حسن هانیزاده*: سیاست خارجی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا همواره با چاشنی ابهام، پیشبینیناپذیری، غیرمنتظره بودن و تناقص در راهبردهای اعلامی با اعمالی همراه بوده است. این منطق رفتاری و الگوی عمل در عرصه خارجی معادله تغییر و گسست در سیاست خارجی واشنگتن را شکل میدهد. به عبارت دیگر سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ با روسای جمهور سابق این کشور بویژه «باراک اوباما» متفاوت است. این معادله خود را بخوبی در بحران سوریه به نمایش میگذارد. از سال 2016 یعنی از زمان روی کار آمدن تیم جدید حاکم بر کاخ سفید تا اواخر سال 2018، سیاست خارجی واشنگتن در قبال بحران سوریه در راستای تداوم سیاست خارجی اوباما، بر مبنای حضور حداقلی و کمک به متحدان واشنگتن بویژه در شمال سوریه بود. اما به یک باره و در اقدامی غیرمنتظره، رئیسجمهور آمریکا از خروج سریع نیروهای نظامی این کشور از شمال سوریه و نابودی داعش خبر داد. این راهبرد غیرمنتظره که نشانگر اختلاف نظرهای عمیق دستگاه دیپلماسی آمریکا با پنتاگون بود، باعث استعفای «جیمز متیس» وزیر دفاع و «برت مکگورک» نماینده ویژه رئیسجمهور این کشور در ائتلاف بینالمللی مبارزه با داعش شد. راهبرد خروج از سوریه نشان داد سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه از انسجام و تداوم برخوردار نیست و حداقل در سطح خرد تصمیمگیری، نهتنها کشورهای جهان، بلکه سیاستمداران آمریکایی را نیز دچار سردرگمی کرده است. این نبود انسجام، برنامه و راهبردی روشن برای آینده شمال سوریه، در روزهای پس از اعلام خروج آمریکا از سوریه نیز دوباره خود را نشان داد. با گذشت چند روز و شکلگیری موج گسترده انتقادات داخلی و خارجی از ترامپ، او با چرخش از سیاست اعلامی خود، راهبرد خروج از شمال سوریه را تعدیل کرد، اگرچه آمریکا همچنان در یک پارادوکس استراتژیک در قبال سوریه قرار دارد و نمیتواند تصمیم نهایی خود را در اینباره بگیرد. اکنون واشنگتن طرح ایجاد منطقه امن به عمق
32 کیلومتر در شمال سوریه و در امتداد مرزهای ترکیه را مطرح کرده است و در راهبردی جدیدی بر حمایت از کردهای سوریه تاکید میکند. همین مساله نیز در تیرهتر شده روابط آمریکا با ترکیه نقش مهمی ایفا میکند. ترکیه اگرچه ابتدا از خروج نظامی آمریکا از سوریه استقبال و آن را نماد شروع دوران جدیدی از روابط آنکارا و واشنگتن قلمداد کرد اما راهبرد مبهم ترامپ دوباره ترکیه را دلسرد کرد. از سال 2014 آمریکا مرحله به مرحله روابط خود را با کردهای سوریه بهبود بخشیده است و در مرحله کنونی از طریق «نیروهای سوریه دمکراتیک» نزدیک به یکسوم از خاک سوریه را در کنترل دارد اما این مساله بشدت آنکارا را نگران خواهد کرد، زیرا ترکیه بر این باور است در پایان، آمریکا با حمایت از کردهای سوریه از طرحهای آنان برای ایجاد یک دولت فدرالی در چارچوب سوریه حمایت خواهد کرد. ترکیه از این مساله به عنوان تلاش برای تضعیف امنیت ملی خود و به خطر انداختن منافع استراتژیکش در خاورمیانه نام میبرد. رایزنیهای مقامات ترکیه و آمریکا در هفتههای گذشته برای خروج آمریکا از سوریه و صدور مجوز حمله ترکیه به کردها بدون نتیجه باقی مانده است و حتی ترامپ در یکی از موضعگیریهای عجیب