدان خود را دور زده است. مثالهای مربوط به این امر در طول تاریخ به وفور یافت میشود که از لیبی تا چین میتوان آنها را مورد بررسی قرار داد. در واقع هیچ کشوری نمیتواند از سیاستهای ایالات متحده در امان باشد و آن را به نفع دولت و ملت خود قلمداد کند. سرنوشت کسانی همچون حسنی مبارک، معمر قذافی، صدام حسین، ضیاء الحق و... که آمریکا را دوست خود و سیاستهای کاخ سفید را به نفع حکومتشان قلمداد میکردند کاملاً واضح و آشکار است. با این حال موضع اعلام شده واشنگتن در قبال بشار اسد در سالهای اخیر بویژه در روزهای ابتدایی جنگ سوریه با تغییر وضعیت میدانی، تغییر کرده است. رهبران و سیاستمداران آمریکایی در ابتدا و به صورت مکرر سرنوشت دولت سوریه را پایان یافته تصور میکردند اما اکنون با کنشگری مقاومت در مقابله با تروریسم تکفیری بینالمللی که رهبری آن بر عهده ایالات متحده آمریکا بود، مواضع ایالات متحده و شرکای منطقهای و فرامنطقهای این کشور درباره بشار اسد و دولت سوریه تغییر پیدا کرده است. ما به عنوان بخشی از مردم سوریه بارها این موضع را تکرار کردهایم و باز هم تکرار میکنیم که سرنوشت بشار اسد، دولت سوریه و آینده سیاسی سوریه در دستان مردم سوریه است نه هیچ کس دیگر.
آیا ممکن است خروج نیروهای آمریکایی از سوریه برای مدت کوتاهی اتفاق بیفتد و پس از مدتی شاهد بازگشت این نیروها به سوریه باشیم؟ عکسالعمل دمشق چگونه خواهد بود؟
اخیراً رصد تحرکات نیروهای نظامی بیگانه و همچنین عناصر تروریستی در سوریه نشان میدهد عناصر بازمانده گروه تروریستی داعش و همچنین برخی عناصر دیگر گروههایی که تماماً تحت اداره دولت ایالات متحده هستند، در حال سازماندهی مجدد و انتقال مداوم از یک مکان به مکان دیگر هستند. تمام این تحرکات نشاندهنده این است که اگر چه شاهد خروج نیروهای نظامی ایالات متحده آمریکا از سوریه هستیم ولی در پس این خروج و ساماندهی عناصر تروریستی یک سناریوی دیگر در حال تدارک است.
امکان دارد دمشق و نیروهای کُرد به توافقی برای تسلیم مناطق تحت سیطره شبهنظامیان کرد به دولت قانونی دمشق دست پیدا کنند؟ اساسا راهحل جامع برای رفع اختلافها میان شبهنظامیان کرد و دولت دمشق چیست؟
قطعاً راهحل اساسی برای از بین بردن این اختلافات بازگشت هموطنان کرد سوری به آغوش وطن است. لازم است همه حقوقی که شهروندان سوریه از آن برخوردارند برای هموطنان کرد نیز منظور شود. مطمئناً ما خواستار این امر هستیم که کردها را در کنار خود ببینیم، بویژه پس از آنکه آمریکاییها آنها را رها کرده و رفتند. همچنین در بستههایی که طرفهای سوری برای مذاکره با شبهنظامیان کرد آماده کردهاند، بر حضور عناصر کردی در دولت بویژه در متن قدرت و تصمیمگیری نیز تاکید شده است. تلاشهایی جدی برای سیطره بر مناطق مختلف و یکپارچه کردن آنها و تامین امنیت در آنجا در دست اقدام است.
آیا با خروج آمریکا تغییر خاصی در ایفای نقش متحدان ایالات متحده در منطقه بویژه اسرائیل، عربستان و ترکیه در برابر سوریه و مقاومت روی خواهد داد؟
بدون شک اتحاد ایران و سوریه و همچنین حضور پرشور نیروهای مقاومت در منطقه منبع اصلی ترس و اضطراب و عامل اصلی بازدارندگی نهادهای نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی است. بر همین اساس اتحاد میان روسیه و سوریه و نزدیکی میان 2 کشور ایران و روسیه نیز از اصلیترین نگرانیهای رژیم صهیونیستی و متحدان این رژیم در منطقه و خارج از آن به شمار میرود. اگر آمریکا در کوتاهمدت و میانمدت از سوریه خارج شود، بدون تردید برخی متحدان آن در منطقه و سوریه فعال خواهند شد. از این منظر هر لحظه باید منتظر گشوده شدن پرونده جدیدی علیه محور مقاومت، ایران و سوریه باشیم.
