printlogo


کد خبر: 205490تاریخ: 1397/11/6 00:00
افغانستان به سوی انتخابات سرنوشت‌ساز

نوذر شفیعی*: افغانستان 29 تیر 1398 شاهد برگزاری انتخابات سرنوشت‌‌ساز ریاست ‌جمهوری خواهد بود؛ انتخاباتی که احتمالا فرآیند سیاسی و چیدمان قدرت در این کشور را دگرگون می‌کند. در ابتدا قرار بود انتخابات اوایل سال جدید یعنی 31 فروردین‌ماه برگزار شود اما به علت پاره‌ای از مشکلات فنی و سیاسی، 3 ماه به تعویق افتاد. با این وجود، تنور برگزاری انتخابات همچنان گرم باقی مانده است. دلایل متعددی برای اهمیت این دور از انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان وجود دارد. پس از سال 2001 و اشغال افغانستان توسط آمریکا، طالبان به عنوان یک نیروی گریز از مرکز و اپوزیسیون برانداز در مقابل نظم موجود مورد حمایت آمریکا قرار گرفت. در ابتدای اشغال افغانستان، طالبان از واکنش همه‌جانبه و ایجاد جنگ چریکی گسترده در سراسر کشور ناتوان بود اما طی سال‌‌های گذشته و با سازماندهی مجدد، این گروه توانست معضلات امنیتی و سیاسی بزرگی برای دولت کابل و آمریکا ایجاد کند. همین موضوع باعث تغییر دیدگاه دولت مرکزی افغانستان و حتی آمریکایی‌ها شد، بنابراین مذاکره با طالبان و تلاش برای جذب این گروه در فرآیند سیاسی کشور شروع شد. تاکنون و در همین راستا 4 دور از مذاکرات طالبان با «زلمی خلیل‌زاد» فرستاده ویژه ایالات متحده به افغانستان انجام شده است و 2 طرف از ادامه مذاکرات استقبال کرده‌‌‌اند. مذاکره با طالبان و احتمال پذیرش این گروه و مشارکت آنان در فرآیند سیاسی افغانستان، پیامدهای بزرگی برای جامعه افغانستان و همچنین روند برگزاری انتخابات این دوره ریاست‌جمهوری خواهد داشت. به عبارت دیگر این گفت‌وگوها بویژه در ماه‌‌های آینده و با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات تاثیرات گسترده و قابل توجهی بر روند برگزاری، ائتلاف‌‌‌بندی‌ها، رفتار رای‌دهندگان و همچنین نتایج انتخابات دارد. از سوی دیگر فضای انتخاباتی این دوره و همچنین نامزدی چندین شخصیت صاحب نفوذ و متنفذ، نه‌تنها باعث افزایش رقابت انتخاباتی شده، بلکه یک بعد پیچیدگی و پیش‌بینی‌ناپذیری نیز به آن افزوده است. رقابت‌‌های پیشین انتخاباتی در افغانستان بیشتر در یک قالب دوقطبی برگزار می‌شد. برای نمونه در انتخابات پیشین در سال 1393 این فضای دوقطبی با نامزدی «اشرف غنی» و «عبدالله عبدالله» به اوج خود رسید اما در این دوره فضای رقابتی به لحاظ تعدد کاندیداهای شناخته شده و متنفذ، متکثر و چندقطبی است. در همین راستا ورود غیرمنتظره «گلبدین حکمتیار» رهبر حزب اسلامی افغانستان و از اعضای سابق طالبان به فرآیند انتخاباتی و اعلام نامزدی خود، نقش مهمی در ایجاد تغییر در معادله انتخاب رئیس‌جمهور ایفا کرده است. درباره نامزدی رئیس حزب اسلامی تحلیل‌‌های مختلفی شده اما بدون توجه به پایه‌‌های عقیدتی و قومی حکمتیار نمی‌توان برداشتی جامع و همه‌جانبه از وی داشت. حکمتیار یک ناسیونالیست مذهبی است که به لحاظ قومی به پشتون‌‌های افغانستان تعلق دارد. وی سال‌ها به عنوان یکی از مهم‌ترین ستون‌‌های طالبان میانه‌رو شناخته شده است و فرماندهی نیروهای شورای «شمشتو» وابسته به طالبان را در اختیار داشت. وی در دوران اشرف