printlogo


کد خبر: 205004تاریخ: 1397/10/27 00:00
مروری به کارنامه هنری حسین محب‌اهری به بهانه درگذشت این بازیگر سینما و تلویزیون
محب اهری ابدی شد

محسن شهمیرزادی: اگرچه ظاهر پریشان و رنگ‌باخته حسین محب‌اهری این اواخر باعث شده بود تا خیلی‌ها به چشم نگاه آخر به او خیره شوند اما او سال‌ها بود که با غول کریه و بی‌انصاف سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد و بیش از هر انسان به ظاهر سالمی انرژی داشت برای ادامه زیستن؛ برای خندیدن و امیدوار بودن. شاید این اتفاق هم از «مرگ‌آگاهی» او نشأت می‌گرفت؛ جایی که یقین ‌داری بزودی از دنیا خواهی رفت. حسین محب‌اهری آنچنان در آخرین مراحل بیماری و سختی‌اش، امیدوار و بانشاط نشان می‌داد که در سال‌های پیش از این هیچ‌گاه چنین چهره‌ای از او دیده نمی‌شد. اما هرچقدر که عزم او برای مبارزه با این بیماری جدی بود، سرطان نیز برای از پا درآوردنش جدیت داشت. بالاخره بامداد روز گذشته حسین محب‌اهری پس از سال‌ها مبارزه با بیماری دار فانی را وداع گفت.
تنفر و عشق تئاتر!
حسین محب‌اهری سال 1330 چشمش به دنیا باز شد. او به گفته خودش به جای 12 سال، دوران مدرسه را در 23 سال گذراند، چرا که هنوز نمی‌دانست می‌خواهد چه‌کاره شود؛ از سیم‌کشی، عکاسی تا خبرنگاری و.... او از هر چیزی خوشش می‌آمد، الا تئاتر؛ تا حدی که تلویزیون اگر تئاتر نشان می‌داد ترجیح می‌داد به صفحه سیاه تلویزیون خاموش خیره شود تا نمایش تئاتری در تلویزیون! ولی مثل بسیاری از بازیگران یک اتفاق ناخواسته او را به دنیای نمایش کشاند. محب‌اهری خودش از این اتفاق، اینگونه یاد می‌کند: «سال 53 در یک مسابقه عکاسی سوم شدم. آن زمان عکاسی به این شکل نبود که هر کسی دوربین داشته باشد و بتواند عکس بگیرد. خیلی به‌ندرت عکاس داشتیم، بیشتر عکاس‌ها هم حرفه‌ای کار می‌کردند. تا سال 52 بلاتکلیف بودم، داشتم به عکاسی فکر می‌کردم. سال آخر دبیرستانم بود، روزی معلم ادبیات «آقای جاهد» نامی گفت می‌خواهیم نمایش ببینیم. چه کسانی دوست دارند بیایند تئاتر؟ تا آن زمان حتی وقتی تلویزیون تئاتر پخش می‌کرد، آن را خاموش می‌کردم! البته در لاله‌زار تئاتر دیده بودم و دوست داشتم. به هرحال به نمایش «معلم من پای من» نوشته «پیتر هانکه» و کار «آربی آوانسیان» رفتم و بعد از دیدن این تئاتر، دیدم به غیر از این کار، کار دیگری دوست ندارم. بعد از آن، همه نمایش‌هایی را که در کارگاه نمایش اجرا شد، حداقل 2 بار دیدم». بعد از آن بود که دنیای بازیگری، همه جهان محب‌اهری می‌شود. یک آگهی کوچک روزنامه او را به گروه تئاتری می‌کشاند که سکوی پرتاب او به دنیای حرفه‌ای نمایش محسوب می‌شد: «اواسط سال 52 در دانشکده روزنامه می‌خواندم و اتفاقی آگهی کوچکی از گروه تئاتر بازیگران شهر که سرپرستش آربی آوانسیان بود، دیدم. آن زمان بازیگرانی مانند سوسن تسلیمی، پرویز پورحسینی‌، سیاوش طهمورث‌، فریدون یوسفی، صدرالدین زاهد و... عضو گروه بودند. قرار شد دوره انتقال تجربیات تئاتر بگذارند، می‌خواستند تجربیاتی را که در 3 تا 4 سال به دست آورده‌اند به علاقه‌مندان منتقل کنند. بلافاصله دویدم به سمت کارگاه نمایش، از