برخی کشورهای منطقه و فرامنطقه پس از فروکش کردن بحران تروریسم در سوریه خواهان حضور دوباره در سوریه هستند. در این میان میتوان به کشورهایی همچون امارات عربی متحده و بحرین که به طرفیت از عربستان وارد این فرآیند شدهاند، اشاره کرد؛ موضع دمشق در قبال این اعلام آمادگی چیست؟
بسیاری از کشورهای منطقه و فرامنطقه که در بحث مشکلات امنیتی و جنگ سوریه در کنار دمشق حضور نداشتند و برخی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم از عناصر مخالف دولت و تروریستها حمایت میکردند، در شرایط فعلی و با توجه به این امر که سوریه توانسته است از این مشکلات عبور کند و در مراحل آخر مبارزه با عناصر تروریستی و مسلح قرار گرفته، سعی دارند با حضور در سوریه به اسم بازسازی و آبادانی در خوشبینانهترین شرایط برای خود انتفاع مالی حاصل کنند. قطعا در مسیر آبادانی و بازسازی سوریه کشورهایی که در مراحل و برهههای سخت در کنار دولت و مردم سوریه حضور داشتند در اولویت قرار دارند و جمهوری اسلامی ایران در راس این کشورها خواهد بود. نکته دیگری که درباره گسترش فعالیتهای دیپلماتیک اخیر کشورهای عربی و همچنین سفر عمر البشیر و برخی دیگر از شخصیتهای سیاسی کشورهای مختلف به سوریه در روزهای اخیر وجود دارد، این است که این مساله به وضوح بیانگر تغییر مواضع بینالمللی و در راس آنها ایالات متحده و اتحادیه اروپایی در قبال سوریه است. این دگرگونیها مدیون رشادتهای ارتش سوریه و جریان مقاومت در مقابله با گروههای تروریستی و مسلح و همچنین آزادسازی اراضی تحت اشغال این عناصر بوده که باعث ایجاد مشروعیت در سطح بینالمللی برای دولت سوریه شده است. باید بپذیریم که آمریکا تعدادی گماشته در کشورهای غربی، کشورهای منطقهای و همچنین حوزه خلیجفارس دارد که پس از گردش واشنگتن از مواضع خود در قبال سوریه این کشورها باید از این گردش تبعیت کرده و موضع خود را در قبال دمشق تغییر دهند. از همین رو شاهدیم دشمنان دیروز، در حال اتخاذ مواضع کاملاً متفاوت با قبل و ایراد بیانات مثبت در قبال سوریه هستند.
آیا این حضور تنها به مسائل مربوط به بازسازی ختم میشود؟
طبیعی است که هر زمان یک دولت متخاصم بعد از چند سال وارد زمین بازی کشور هدف میشود باید پوششهای متفاوتی برای اقدامات خود فراهم کند. بر این باورم که امارات و بحرین و حتی کشوری مانند سودان که رئیس جمهور آن (عمر البشیر) اخیراً با بشار اسد دیدار کرد، به طرفیت و وکالت از عربستان وارد سوریه شدهاند. آنها اعلام کردهاند سفارتهای خود را در دمشق بازگشایی میکنند اما همه میدانیم از قدیمالایام تاکنون مقرهای دیپلماتیک و سفارتخانهها به عنوان یک ایستگاه اطلاعاتی، اقتصادی و سیاسی مورد استفاده قرار میگیرد. به عبارت دیگر این کشورها با بازگشایی سفارتخانههای خود دوباره ارتباطشان را با سرویسهای اطلاعاتی مانند موساد، سیا، امآی6 و... فعال میکنند و از سوی دیگر به دلیل ارتباط با عربستان ماموریت رصد مستشاران ایرانی و حتی تحرک علیه جمهوری اسلامی را در دستور کار قرار خواهند داد. به نظرم ورود مجدد این کشورها را باید دستاورد سیاسی و میدانی برای دمشق به حساب آورد اما دستگاههای امنیتی و نظارتی سوریه باید مراقب تحرک آنها باشد، چرا که تروریستهای داعش و القاعده همچنان در بخشی از جغرافیای سوریه حضور دارند و از سوی دیگر بخش اعظمی از این تشکیلات در عراق و سوریه به صورت زیرزمینی در حال فعالیت هستند.
