printlogo


کد خبر: 205060تاریخ: 1397/10/29 00:00
در سومین سالگرد برجام
با آقای روحانی در زمینه رفتار ابرها موافقم!

حسن رضایی: درباره اینکه ابر وقتی میخواهد ببارد به پایینش نگاه میکند یا نه، اتفاق نظری وجود ندارد، تمام مردم اما هدف اصلی برجام را اقتصاد میدانند و طبق سخنان ظریف، روحانی و روزنامههای زنجیرهای پنداشتهاند در پسابرجام، انبوهی از ابرهای بارانزا بر کویر اقتصاد خواهد بارید. همین مردم اما این روزها وقتی از آقای ظریف میشنوند: «هدف برجام، اقتصادی نبود، چیز دیگری بود که حاصل شد!»، همان حالی را پیدا میکنند که ابرهای محدوده روستای تنگ در 120 کیلومتری شهرستان چابهار! در آنجا با پدیده عجیبی روبهرو هستیم که از پایان عصر یخبندان به این سو، ابرها را به وادی حیرت کشانده است؛ پدیده شگفتانگیز تلاقی دریا و کویر! در این منطقه سالهاست ابرها به پایین نگاه میکنند و متحیر نمیدانند آخر تکلیفشان چیست؛ بارش یا رد شدن؟! مثل همین ما که آخر نمیدانیم هدف برجام چه بود؟ اقتصاد یا رد شدن از روی اقتصاد؟!
حکما تا اینجا اجمالا متوجه شدهاید که من با نظر آقای روحانی در زمینه فرآیند حرکت ابرها موافقم! بحث در این زمینه اما سرفصلی تخصصی و مفصل است که ما دنیاندیدهها و بیسوادها همان بهتر که از ورود بیش از حد به آن حذر کنیم! بهتر و البته واجبتر همین است که برگردیم سر همان موضوع ابرهای شتابان و آفتاب تابان برجام! برگردیم و نیک بنگریم اعضای دولت راستگویان و باسوادان حالا در 3 سالگی برجامشان، در اینباره چه میگویند؟ محمدجواد ظریف اخیرا در گفتوگو با روزنامه خراسان گفته است: «به دلیل فشارهای برخی محافل داخلی که میخواستند فرآیند برجام طی شود، دولت مجبور شد سرنوشت برجام را با اوضاع اقتصادی مردم گره بزند تا مطالبات را برای انعقاد توافق بالا ببرد!» معنای این سخن، آیا چیزی جز استفاده ابزاری و غیراخلاقی از مردم برای انعقاد قراردادی است که اقتصاد ملی ما را به نقطه کنونی رسانده است؟!
خوبی این سخن آقای ظریف اما این است که به ما ثابت میکند معادله ابر برجام ابدا به سختی معادله ابرهای منطقه تنگ چابهار نیست و برجام اساسا آمده تا از روی اقتصاد رد شود، نه اینکه بارانش را بر سر اقتصاد ببارد تا آنچنان رونق اقتصادی ایجاد کند که ادامهاش را خودتان بهتر میدانید! چرخش همزمان چرخ زندگی مردم و چرخ سانتریفیوژها هم درست مانند تلاقی کویر و دریا میماند لابد! و برجام در اینباره هم متحیر مانده که باید کدام را بتنریزی... ببخشید، بچرخاند! در 3 سالگی اجرای برجام تازه وزیر امور خارجهمان به ما میگوید هدف این معاهده اساسا اقتصادی نبود و من چقدر دلم برای آنهایی سوخت که در تمام شبهای توافق لوزان، ژنو تا وین و تورقوزآباد، دلار و هزاری به دست در خیابانها رقصیدند! به نظر شما در سالگرد 4 سالگی برجام اما باید چه حرف جدیدی بشنویم؟! پنج و شش سالگی چه؟! این را هم بگذارید لای پرانتز بگویم که ما تازه با نوزاد برجام طرفیم و وای به حال روزی که زبان باز کند و بالغ شود!
شما ولی اگر خیال کردهاید من درباره بلوغ برجام و اساسا از همان ابتدا فقط دارم شوخی میکنم تا بخندانمتان، الساعه بگذارید ثابت کنم چقدر اشتباه کردهاید! اصلا شما میدانید دولت تدبیر و امید در متن بودجه 98، به جهت راهبری اقدامات داخلی و خارجی برجام، قریب 5/3 میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته است؟ یا میدانید بودجه نگهداری و بهسازی تاسیسات هستهای کشور در سال 98، تنها ۲ میلیارد تومان خواهد بود؟ و اصلا برایتان مهم است بدانید بودجه مطالعات راهبردی صنعت هستهای در سال 98 تنها یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان است؟! اصلا میدانید برجام بالغ فقط با چرخ سانتریفیوژ و چرخ زندگی مردم کار ندارد و این بار همه جای مملکت را بتنریزی... ببخشید، یعنی به چرخش میاندازد؟! 
بگذارید از این هم بگویم که ابر شتابان برجام وقتی میبیند «دلار جهانگیری» با ارزش پول ملی چه کرده، معلوم است بر کویر اقتصاد ما نمیبارد و این حرفم هم کاملا جدی است! و چه باکی دارم من از اینکه وقتی «با نظر آقای روحانی در زمینه فرآیند حرکت ابرها موافقم»، در حرفهای جدی خودم هم به آن استناد و بر اساس آن استدلال کنم به نظر شما؟! مگر نه اینکه بیسوادها باید از باسوادها چیز یاد بگیرند؟! آخر این روضه اما بگذارید بگویم خندهدارتر از ابرهای متحیر منطقه تنگ چابهار، ما هستیم. همین مایی که چنین راحت و درست مثل ماست(!) ظریف را برایمان امیرکبیر میکنند و ما هم فقط زدیم و رقصیدیم!
همین مایی که روزانه میبینیم غرب وحشی و استعمارگر با مردم عراق، لیبی، یمن و افغانستان و آفریقا چه میکند ولی فکر میکنیم وقتی به طرفداران آنها در انتخابات رای بدهیم، به نشانه دوستی لپ ما را خواهند کشید و شکلات آنچنان رونق اقتصادی کف دستمان خواهند گذاشت! ما براستی تا کی قرار است گول این بازیها را بخوریم؟! از چند روز پیش که شنیدهام  یکی از سران فتنه عامل اصلی استیضاح نشدن عباس آخوندی در مجلس بوده، خدا شاهد است اندک عقل سیاسی که برای وی قائل بودم هم از نظرم محو شده است. براستی چرا ما باید چشم بسته از چنین افرادی پیروی کنیم؟! در 3 سالگی برجام، هنوز نمیخواهیم این سوال را از خود و جامعه بپرسیم؟!

Page Generated in 0/0079 sec