خود نیز به ترکیه هشدار داد: «در صورتی که به کردها حمله کنید، اقتصاد ترکیه را نابود خواهیم کرد». اکنون و در قالب استراتژی مبهم ترامپ برای آینده شمال سوریه، این منطقه به کانون بحران 8 ساله سوریه تبدیل شده است و هر روز ابعاد جدیدی به آن اضافه میشود. با این وجود و بهرغم تمایز سیاست اعلامی و اعمالی، واشنگتن همچنان به حمایت از کردها و خواستههای آنان در شمال سوریه ادامه میدهد و این نیز به دور شدن هر چه بیشتر ترکیه از آمریکا منجر میشود. واشنگتن در تلاش است با صرف کمترین هزینه به تجمیع مصالحی در میان 2 متحد خود یعنی کردهای سوریه و آمریکا دست یابد اما تاکنون در این مساله نیز ناتوان بوده است و ترکیه کماکان واشنگتن را به تلاش برای تضعیف امنیتی ملی خود متهم میکند. به عبارت دیگر سیاست جدید ترامپ نهتنها باعث گسست وی از سیاستهای اوباما در سوریه شد، بلکه این کشور را در نزدیکسازی کردها و دولت ترکیه نیز ناتوان کرده است. در این میان آمریکا در تلاش است با وارد کردن کارت حضور نظامی اعراب، خود را تا اندازهای از این باتلاق نجات دهد. این راهبرد در دوران اوباما نیز مطرح شد اما به نتایج ملموسی دست نیافت. در برهه کنونی نیز آمریکاییها در این موضوع راه به جایی نخواهند برد، زیرا توان نظامی، قابلیت عملیاتی و کارآمدی ماشین نظامی کشورهای عربی در حدی نیست که بتواند در منطقه بحرانخیزی همچون سوریه عمل کند. جنگ داخلی یمن و حضور نظامی ائتلاف به رهبری عربستان نشاندهنده توان نظامی کشورهای عربی بود. این مساله برای آمریکا و سایر قدرتهای غربی محرز شده است که کشورهای عربی از قابلیتهای نظامی چندانی برخوردار نیستند. علاوه بر این مصر و اردن به عنوان 2 کاندیدای اصلی آمریکا برای حضور در سوریه از بیمیلی و رغبت نداشتن خود سخن گفتهاند و در این میان تنها عربستان و شاید امارات عربی متحده بتوانند نیروهای خود را به سوریه اعزام کنند که آنان نیز فاقد کارایی و مهارت لازم هستند. بنابراین واشنگتن شاید در سیاستهای اعلامی خود و برای بدهبستانهای سیاسی از حضور کشورهای عربی در سوریه حمایت کند اما این راهبرد در قالب عملیاتی اجرا نخواهد شد. به طور کلی سردرگمی راهبردی آمریکا نهتنها نقش و جایگاه واشنگتن را در سوریه کاهش میدهد، بلکه باعث نزدیکتر شدن متحدان آمریکا در منطقه یعنی کردها و ترکیه به دولت مرکزی سوریه خواهد شد.
*کارشناس مسائل خاورمیانه
پاسخ پدافندی سوریه به تجاوز جنگندههای اسرائیلی
سامانههای دفاع هوایی سوریه، روز گذشته حمله هوایی دیگری را که رژیم صهیونیستی در جنوب سوریه انجام داد دفع کردهاند. منابع خبری گزارش دادند جنگنده اسرائیلی منطقه جنوب را با چندین موشک هدف قرار داد که تعدادی از موشکها رهگیری و در هوا منفجر شدند و یکی از موشکها از مسیرش منحرف شد. به موازات این تجاوز صهیونیستها، روز گذشته همچنین انفجاری تروریستی در نزدیکی یک اداره اطلاعات نظامی در جنوب دمشق بهوقوع پیوست. تلویزیون دولتی سوریه گزارش داده مشاهدات اولیه حاکی از تروریستی بودن این حادثه است. یک گروه وابسته به معارضان مسلح مسؤولیت انفجار دمشق را برعهده گرفت. شهر «عفرین» سوریه نیز در همان روز شاهد 2 انفجار جداگانه بود که طی آن، 10 غیرنظامی سوری کشته و 18 تن زخمی شدند.