حضور مستشاران نظامی و متخصصان فنی- خدماتی ایران در سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟ نقش آنها پس از خروج آمریکا از کشورتان چگونه خواهد بود؟
تاثیر مستشاران نظامی و کارشناسان ایرانی در سازمانهای نظامی و امنیتی و حتی سازمانهای خدماتی سوریه همچون نفت، برق، حملونقل و... بسیار گسترده و غیرقابل وصف بوده است. این حضور چنان تاثیر مثبتی در پی داشته که باعث شد نهادهای دولتی با کمترین هزینهها به وظایف از پیش تعیین شده خود عمل کنند. البته باید یک بار دیگر بر این موضوع تاکید کرد که حضور ایران در سوریه کاملاً قانونی و بر اساس درخواست دولت مشروع سوریه و تحت موافقتنامههای دفاعی مشترک میان دمشق و تهران است، لذا به نظر میرسد به دلیل کارنامه درخشان ایران، حضور متخصصان ایرانی در تمام سطوح (نظامی، خدماتی و فنی) سوریه پس از خروج ایالات متحده هم ادامه داشته باشد.
اساساً حضور ایران در سوریه به عنوان راس جریان مقاومت در منطقه و مهمترین کنشگر ضد تروریسم در بحران سوریه را چگونه باید تحلیل کرد؟ آیا نقش تهران را در محور سیاسی و تبیین قانون اساسی مفید میدانید؟
واقعیت این است که نقش جمهوری اسلامی ایران به عنوان شریک استراتژیک سوریه از همان لحظات اول آغاز جنگ در این کشور پوشیده نیست. ایران نقش بسیار مهمی را در ثبات و ایستادگی دولت سوریه در مقابله با تروریسم بینالمللی که توسط ایالات متحده آمریکا به شکل عام در منطقه خاورمیانه و به شکل خاص در سوریه اداره میشد، ایفا کرد. روابط تهران و دمشق، روابط بسیار عمیق و مثبتی است و این مساله هم اکنون در جامعه و در میان مردم سوریه بهرغم وجود برخی اختلاف نظرها در حال ریشه دواندن است. درباره پیشنویس قانون اساسی جدید اختلافنظرها و تفاوت دیدگاهها میان اعضای پارلمان وجود دارد اما نکته مثبت در این زمینه این است که بهرغم دخالتهای برخی کشورها و همچنین سازمان ملل متحد در امر تدوین این پیشنویس، پیشرفت قابل توجهی در این باره حاصل شده است. البته باید این نکته را یادآور شوم که منشور عمومی و قانون اساسی سوریه باید مطابق خواست مردم سوریه و بدون وجود دخالتهای خارجی تدوین شود. همچنین دولتهای دوست باید در این راه به جهت غلبه بر مشکلات به دمشق کمک کنند و همچنین در دیدار با احزاب سیاسی سوری که بدون تردید اختلاف نظرها و وابستگیهای سیاسی و مذهبی مختلفی دارند، آنها را برای ارائه آنچه به نفع مردم سوریه است، متحد کنند.
امکان تغییر ساختار سیاسی سوریه با رجوع به آرای مردم در وضعیت کنونی تا چه حد وجود دارد؟
این امکان وجود دارد که اگر مردم سوریه در قانون اساسی جدید خواهان این موضوع باشند، نظام سوریه از نظام ریاستی به نظام پارلمانی تغییر ماهیت دهد. در حال حاضر کمیتههای مختلفی از طیفهای گوناگون مردم سوریه در حال کار و آمادهسازی پیشنویس قانون اساسی جدید هستند. این امر اگر مورد موافقت قرار گیرد و در همهپرسی توسط مردم سوریه تایید شود، امکان تغییر نظام به پارلمانی متصور است.