عربها میگویند: خداوند، قدیمیها را بیامرزد که حرفی، برای گفتن باقی نگذاشتند. قدیمیهای پارسیزبان نیز اینچنین فرمودهاند که: «تره به تخمش میره، حسنی به باباش» اما از آن روی که دونالد ترامپ، بر خلاف حسنی، یک شرقی غمگین، توسعه نیافته و مو مشکی نبوده و نیست، بلکه در کمال صحت و سلامت تن، روان و نژاد، یک غربی خوشحال، توسعهیافته و زردموی است، بختش بسیار ویژهتر از بخت حسنی بوده و به جای باباش به بابای باباش فردریش رفته.
آخر بهتر است بدانید که فردریش که بابای بابای دونالد محسوب میشود، درست در سالهایی که مالک این ملک آریایی، ناصرالدین شاه قاجار، اندکی پس از به قتل رساندن امیرکبیر، جیران خانم نامی را در جمع ملازمان مادرش مهدعلیا، دیده و یک دل نه صد دل به او عاشق شده و تورش کرده است؛ پدربزرگ پدری دونالد به جای عشق و حال و ازدواج سفید با جیرانهای زردموی غربی به شمال غرب کانادا میرود و باز هم به جای اینکه مانند خیل کثیر جویندگان و سوداگران طلا، کوههای یخزده را درنوردد و خطر کند، فکری بکر میکند.
فردریش درومپف، نام خانوادگی آلمانیاش را انگلیسیسازی کرده، به ترامپ ارتقا میدهد، رستورانی در مسیر طلاجویان دایر میکند و مردی بس ثروتمند میشود.
خب! بخشی از اختلاف مبنایی بین رگ و ریشه دونالد ترامپ با حسنی و فرق کارآفرینی اجداد ترامپ با تورآفرینی قبله عالم ایران و احتمالاً قبلههای عالم سایر بلاد همعصرش، مشخص شد. مبنای تفکر اجدادی ترامپها را میتوان، هنر معامله، عقل معاش یا راهزن مهربان و در یک کلام: بیمایه فطیر است نام نهاد.
همه میدانیم مایه، اثیری است که به زردی و سرخی و سیاهی موی و چشم و ابرو و خال و چال و گونه و چانه و شانه و تور و حجله و تخم و ترکه کسی، ربطی ندارد و تعریف آن، فارغ از هر قوم و نژاد و رنگ و رخ برمیگردد به انگیزهها و خصلتهای بیمایگان در تکاپوی مایه.
اما باز هم گویا قدیمیها گفتهاند که مایه، کیمیایی است که هر سرخی را زرد میکند. پس حال که مستنداً مشخص شد این دونالد ترامپ زردموی باچاره؛ فرزند فرزند خَلَف مایه است، بیایید تا همه با هم متحد شده و زردی مویش را به سرخی رویش ببخشیم، چرا که از بین فرهیختگان منتقد ترامپ، کیست که نداند: سرخها بیهوده زرد نشدند! و در ائتلاف جبهه واحد ضد زردها این هشتگ را به اشتراک بگذاریم: #مایه_سرخها_را_زرد_میکند