قضا دیر رسیدم و دیدم قبلا 4 گروه 15 نفره انتخاب کرده‌اند. قرار بود این گروه‌ها  فعالیت‌شان را شروع کنند. نشستم تا اینکه یکی از کلاس‌ها شد 16 نفر! در میان آن بچه‌ها علیرضا خمسه، آزیتا حاجیان‌، مرتضی ضرابی و ... بودند». محب‌اهری پس از آن به دنیای تئاتر ورود جدی می‌کند. حضور او در گروه «اهریمن» نمایش‌هایی چون «ساعت ششم»، «غارت»، «مراسم مرگ گرگ» و... را رقم می‌زند که در یکی از آخرین نمایش‌ها یعنی «بازی قتل‌عام» تصمیم گرفت تا با فرحناز منافی‌ظاهر ازدواج کند؛ ازدواجی که سال‌ها بعد به دلایل نه‌چندان مشخص به جدایی کشید. محب‌اهری در این مدت حتی خبرنگاری فرهنگی در خبرگزاری ایرنا را هم تجربه کرده است تا به قول خودش خبرنگاری را هم در کنار بازیگری بازی کند! در عین حال حسین محب‌اهری در سال 58 لیسانس ادبیات فارسی خود را از مدرسه عالی ادبیات و زبان‌های خارجی می‌گیرد و به استقبال آینده روشن هنری خود در فضای پس از انقلاب می‌رود.
تلویزیون و سینما در انتظار بازیگر تئاتر
محب‌اهری بعد از انقلاب فعالیتش در سینما و تلویزیون را به صورت جدی آغاز کرد؛ فعالیتی که بسیار چشمگیر بود و یکی از پرکارترین بازیگران بعد از انقلاب در دهه 60 و70 با حضور توأمان در تلویزیون و سینما را رقم زد. قطعا نسل دهه شصتی هنوز آثار نمایشی آقای معلم در مجموعه «ق مثل قلقلک» را از یاد نبرده‌اند. همان معلم سختگیری که با ریش و سبیل و کلاه خاص خود هر روز با چوب دستی سر کلاس می‌آمد و با مبصر 4 ساله کلاس که اغلب کارهای اشتباهی انجام می‌داد، وارد بحث می‌شد و سعی داشت تا او را به درس خواندن هدایت کند. همان شعری که هنوز در ذهن بسیاری، از تلویزیون دهه 60 به جا مانده است؛ «آقا اجازه هولم نکن، دست و پاهامو گم نکن! آقا اجازه جواب می‌دم، زود تند سریع جواب می‌دم». او با بازی در فیلم «رابطه» پوران درخشنده پا به سینما گذاشت. هرچند بعدها نمایش‌هایی چون اژدها، بازی قتل‌عام، بر دار شدن حسین‌بن‌ منصورحلاج، ساعت ششم، شاهزاده و گدا، شب جنایتکاران، پرواز بر فراز آشیانه فاخته، غارت، پیک‌نیک در جبهه و... با بازی محب‌اهری روی صحنه رفت اما او دیگر بازیگر سینما و تلویزیون شده بود و مردم به این واسطه او را می‌شناختند. فیلم‌هایی چون «خارج از محدوده» رخشان بنی‌اعتماد، «محموله» سیروس الوند، «سال‌های خاکستری» مهدی صباغ‌زاده، «سفر جادویی» ابوالحسن داوودی، «دو فیلم با یک بلیت» داریوش فرهنگ، بخشی از فیلم‌های دهه 60 او و «سیرک بزرگ» اکبر خواجوی، «جیب‌برها به بهشت نمی‌روند» ابوالحسن داوودی، «من زمین را دوست دارم» ابوالحسن داوودی، «روز فرشته» بهروز افخمی، «همسر» مهدی فخیم‌زاده و «راه افتخار» داریوش فرهنگ تنها بخشی از آثار سینمایی او در دهه 70 محسوب می‌شدند. در کنار آثار سینمایی‌اش مجموعه‌های تلویزیونی چون «ماه پنهان است»، «سربداران»، «محله بهداشت»، «بوعلی سینا»، «طنزآوران»، «هتل پرستاره»، «شاخه طوبی»، «شمایل»، «نابغه‌های قرن بیست‌ویکم»، «برگ سبز» و... تنها بخشی از کارنامه بیش از 70 اثر تلویزیونی او تا پایان دهه 70 بودند. به همین جهت محب‌اهری را می‌توان یکی از پرکارترین بازیگران این دهه دانست.
