بدون مسی نمیشد
1- بازی بدون مسی همیشه چالش بزرگی برای بارسای این سالها بوده است اما عثمان دمبله در غیاب لئو (در بازی برابر لگانس) میخواست نقشی فراتر از هفتههای قبل را ایفا کند. بازیهای دمبله خیلی از دوستداران بارسا را یاد فصل اول حضور نیمار در این تیم میاندازد که خیلی دوست داشت خودنمایی کند و تواناییهای تکنیکیاش را به رخ بکشد. شاید این اقتضای سن عثمان باشد و شاید هم روشی برای اینکه ثابت کند ارزش پولی را که برایش هزینه شده داشته است. هر چه بود دمبله با وجود تکرار نشانههای ضعفش در انجام کار گروهی و ارسال پاس، موفقترین بازیکن بارسای نیمه نخست در فاز حمله بود. این بار بیشتر کارهای انفرادی او میگرفت و حتی در باکس حریف خطرناکتر و قبراقتر از سوارز به نظر میرسید. گلی هم که زد شبیه گلهایی بود که مسی بارها برای بارسا به ثمر رسانده و یک تنه تیمش را پیش برده است. جدا از پیکه که با سماجت و تکنیکش توپ را پیش آورد و بعد از آن کوتینیو که نقشی در این حرکت گروهی ایفا کرد، همکاری دمبله – آلبا چیزی نبود که پیش از این دیده باشیم. این گل برای خیلی از بارساییها صحنهای تکراری و آشنا بود؛ حرکت عمقی، پاس برای آلبا، کاتبک یوردی و یک ضربه تمام کننده. اما این بار جای گلزن عوض شده بود. دمبله جای مسی را گرفته بود. او حتی از خودش هم فاصله گرفته بود. این مدل ضربه زدن او نبود. بدون قر و فر اضافی. یک تاچ ساده و تمام. آیا اینها نشانههای بلوغ است؟
2- هر طور حساب کنید بدون لئو نمیشد از این بازی جان سالم به در برد. تشخیص والورده برای اینکه در لحظات برتری خفیف یک گله، مسی باید به تیمش اضافه شود کاملا درست بود اما گل هراسانگیز لگانس این دلهره را به جان میانداخت که نکند حضور 30 دقیقهای در زمین برای لئو کافی نباشد. با این وجود فقط ۷ دقیقه طول کشید تا این تاثیر بزرگ همه ترسها و دلهرهها را پاک کند. گل سوم نیز حکم پایان دهنده
ماجرا را داشت. اینکه نبوغ لئو هنوز بزرگترین برگ برنده بارساست و حتی برخی بازیهای ظاهرا کوچک را هم نمیشود بدون او با خوشی تمام کرد. اجازه دهید به وجه مثبت این ماجرا فکر کنیم، چرا که چشمه استعداد کینگ همچنان میجوشد.
3- درباره گل مسی یک چیزهایی وجود دارد که نمیشود با کلمات توصیفش کرد. جدا از اینکه گلزنی با پای راست و با این کیفیت خار دیگری بر چشم پله خواهد بود، نوع رها کردن توپ با پای راست در این صحنه میتواند مورد آنالیز دقیقتری قرار بگیرد. به نظر میرسید مدل ضربه زدن لئو به توپ در این صحنه با آنچه همیشه از او میبینیم تفاوت داشت. این اتفاق در نوع چرخش توپ تا رسیدن به تور نیز مشهود بود. انگار نوعی دقت بیشتر و وسواس
عمیقتر در ضربه با پای راست لئو وجود داشت. اگر احساسی باشیم شاید حرف پله باعث شده لئو بیشتر از قبل روی پای راستش کار کند و این کیفیت ضربه با پای غیرتخصصی قبل از این دیده نشده بود. تمام این ماجرا در همان ضربه ظاهرا ساده نهفته بود؛ گلی که شاید برای دوستداران مسی هم تکراری شده باشد. بروید یک بار دیگر این گل را ببینید و قبل از مسحور شدن دنبال آنالیز ضربه پای راست این فوق ستاره باشید.
4- سویا با باخت به رئال کمی از کورس جا ماند اما اتلتیکو کم نمیآورد و فاصله ۵ امتیازی را حفظ کرده است. با این وجود بارسا همچنان روی دور برد است و به ثباتی قابل توجه در نتیجهگیری رسیده. بارسا طی چند روز پیش رو 2 بازی سخت خارج از خانه خواهد داشت؛ اولی چهارشنبه همین هفته مقابل سویا در کوپا دلری (این تکرار فینال فصل قبل همین مسابقات است که خیلی زود، در مرحله یک چهارم نهایی برگزار میشود و پیشروی در آن جام را هم برای بارسا دشوار خواهد کرد) و بعد از آن یکشنبه شب بازی در خانه خیرونا هم میتواند دشوار باشد. داربی کوچکتر کاتالونیا که فصل به فصل با قدرتمندتر شدن حریف، مهمتر و با اعتبارتر میشود.
استرالیا به یکچهارم نهایی صعود کرد
ازبکستان قربانی پنالتی شد
دیدار تیمهای ملی فوتبال استرالیا و ازبکستان با برتری مدافع عنوان قهرمانی همراه شد تا ازبکها به خانه برگردند. تیمهای ملی فوتبال استرالیا و ازبکستان در مرحله یکهشتم نهایی رقابتهای فوتبال جام ملتهای آسیا شامگاه دیروز به مصاف هم رفتند که 2 تیم در پایان وقت عادی و اضافه به تساوی بدون گل دست پیدا کردند اما در ضربات پنالتی تیمملی فوتبال استرالیا ۴ بر ۲ برنده شد و به مرحله یکچهارم نهایی صعود کرد.
عزیز بهیچ از استرالیا و عزیزبک توختاخوجیف و مارات بیکمایف از ازبکستان ضربات خود را از دست دادند.