سیداحمد خمینی نیز درباره خاطرات خود از این پرواز و رسیدن به تهران میگوید: «وقتی که هواپیما در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست، حضرت آیتالله پسندیده (برادر امام خمینی) وارد هواپیما شد و پس از سالها دوری، با امام خمینی دیدار کرد و لحظاتی در کنار او به گفتوگو نشست. لحظه رفتن که فرا رسید، حضرت امام فرمودند (آقا، آیتالله پسندیده) باید جلو بروند و من پشت سر ایشان میروم. عرض کردم مردم 14 سال است انتظار این لحظه را میکشند، خبرنگاران و عکاسان داخلی و خارجی منتظرند این لحظه تاریخی را به تصویر بکشند. هر چه اصرار کردم فایدهای نداشت، سرانجام راهی به ذهنم رسید. به عموی بزرگوارم پیشنهاد دادم ایشان با جمعی از همراهان امام که از پاریس آمده بودند از هواپیما پیاده شوند و به جمعیت حاضر در سالن استقبال بپیوندند و بعداً امام پیاده شوند. به همین ترتیب عمل شد و بالاخره امام حاضر نشد یکی از آداب معاشرت اسلامی را نادیده بگیرد و از برادر بزرگ خویش جلو بیفتد، ولو آنکه در چنین شرایطی استثنایی که میلیونها چشم به آن دوخته است، قرار داشته باشد».