حسن بهشتیپور*: ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده در ادامه سریال خروج این کشور از کنوانسیونها و تعهدات بینالمللی، این بار خروج واشنگتن از پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد با روسیه را اعلام کرد. اگر چه آمریکاییها در ظاهر روسیه را به نقض تعهدات موجود در این پیمان متهم میکنند و این را به دستاویزی برای خروج خود تبدیل کردهاند اما 2 مساله اصلی در کانون خروج آمریکا از این پیمان قرار دارد که با واکاوی و کنکاش در آنها، بخش بزرگی از راهبرد ایالات متحده در زمینه آینده سلاحهای غیرمتعارف نیز مشخص خواهد شد. واشنگتن به دنبال بهانهای بود تا خود را از تعهدات پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد خارج کند و این بهانه را به نحوی از روسیه و با متهم کردن این کشور به دست آورد. اما به طور کلی این پیمان قدرت موشکی هستهای آمریکا را محدود میکرد، در حالی که براساس دکترین ترامپ، این کشور باید در عرصه سلاحهای متعارف و غیرمتعارف بدون رقیب باشد و واشنگتن به لحاظ نظامی همچنان جایگاه هژمونیک خود را حفظ کند. در حالی که ماهیت این پیمان نهتنها محدودیتهای متعددی بر آمریکا تحمیل میکرد بلکه تعداد موشکهای هستهای میانبرد واشنگتن را نیز کاهش میداد. بنابراین در اینجا یک تناقض استراتژیک در میان دکترین ترامپ و تعهدات بینالمللی واشنگتن وجود داشت که با حذف گزینه دوم اکنون زمینه مناسبی برای مانور دکترین رئیس کاخ سفید فراهم شده است. ترامپ درصدد است با این اقدام دور جدیدی از رقابتهای تسلیحاتی را گسترش دهد تا رقبا را مجبور به سرمایهگذاریهای بلندمدت در عرصه نظامی کند که این نیز برای کشورهایی همچون روسیه که وارث جنگ سرد و شکست تجربه شوروی بوده است، مفید نخواهد بود. در دهه 80 نیز «رونالد ریگان» رئیسجمهور آمریکا با طرح بلندپروازانه «جنگ ستارگان» و ایجاد دور جدید رقابتهای تسلیحاتی، شوروی سابق را مجبور به پذیرش بخش بزرگی از مطالبات آمریکا کرد، بنابراین ترامپ احتمالا به سمت و سوی کپیبرداری از نسخه ریگان حرکت میکند. در اینجا ذکر یک نکته نیز لازم است که تشابه عجیبی میان رفتار ترامپ و «جرج بوش دوم» وجود دارد. در ۱۳ دسامبر ۲۰۰۱ بوش پسر به روسیه اعلام کرد آمریکا ظرف 6 ماه آینده از «پیمان موشکهای ضد بالستیک» خارج خواهد شد. پس از این واشنگتن از بخش بزرگی از تعهدات خود در این زمینه شانه خالی کرد و پس از 6 ماه به طور کامل از این پیمان خارج شد. اکنون نیز ترامپ در مسیر تداوم سنت بوش پسر با تعیین مهلت 6 ماهه، همان مسیر را ادامه خواهد داد و بعید نیست اینبار، این سریال با پایان دادن به چندین پیمان نظامی دیگر با روسیه ادامه داشته باشد. ضلع دیگر این ماجرا را گسترش قدرت هستهای چین تشکیل خواهد داد. اکنون آمریکا شاهد گسترش قدرت هستهای چین است و چین نیز در هیچکدام از معاهدات خلع سلاح که میان روسیه و آمریکا امضا شده است، حضور ندارد و این کشور با خیال راحت مجموعه اقداماتی را برای گسترش سلاحهای هستهای خود انجام میدهد. اگر چه فاصله قدرت هستهای روسیه و آمریکا با چین چند صد برابر است اما با پیشرفتهای فناوری جدید، اکنون کشورها با تولید کلاهکهای هستهای نسل جدید که چند برابر کلاهکهای نسل یک و 2 قدرت تخریب دارند فاصله خود را با مسکو و واشنگتن کاهش دادهاند. بنابراین آمریکا که هم در دوره «باراک اوباما» و هم در دوره ترامپ رسالت خود را مهار چین در تمام ابعاد قرار داده است، نخواهد توانست در برابر چینی که قدرت هستهای آمریکا را به چالش میکشد سکوت کند. به عبارت دیگر بعد دیگر خروج آمریکا را باید از این زاویه و با این عینک مورد کنکاش قرار داد. اما روسیه در این میان، درصدد است با تعلیق عضویت خود در این پیمان، در کوتاه و میانمدت با تقویت سلاحهای هستهای میانبرد، جایگاه خود را تقویت کند. «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه هیچگاه از سیاست رقابت تسلیحاتی در بلندمدت استقبال نخواهد کرد. اگر چه این را باید در نظر داشت که مسکو و واشنگتن بهرغم اختلافات استراتژیک، در خروج و تعلیق این پیمان منافع مشترکی از جمله مهار چین نیز دارند.
*کارشناس مسائل بینالملل