printlogo


کد خبر: 204746تاریخ: 1397/10/23 00:00
نگاهی به آثار منتشرشده پیرامون زندگی مصطفی احمدی‌روشن به بهانه سالروز شهادت او
شخصیت دهه 90

محسن شهمیرزادی: 21 دی‌ماه، سالروز رویدادی هولناک برای صنعت هسته‌ای ایران بود. مصطفی احمدی‌روشن پس از خروج از منزل مورد تهاجم تروریست‌ها قرار می‌گیرد و انفجار بمب مغناطیسی نام گمنام او را بر سر زبان‌ها می‌اندازد و معاون جوان بازرگانی سایت هسته‌ای نطنز در زمره «شخصیت‌های دهه 90» قرار می‌گیرد. حادثه شهادت مصطفی احمدی‌روشن در جامعه موج غیر قابل تصوری ایجاد می‌کند. با این وجود، پس از آن تنها چند کتاب از جمله «من، مادر مصطفی» به قلم رحیم مخدومی درباره زندگی و زمانه این دانشمند شهید منتشر می‌شود.
من، مادر مصطفی؛ من، ام‌وهب
بعد از شهادت مصطفی احمدی‌روشن، به سیاق بسیاری از شهدای شاخص آثار متعددی درباره زندگی و زمانه او به انتشار رسید. اما در بین همه اینها، کتاب رحیم مخدومی با عنوان «من، مادر مصطفی» بیش از بقیه مورد توجه قرار گرفت و در سال‌های گذشته تجدید چاپ شد. این کتاب با روایت‌هایی کوتاه از زندگی شهید احمدی‌روشن، از کودکی تا شهادت، از زبان مادر شهید نوشته شده و تلاش دارد گوشه‌هایی از ویژگی‌های شخصیتی مصطفی احمدی‌روشن را به تصویر بکشد. «من، مادر مصطفی» از زبانی روان و ساده بهره‌مند بوده و به همین جهت مخاطبانش را در طیف‌های گوناگون سنی پیدا می‌کند. رحیم مخدومی، نویسنده این اثر که متن کتاب برخاسته از گفت‌وگوهای او با مادر و اطرافیان شهید است، پس از انتشار این کتاب پیرامون یکی از قابل‌تامل‌‌‌‌‌ترین نکات در زندگی و پس از شهادت مصطفی احمدی‌روشن اظهار داشت: «نکته‌ای که بنده را ترغیب کرد با عجله درباره مصطفای عزیز کتاب بنویسم همان نکته‌ای است که کسی کمتر انتظار شنیدنش را از مادر شهید داشت و جزو نوادر روزگار بوده است؛ چرا که در مراسم تشییع این شهید جمله‌ای از مادر بزرگوار ایشان شنیدم که هیچگاه از خاطرم نمی‌رود. وقتی پیکر ایشان روی دستان مردم تشییع می‌شد پای صحبت‌هایش نشستم تا ببینم چه می‌گوید و مصطفی چگونه مصطفی شده است. مادرش گفت: من مصطفی را مردمی می‌خواستم، او را ترسو نمی‌خواستم. علیرضا را هم اینگونه بزرگ خواهم کرد. او در حالی که داغدار فرزند جوانش بود، اینگونه از شهادت فرزندش یاد می‌کرد: «من همین مصطفایی رو که الان هست می‌خواستم، نه مصطفای ترسو که از ترس جونش کارشو ول کنه. اندازه دوست داشتنم به قدریه که الان اگه قدرت داشته باشم بچه‌ام رو پس بگیرم، می‌گیرم. ولی با همه‌ علاقه‌ای که بهش داشتم، مرد بودنشو دوست داشتم. محکم بودنشو دوست داشتم. هدفشو دوست داشتم». با این جمله مادر مصطفی، دشمن بیشترین ضربه را خورد، چرا که دشمنان ایران در انتظار به زانو درآمدن این خانواده بودند و با این حرف باید بگوییم «ام‌وهبی» دیگری در عصر ما زنده شد. «من، مادر مصطفی» اینگونه تألیف شد». در بخش‌هایی از «من، مادر مصطفی» آمده است: «شخصیت مورد علاقه‌اش در میان فرماندهان جنگ، جاویدالاثر احمد متوسلیان بود. 2 تا نقطه تلاقی با ایشان داشت. یکی خط‌شکنی و خدشه‌ناپذیری؛ دیگری دشمنی با رژیم صهیونیستی. برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین 3 بار کمپین راه انداخت. برون‌مرزی هم فکر می‌کرد. ایمیل گروهی از فعالان سیاسی مسلمان را در آمریکا و اروپا داشت. دست‌کم در 3 مقطع حسابی جریان‌سازی کرد. هنوز کسی از این دست سناریوهای آقا مصطفی خبری ندارد».
مخدومی، از سفر حج تا فتنه 88
