printlogo


کد خبر: 205989تاریخ: 1397/11/16 00:00
قبلی‌ها ندیدند، شما ببینید

محمدرضا کردلو: داریم کم‌کم به این نتیجه می‌رسیم که بازی کردن در فیلم‌های ملی و مردم‌پسند، عواقب سختی دارد. «دیده نشدن» توسط جشنواره‌ها یکی از آنهاست. اگر چه بازیگران زیادی شاهد این مدعا هستند اما گاهی اوقات یک بازیگر آنقدر می‌درخشد که نمی‌شود نادیده‌اش گرفت. با این حال هیات داوران جشنواره فیلم فجر این کار را می‌کند. مثل جشنواره‌های سی‌وپنجم و سی‌وششم که بازی‌های خوب «جواد عزتی» در «ماجرای نیمروز1»، «لاتاری» و «تنگه ابوقریب» دیده نشد و سیمرغ نصیب دیگران شد. جواد عزتیِ ماجرای نیمروز 2: رد خون، به مراتب موثرتر و گیراتر از فیلم‌های قبلی، نمایش خیره‌کننده‌ای در جشنواره سی و هفتم فیلم فجر داشته و به اذعان بسیاری از منتقدان و سینماگران، یکی از سزاوارترین نامزدها برای کسب سیمرغ است. او در این فیلم نقش یک مغز متفکر را که دستگاه اطلاعاتی با تشخیص‌های او پیش می‌رود بخوبی ایفا کرده است. بازی عزتی به قدری قابل تحسین است که به نظر نمی‌رسد هیات داوران بتواند او را نادیده بگیرد. نادیده گرفتن عزتی در دوره‌های پیشین نیز الزام بیشتری برای تصمیم‌گیران، برای انتخاب او به وجود می‌آورد.
البته اتفاق عجیب داوری‌ها، در ندیدن بازیگران حرفه‌ای و کاربلد سینما به «جواد عزتی» محدود نشده است. در سال‌های گذشته بابک حمیدیان که حتما به خاطر بازی در «چ» یک سیمرغ از جشنواره فجر طلب دارد هم، احتمالا به خاطر بازی در فیلم‌های ملی دیده نشد. هادی حجازی‌فر که در سال‌های اخیر با بازی در آثار متعدد، به چهره تحسین‌برانگیزی در سینما تبدیل شده نیز توسط هیات‌های داوران دوره‌های قبلی نادیده گرفته شده است!
در این بین و در شرایطی که به روزهای پایانی جشنواره و اعلام اسامی نامزدهای سیمرغ در بخش‌های مختلف، نزدیک می‌شویم، گمانه‌زنی‌ها درباره اینکه سیمرغ بهترین فیلم در کنار نام کدام فیلم می‌نشیند و سیمرغ بهترین کارگردانی روی دوش کدام کارگردان جا خوش خواهد کرد و بازیگران برنده سیمرغ چه کسانی خواهند بود، زیاد است. از طرفی ظرفیت‌های سینمایی بسیاری در برخی آثار وجود دارد که طبیعتا هیات داوران نمی‌تواند نسبت به آنها بی‌تفاوت باشد.
نرگس آبیار که پیش از این با «نفس» و «شیار 143»، توانسته مخاطب فراوانی را پای فیلم‌های خود بنشاند و به شکلی کاملا سینمایی برای آنها قصه تعریف کند، با «شبی که ماه کامل شد»، یکی از گیراترین فیلم‌های این دوره از جشنواره را کارگردانی کرده است. او با گرفتن بازی‌های موثر از بازیگران حرفه‌ای، بهره بردن از فضاسازی‌ها و گریم‌های فوق‌العاده و یک تصویربرداری متفاوت، فیلمش را به یکی از شانس‌های اصلی کسب سیمرغ بدل کرده است. در عین حال خود او به خاطر کارگردانی یک فیلم بشدت ملتهب و پراسترس می‌تواند در رده برندگان سیمرغ بهترین کارگردانی قرار بگیرد.
دیده نشده بعدی جشنواره فیلم فجر، محمدحسین مهدویان است؛ پدیده این سال‌های سینمای ایران که با کارگردانی 4 اثر در 4 جشنواره پیش، هر سال با یک فیلم پرسر و صدا و پرمخاطب در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرده است. ایستاده در غبار، ماجرای نیمروز1 و ماجرای نیمروز2: رد خون، همگی از آثار قابل توجه سینمای ایران در سال‌های اخیر هستند که مهدویان آنها را کارگردانی کرده و در فیلم آخر خود، یعنی «ردخون» قابلیت‌های تازه‌ای در کارگردانی یک بیگ پروداکشن از خود نشان داده است. به شرط انصاف، مهدویان یکی دیگر از کسانی است که اسمش می‌تواند در رده برندگان سیمرغ بهترین کارگردانی دیده شود.
با همه آنچه گفته شد، قانون نانوشته برخی دوره‌های فیلم فجر در دخالت دادن مسائل فرامتنی و قرار گرفتن تحت تاثیر فضاسازی‌ها و بعضا ارجحیت دادن مسائل باندی و جناحی، در این دوره نیز انتخاب را برای هیات داوران سخت کرده است. در این دوره نیز این نگرانی وجود دارد که تحت تاثیر همین فضاسازی‌ها، بازی‌های خوب جواد عزتی، هادی حجازی‌فر و فرشته صدرعرفایی (که یک کلاس بازیگری متفاوت در «شبی که ماه کامل شد» را از او دیدیم) و کارگردانی‌های کم‌نقص فیلم‌های خوب «ماجرای نیمروز2: ردخون» و «شبی که ماه کامل شد» نادیده گرفته شوند که امیدواریم این اتفاق نیفتد.


Page Generated in 0/0066 sec