غنی توانست با دولت افغانستان به توافقی برای ورود به فرآیند سیاسی دمکراتیک در کابل دست یابد، بنابراین اکنون 2 سناریو درباره ورود حکمتیار به انتخابات ریاست‌جمهوری وجود دارد؛ از یک طرف گروهی به این دیدگاه دامن می‌زنند که حکمتیار که به لحاظ قومی با اشرف غنی دارای ریشه‌‌های مشترکی است، در روزهای پایانی منتهی به انتخابات کنار خواهد کشید و از طرفداران خود خواهد خواست به اشرف غنی رای دهند اما در مقابل دیدگاهی وجود دارد که بر این باور است حکمتیار که در میان پشتون‌ها وابسته به تیره «غلجایی» است برای به قدرت رسیدن این تیره تلاش می‌کند، در حالی که اشرف غنی وابسته به تیره «سدوزایی» است، بنابراین رقابت درون‌قومی شدیدی نیز در میان آنان وجود دارد. همچنین حکمتیار امیدوار است از طریق نفوذ خود بر بخش‌‌‌هایی بدنه طالبان، شاید در جذب آرای بخش‌‌‌هایی از این گروه موفق باشد، بنابراین حکمتیار ضمن آنکه از ریشه‌‌های پشتونی، مذهبی و ناسیونالیستی خود استفاده خواهد کرد، روی حمایت بخش‌‌‌هایی بدنه طالبان نیز حساب باز کرده است. در مقابل جایگاه و موقعیت اشرف غنی نیز به‌رغم داشتن ابزارهای قدرت و حمایت آمریکا، مثل سابق نیست. او ضمن آنکه رقبای قدرتمندی در این دوره از انتخابات دارد با در پیش گرفتن سیاست‌‌‌هایی در 4 سال گذشته موجب نگرانی بخش‌‌های بزرگی از بدنه اجتماعی رای‌دهندگان خود شده است. اکنون پشتون‌‌های وابسته به خاندان «حامد کرزی» و همچنین پشتون‌‌های وابسته به طالبان از سیاست‌‌های غنی نگرانند. غنی در میان هزاره‌ها با برخورد نامناسب با «محمد محقق» و در میان تاجیک‌ها با رفتارهای غیرمتعارف علیه «عبدالله عبدالله» جایگاه نسبی خود را از دست داده است. همین مساله در میان ازبک‌ها و ضدیت با ژنرال «دوستم» نیز قابل ردیابی خواهد بود. این نکته را نیز باید در نظر داشت که او در میان پشتون‌ها باید با 2 رقیب قدرتمند یعنی حکمتیار و «حنیف اتمر» نیز مبارزه کند. بنابراین اگرچه اشرف غنی شانس قابل توجهی در این انتخابات دارد اما سیاست‌‌های گذشته و همچنین رقبای کنونی‌‌‌‌‌اش، ضریب موفقیت او را کاهش داده‌اند. در این میان حنیف اتمر یکی دیگر از نامزدهای پشتون انتخابات ریاست‌جمهوری نیز از شانس بزرگی برخوردار است. وی با انتخاب «یونس قانونی» به عنوان معاونت اول از میان تاجیک‌ها و محمد محقق به عنوان معاون دوم از میان هزارها، درصدد جذب آرای بخش بزرگی از جامعه چندقومی افغانستان است. عبدالله نیز همچون دوره‌‌های گذشته یکی از مهم‌ترین نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری است، اگرچه به دلیل پراکنده شدن نیروهای حامی‌‌‌‌‌اش، شانس کمتری نسبت به سایر رقبای اصلی دارد. او در شمال افغانستان که مهم‌ترین پایگاه مردمی‌‌‌‌اش محسوب می‌شود با کنار زدن شخصیت متنفذی همچون «عطامحمد نور» موجب نگرانی مردم این منطقه شده است. این مساله درباره یونس قانونی و به طور کلی ساختار حزب جمعیت اسلامی نیز صحت دارد. بنابراین اگر در روزهای آتی عبدالله نتواند ائتلاف‌‌های جدیدی ایجاد و تفرقه درون‌گروهی را مهار کند، خیز بزرگ او برای کنترل ارگ ریاست‌جمهوری افغانستان این بار نیز به نتیجه‌ای دست نخواهد یافت.   
*کارشناس مسائل افغانستان

Page Generated in 0/0148 sec