«من، مادر مصطفی» با حمایت نشر شاهد و به همت نشر «رسول آفتاب» منتشر شد. نام «رسول آفتاب» با رحیم مخدومی، نویسنده این کتاب و مدیر انتشارات گره خورده است. نویسنده تاریخ شفاهی و ادبیات دفاع‌مقدس که آثار پرشماری را در این حوزه خلق کرده است. مخدومی سال ۱۳۴۵ در ورامین به دنیا آمد و شوق نوشتن در او زمانی شعله گرفت که تجربه‌‌های زیادی در جنگ را از سرگذرانده بود و از اندوخته‌‌های کودکی‌اش برای روایت جنگ بهره می‌برد. در کارنامه مخدومی آثاری در قالب‌‌های مختلف خاطره‌نگاری، رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه دیده می‌شود، از جمله این آثار می‌توان به «آنان که رفتند، خواب‌ها و خاطره‌ها، هرکسی کار خودش، یک آسمان هیاهو، جنگ پابرهنه، مردان درد، نرگس، چه‌کسی ماشه را خواهد کشید، آخرین نامه‌ سمیرا، فرمانده من، شهردار خوب، معلم فراری، مالک خیبر، لوطی و آتش، یار کجاست، بین دنیا و بهشت، وقتی پرده کنار رفت، پروانه‌های عرصه خبر» و کتاب‌هایی برای کودکان با عنوان‌های: «خدا به حرف‌هایم گوش داد، روزی که خواهرم خندید و...» اشاره کرد. مخدومی همچنین در ژانر سفرنامه‌نویسی نیز با کتاب «یار کجاست» روایت سفر خود به حج را مکتوب کرد که مورد تجلیل مقام معظم رهبری قرار گرفت و ایشان تقریظی به این شرح بر آن کتاب نوشتند: «بار دیگر موسم حج شد و وقت انس و معاشقه من با سفرنامه‌های حج؛ دود کبابی به ضرورت، با مصداقی از «وصف‌العیش، نصف‌العیش» و «ماشاءالله کان». اما بی‌شک این یکی از بهترین سفرنامه‌های حج است که من خوانده‌ام. اگر نگویم بهترین؛ لطیف، پرنکته، ژرفنگر، با روح، موعظه‌آمیز، گویا و همراه با هنرمندی‌های ادیبانه؛ از قبیل زیبایی قلم، همراهی طنز، اشتمال بر تصویر، آمیختگی به خیال؛ و... خلاصه اینکه؛ 3-2 روزی مرا در هنگام بیداری‌های پیش از خواب، مست و دلاویز خود ساخت».
مخدومی در کنار این آثار حضور پررنگی در عرصه ادبیات ضدفتنه داشته است. او با راه‌اندازی جشنواره «رسول آفتاب» موجی جدید در میان نخبگان فرهنگی و ادبی به راه انداخت. این جشنواره در واقع در پاسخ به دروغی بود درباره اینکه فرهیختگان و نویسندگان همه حامی فتنه بوده‌اند اما جشنواره رسول آفتاب محملی شد برای جمع کردن نویسندگان و فرهیختگانی که با آثارشان جواب واقع‌گرایانه‌ای به این خبر دروغ بدهند. ماحصل دوره‌‌های ابتدایی این جشنواره نیز آثاری چون «خرابکار اجاره‌ای» (خاطرات کف خیابان)، «دانشجو، جنبش یا کرنش» (خاطرات فضاهای دانشجویی) و «من مدیر جلسه‌ام» (خاطرات افسران جنگ فرهنگی) بود. اما بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم رسول آفتاب به تعطیلی می‌گراید. مخدومی در این‌باره می‌گوید: «از زمانی که دولت یازدهم روی کار آمد، حتی همان محلی را که در ورامین برای این رویداد احیا کرده بودیم، از ما گرفتند. تمام حمایت‌های جشنواره را از ما دریغ کردند. رفته‌رفته ما نه دیگر جایی داشتیم و نه حتی امکان اجاره. الان هم نمی‌توانیم جشنواره را برگزار کنیم؛ چون نیاز به هزینه دارد».
هنر، ادبیات و احمدی‌روشن
تولیدات رسانه‌ای در روایت از مصطفی احمدی‌روشن تنها به کتاب «من، مادر مصطفی» محدود نمی‌شود. در حوزه نشر و ادبیات، کتاب «آقا مصطفی» نوشته احسان ترابی و مهدی نوری در 88 صفحه از سوی نشر یاران شاهد، دیگر اثری است که بخشی از زندگی و شهادت شهید احمدی‌روشن را روایت می‌کند. این کتاب به بازروایی حوادث و رخدادهای تولد تا شهادت شهید احمدی‌روشن می‌پردازد که در قالب مینی‌مال نگاشته شده است. جلد 22 از مجموعه کتب یادگاران انتشارات روایت فتح نیز با قلم مرتضی قاضی به روایتی از زندگی شهید احمدی‌روشن می‌پردازد. «جسارت علیه دلواپسی: پژواکی از شخصیت شهید مهندس مصطفی احمدی‌روشن» نیز دیگر اثری است که به همت دانشگاه تهران درباره زندگی این شهید دانشمند به انتشار رسیده است. با این وجود و درکنار چند مستند و قطعه موسیقی به نظر می‌رسد عمده فعالیت‌‌های هنری حول شخصیت شهید احمدی‌روشن به‌خاطره‌نگاری و فعالیت‌‌های اولیه در معرفی این شهید خلاصه شده است، حال آنکه شایسته است فعالیت‌‌های رسانه‌ای و هنری پیرامون این شهید در سطوح بالاتری از جمله در عرصه ادبیات نمایشی و تولید مجموعه‌‌های درخور سینمایی و سریالی دنبال شود. همچنین ادبیات داستانی نیز در این حوزه ثابت کرده است در صورت فراهم بودن اطلاعات لازم و قلم قدرتمند، آثار شایسته‌ای در این حوزه رقم خواهد خورد. اتفاقی که تاکنون رخ نداده و امید به آینده است تا مصطفی احمدی‌روشن از زوایای جدیدتری به مخاطبان عصر جدید معرفی شود.


Page Generated in 0/0064 sec