معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش اصرار دارد که این وزارتخانه دخالتی در امور فدراسیونها ندارد اما رئیس مرکز روابطعمومی و اطلاعرسانی همین وزارتخانه گزینههای جانشینی کیروش را معرفی میکند. وقتی موضوع به فوتبال میرسد و وزارت ورزش کمی از سایه بیرون میآید و خودی نشان میدهد، نیات و اهداف خاص مسؤولان و معاونان و مدیران هم نمایان میشود. مشخص میشود که تصمیمگیریها در این وزارتخانه به چه صورت است و چه کسانی برای بخشهای مختلف ورزش تصمیم میگیرند.
در حالی که در مجموعه عریض و طویل وزارت ورزش باید «کُت» تن یک نفر باشد و او تعیینکننده خطمشی و سیاستهای کاری باشد، تا دلتان بخواهد این وزارتخانه «کُتپوش» دارد و آدمهایی را در خود جای داده که میخواهند درباره موضوعات ورزش ورود کنند، روسا را انتخاب کنند، سرمربیها را بچینند و بعد هم بگویند ما هیچ دخالتی در امور فدراسیونها نداریم!
نمونهاش همین فوتبال که دست خیلیها را رو میکند و پرده از نیتشان برمیدارد. تیمملی باخت، بد هم باخت و بد جایی هم باخت و حذف شد و دوباره نقطه سر خط! حالا مثل ۴۳ سال گذشته بحث رفتن سرمربی و انتخاب جانشین داغ میشود و هرکسی میخواهد گزینه خودش را سرمربی کند و چه زمانی بهتر از این برای خودنمایی و مطرح شدن بیشتر.
درحالی که فدراسیون فوتبال باید به عنوان متولی این رشته نخستین اظهارنظر را در اینباره داشته باشد، این وزارت ورزش است که گوی سبقت را از همه ربوده و نخستین اظهارنظر را رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی آن انجام داد و در فاصله کمتر از ۱۲ ساعت پس از حذف تیمملی، اسامی گزینههای جانشینی کیروش را هم اعلام کرد!
مازیار ناظمی درحالی اسامی گزینههای مد نظر برای جانشینی کیروش را اعلام کرده و خبرهای امیدوارکننده برای آینده تیمملی داده است که در فاصله کوتاهی پس از این اظهارنظر، محمدرضا داورزنی، معاون وزیر ورزش برای چندمین بار تاکید کرد این وزارتخانه هیچ دخالتی در امور فدراسیونها نخواهد داشت و درباره فوتبال هم فدراسیون تصمیمگیر اصلی است!
در «یک» روز روشن 2 اظهارنظر کاملا متناقض از 2 مدیر وزارت ورزش مشخص کرد درون این وزارتخانه چه خبر است و چه کسانی برای این ورزش تصمیم میگیرند و دنبال چه هستند. در این بین مسعود سلطانیفر به عنوان وزیر ورزش و جوانان هم مثل همه ماههای گذشته که ساکت و آرام و خندان به اموراتش رسیدگی میکند، نظارهگر رخ دادن این تناقضها در زیرمجموعهاش است.
به نظر میرسد مطرح کردن نامهای بزرگی چون مورینیو، زیدان و... که حضورشان در ایران یک رویا و از نظر فوتبالی غیرممکن است، بیشتر یک بازی برای منحرف کردن اذهان عمومی و زدن «ریشه» کیروش است. بازی با نامهای بزرگ صرفا برای برخی اهداف خاص است و میخواهند عملا فدراسیون را در عمل انجام شده قرار دهند.
اینکه فدراسیون فوتبال باید کیروش را نگه دارد یا نه بحث دیگری است که باید در مطالب دیگر به آن پرداخت.