printlogo


کد خبر: 205309تاریخ: 1397/11/2 00:00
دکترین اول آمریکا شکست خورده است
میراث ترامپ افول هرچه بیشتر آمریکا

فواد ایزدی*: موضوع افول جایگاه و کاهش قدرت نسبی ایالات‌متحده آمریکا یکی از موضوعات مورد اجماع جهان امروز است. اگرچه دولت آمریکا در دوران جنگ سرد به عنوان یکی از 2 ابرقدرت از جایگاه قدرتمندی در توزیع قدرت جهانی برخوردار بود و با سقوط شوروی، واشنگتن به عنوان تنها ابرقدرت جهان جدید ظاهر شد و از قرن بیست‌ویکم به عنوان قرن آمریکایی یاد می‌شد اما در دوره کنونی نه‌تنها روند رو به رشد ایالات‌متحده متوقف شده است، بلکه تضعیف و کاهش موقعیت هژمونیک آمریکا، حتی سیاستمداران و رهبران این کشور را نیز نگران کرده است. برای نمونه پس از جنگ دوم جهانی آمریکا نیمی از اقتصاد جهان را در اختیار داشت اما اکنون و بر اساس آمارهای «بانک جهانی»، اقتصاد ایالات‌متحده تنها 15 درصد اقتصاد جهانی را تشکیل می‌دهد، یعنی در عرض تنها 7 دهه، آمریکا بخش بزرگی از قدرت خود در اقتصاد بین‌المللی را از دست داده است. این کاهش قدرت اقتصادی، در زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و دیپلماتیک نیز قابل ردیابی است. اگر این سکه 2 رو داشته باشد روی دیگر آن نیز تقویت و ارتقای جایگاه رقبای ایالات‌متحده خواهد بود. در این دوره شاهد افزایش قدرت کشورهایی همچون چین و واحدهایی همچون اتحادیه اروپایی و قدرت‌های نوظهور دیگری هستیم که جایگاه آمریکا را بشدت در معرض تهدید قرار خواهند داد و جهان را بیش از پیش به سمت و سوی چندقطبی شدن و دور شدن از سیستم تک‌قطبی پیش می‌برند. بنابراین و در نتیجه این تحولات، دیدگاهی در ایالات‌متحده شکل گرفت که بر این باور است باید دوباره آمریکا را  به جایگاه هژمونیک خود در سیاست و نظام بین‌الملل بازگرداند و از افول هرچه بیشتر آن جلوگیری کرد. به عبارت دیگر، این تصور وجود دارد که می‌توان این روند را متوقف کرد و دوباره آمریکا را به دوران طلایی خود بازگرداند. یکی از باورمندان به این دیدگاه و جهان‌بینی «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکاست. ترامپ از همان ابتدای شروع کارزار انتخاباتی خود و بعدها زمانی که وارد کاخ سفید شد، همواره بر تقلیل جایگاه ایالات‌متحده در جهان جدید تاکید و رسالت خود را بازیابی موقعیت هژمونیک آمریکا اعلام کرده است. این مساله یکی از مهم‌ترین شعارهای انتخاباتی ترامپ بود و رای‌دهندگان آمریکا نیز در چارچوب همین استراتژی به رئیس‌جمهور جدید رای اعتماد دادند. ترامپ با پیش کشیدن دوباره دکترین «اول آمریکا» در تلاش است معادله کاهش قدرت ایالات‌متحده را با افزایش قدرت این کشور تغییر دهد. دکترین اول آمریکا بر راهبردهایی همچون حمایت‌گرایی و انزواگرایی تاکید دارد و ترامپ نیز در همین راستا سیاست‌های خود را طرح‌ریزی کرده است. در اینجا اما یک سوال جدی و یک پرسش بنیادین پیش خواهد آمد؛ آیا ترامپ از چنین قابلیتی برخوردار است که در این دوره روند رو به افول ایالات‌متحده را متوقف سازد یا اینکه خود به ابزاری برای تشدید و تسریع این روند تبدیل خواهد شد؟ روی کار آمدن ترامپ و استراتژی‌های او در 2 سال گذشته نه‌تنها روند نزولی جایگاه آمریکا را متوقف نکرده، بلکه به تسریع در این روند نیز کمک کرده است. دونالد ترامپ، توانمندی‌ها و قابلیت‌هایی را که یک رئیس‌جمهور باید داشته باشد، ندارد. ترامپ تجربه سیاست‌ورزی چندانی ندارد و از ظرافت‌های سیاسی و دیپلماتیک جهان جدید نیز بی‌اطلاع است، بنابراین در برخورد با مسائل مختلف با یک منطق خاص عمل خواهد کرد و همین مساله نیز به جای اینکه جایگاه آمریکا را بهبود بخشد، افول را تسریع خواهد کرد. اکنون و در پرتو سیاست‌های ترامپ، ایالات‌متحده آمریکا با بخش بزرگی از کشورهای جهان رابطه تنش‌آمیزی دارد و حتی بخش بزرگی از متحدان آمریکا نیز در صف کشورهایی قرار گرفته‌اند که واشنگتن مناسبات پرفراز و فرودی با آنان دارد. منطق رفتاری ترامپ نتیجه‌ای جز تشدید بحران‌های بین‌المللی و فراهم کردن هرچه بیشتر فضای موازنه‌سازی آمریکا را در پی نداشته است. به عبارت دیگر، سیاست‌های تهاجمی آمریکا و تاکید بر اولویت واشنگتن، باعث افزایش زمینه‌های نزدیک شدن سایر رقبای آمریکا و تلاش برای موازنه‌سازی رفتارهای آمریکا شده است که این مساله نیز پیامدی جز افزایش هزینه‌های ایالات‌متحده و متوازن‌‌سازی استراتژی‌های این کشور توسط رقبا در فضای چندقطبی بین‌المللی نخواهد داشت. علاوه بر این، آمریکا تا پیش از روی کار آمدن ترامپ خود را مروج ارزش‌های لیبرالی، دمکراسی‌خواهی،  تجارت آزاد و ... معرفی می‌کرد اما اکنون و در سایه حکمرانی ترامپ، آمریکا در تضاد با این ارزش‌های مورد تاکید خود نیز قرار گرفته است و نه‌تنها قدرت سخت ایالات‌متحده، بلکه قدرت نرم و فرهنگی این کشور نیز با ضربه‌های بزرگی روبه‌رو شده است. این مساله با خروج آمریکا از برخی ارگان‌های بین‌المللی همچون یونسکو، پیمان اقلیمی پاریس و پیمان جهانی سازمان ملل متحد برای بهبود مدیریت بین‌المللی مهاجران و پناهندگان، ابعاد جدیدی به خود گرفته است و روند انزواگرایی واشنگتن را نیز تشدید خواهد کرد. همچنین ترامپ در تلاش بود در عرصه بین‌المللی جایگاه آمریکا را ارتقا بخشد اما اکنون جبهه جدیدی از منازعه و تنش در داخل این کشور نیز ایجاد کرده است. تا پیش از این تنش در میان 2 حزب جمهوری‌خواه و دمکرات روند تقریبا طبیعی خود را طی می‌کرد اما در سایه سیاست‌های ترامپ، صف‌بندی‌های داخلی آمریکا نیز بشدت ابعاد جدی و عمیقی به خود گرفته‌ و روند قطبی شدن جامعه ایالات‌متحده هم تشدید شده است. برای نمونه تا پیش از این تعطیلی دولت در آمریکا هر از چندگاهی به وقوع می‌پیوست اما از روز 22 دسامبر 2018 تاکنون دولت در آمریکا تعطیل شده و رکورد جدیدی در این زمینه ثبت شده است. در یک چشم‌انداز کلان، روند افول قدرت آمریکا که از 2 دهه پیش آغاز شده همچنان ادامه دارد و سیاست‌های دونالد ترامپ برای ارتقای موقعیت آمریکا نیز نه‌تنها بهبودی در جایگاه این کشور ایجاد نکرد، بلکه در عرصه بین‌المللی با تشدید تنش‌ها، روند موازنه‌سازی آمریکا توسط سایر قطب‌های قدرت جهانی را تسریع بخشیده است و در عرصه داخلی نیز گشایش دریچه‌های جدیدی از منازعه‌های عمیق حزبی، درون‌حزبی و اجتماعی، ایالات‌متحده را در معرض مخاطرات بیشتری قرار می‌دهد.
*کارشناس مسائل آمریکا


Page Generated in 0/0055 sec