سایه سرطان از آغاز دهه 80
اولین بار علائم بیماری در سال 79 سراغش آمد اما پزشکان نتوانستند بیماری را تشخیص دهند، 2 سال بعد یعنی سال 81 شدت بیماری زیاد شد و این بار بیماری سرطان لنف تشخیص دادند و او مجبور به عمل جراحی و خارج کردن توده از زیر گوش تا زیر گردنش شد، سپس به شیمی‌درمانی پرداخت و تا 9 سال بدون مشکل به زندگی‌اش ادامه داشت. بعد از این اگرچه بسیار کم‌کار شد اما آثار ماندگارتری از خود به‌جا گذاشت. «بهداشت2»، «راه شب»، «مختارنامه»، «تبریز در مه»، «پایتخت2»، «خوب، بد، زشت»، «دردسرهای عظیم2»، «معمای شاه»، «بیمار استاندارد»، «علی‌البدل» و «شب عید» بخشی از آثار او را در دهه‌های 80 و 90 تشکیل می‌دهند. او در عین حال سینما را نیز رها نکرد و «ساکن طبقه وسط»، «فرزند چهارم»، «خوابم می‌آد»، «پسر آدم، دختر حوا»، «وقتی همه خوابیم» و «اسپاگتی در هشت دقیقه» نیز بخشی از کارنامه سینمایی او در این 2 دهه محسوب می‌شوند. اما سرطان بار دیگر در سال‌های میانی دهه 90 سراغ او می‌آید و این بار دیگر تقدیر برای او رخت بستن از این دنیا را رقم می‌زند و حسین محب‌اهری بامداد چهارشنبه 26 دی‌ماه 97 از دنیا می‌رود و آثارش را برای نسل‌های بعدی به جا می‌گذارد. امروز نیز ساعت 9 صبح پیکر او از تالار وحدت تشییع خواهد شد.
یاد پس از مرگ
بعد از فوت حسین محب‌اهری بسیاری از هنرمندان نسبت به درگذشت این بازیگر بااخلاق و دوست‌داشتنی تلویزیون و سینما واکنش نشان دادند؛ از ابوالحسن داوودی، علیرضا خمسه، برزو ارجمند و جمشید هاشم‌پور گرفته تا سیدمجتبی حسینی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد، شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی و رئیس صداوسیما به درگذشت او واکنش نشان دادند. عبدالعلی علی‌عسگری در پیام تسلیت خود آورده است: «درگذشت هنرمند پیشکسوت و متعهد تئاتر، سینما و تلویزیون آقای حسین محب‌اهری را که بسیاری از مردم از کودک و نوجوان تا بزرگسال و کهنسال با نقش‌آفرینی‌های او بویژه در قاب تلویزیون خاطره‌ها دارند، به خانواده ایشان، جامعه هنری و مردم تسلیت عرض می‌کنم. از خداوند تعالی برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و بر‌ای بازماندگان صبر و اجر مسألت دارم».
 


Page Generated in 0/0216 sec