printlogo


کد خبر: 206358تاریخ: 1397/11/25 00:00
نگاهی به زندگی و آثار استاد کاظم چلیپا به بهانه اکران مستند «آسمان چلیپا»
جلای مقاومت

محسن شهمیرزادی: مستند «آسمان چلیپا» برای نخستین‌بار به صورت جدی سراغ زندگی، زمانه و شخصیت کاظم چلیپا، از جمله برجسته‌ترین نقاشان انقلاب اسلامی رفته است که به کارگردانی علی ملاقلی‌پور در جشنواره هنر مقاومت رونمایی شد. چلیپا جزو اساتید مسلم نقاشی در دهه 90 است و تاریخچه فعالیت‌ها و آثار او تا امروز چندان به مردم معرفی نشده است، هرچند بسیاری از آثارش برای جامعه ایرانی آشناست اما به نظر نمی‌رسد اطلاعی از خالق این آثار داشته باشند. رونمایی از «آسمان چلیپا» بهانه‌ای شد تا نگاهی گذرا به زندگی، اندیشه و آثار استاد کاظم چلیپا داشته باشیم.
چلیپا در پیچ و خم تاریخ
کاظم چلیپا در زمره نخستین‌ نفراتی است که نام هنرمند انقلابی به وی اتلاق شد؛ فرزند مرحوم استاد حاج حسن اسماعیل‌زاده، از نقاشان برجسته نقاشی قهوه‌خانه‌ای که در آستانه انقلاب و پس از آن در حوزه نقاشی آثار درخشانی را خلق کرد. متولد 1336 بود و تحصیلات آکادمیکش مطابق با علاقه او در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رقم خورد. او آن زمان و در  رشته نقاشی زیر نظر اساتیدی همچون هانی‌بال الخاص به آموختن و کسب تجربه پرداخت. از آنجا که در خانواده‌ای مذهبی و هنرمند رشد کرده بود، با ظهور نخستین‌ حرکت‌های انقلابی به جمع هنرمندانی پیوست که به هنر متعهد و اجتماعی معتقد بودند و همراه و همگام با آنها به خلق آثاری پرداخت که تأثیرات خود از جامعه را به شکل هنرمندانه به جامعه برمی‌گرداند؛ مسیری که در جنگ تداوم یافت و تا امروز نیز همچنان ادامه دارد. چلیپا از جمله اساتید نقاشی دوران معاصر است که به عنوان هیات علمی دانشگاه شاهد، مشغول به تدریس نقاشی است.
هنر مقاومت با ریشه‌ای به سن بشر
کاظم چلیپا تا امروز نیز به عنوان یکی از شخصیت‌های برجسته هنر مقاومت مطرح است. او علاوه بر توانایی و ذوق هنری خود در اجرای آثار نقاشی، چیرگی بالایی در مسائل نظری و آکادمیک حوزه هنر دارد. چارچوب اندیشه‌ای او درباره هنر مقاومت، فقط از دیدگاه یک هنرمند نیست، بلکه از نظرگاه استاد دانشگاه و پژوهشگر هنری مطرح می‌شود که علاوه بر خلق آثار هنری، به عنوان صاحب نظر در این حوزه مطرح است. وی درباره مقوله ریشه‌ای هنر مقاومت، ایده‌ای متفاوت دارد و در این باره معتقد است: «مساله مبارزه در طول تاریخ و در تمام جوامع وجود داشته و این مبارزه طرف دیگر مقاومت است. مبارزه و مقاومت درباره انسان و حتی خودسازی بشر صدق می‌کند. تقابل و مبارزه انسان با شیطان و هواهای نفسانی مساله‌ای است که در ادیان اسلامی، خاور دور و جاهای دیگر جهان وجود داشته، که شکل اجتماعی آن مبارزه انسان با ظلم و ستم است که می‌تواند به ستایش پیروزی منجر شود؛ ستایشی که در اشکال و قالب‌های مختلف هنری به تصویر درآمده است. نمونه تاریخی ایرانی این نوع مقاومت پیروزی شاپور بر سردار رومی است که به تصویر درآمده است. یعنی هنر با ستایش مقاومتی که به پیروزی منتهی شده است، وارد عمل می‌شود. در ادبیات، خصوصا ادبیات حماسی و داستان‌های شاهنامه، مقاومت و مبارزه هر 2 در یک راستا گام برمی‌دارند. آن هنگام که افراسیاب به ایران حمله می‌کند، به شکل‌های مختلف، مقاومت در برابر هجوم در بطن ادبیات مورد ستایش قرار گرفته است. نمونه کامل و تاریخی- اسلامی مقاومت را می‌توان در سال‌هایی که پیامبر اکرم(ص) برای رواج دین اسلام به همراه اصحاب در محاصره اقتصادی و سیاسی قرار داشتند، مشاهده کرد». وی همچنین درباره نزدیک شدن هنر نقاشی به مضامین مقاومت و ستیز با ظلم معتقد است:«احزاب سیاسی و به دنبال آن مبارزات اجتماعی، در دوره‌های مختلفی شکل گرفت؛ هنگامی که ارتش‌های بیگانه و همچنین ارتش ملی که تحت سلطه استعمار بود در مقابل توده مردم صف‌آرایی کردند، مردم هم به اشکال مختلف به اعتراض و مقاومت پرداختند. کشور مکزیک در زمینه نقاشی مقاومت بیشترین تاثیر را داشته است. هنرمندان نقاشی مکزیک صحنه‌های مبارزه مقاومت را در قالب نقاشی‌های دیواری به تصویر درآورده‌اند. به هر حال، مقاومت یعنی در مقابل هجوم دشمن مقاومت کردن. از همین رو هنر مقاومت همراه با اعتراض مردم به نابرابری و ظلم شکل گرفته  است».
 بسیجی و دل شب
از کاظم چلیپا آثار متعددی در تاریخ نقاشی ماندگار شده است اما در میان آنها چند اثر شاخص‌تر از بقیه همچنان حرف‌های بسیاری برای گفتن دارند. از جمله آنها می‌توان از «بسیجی» و «موش‌های سکه‌خوار» یاد کرد. استاد کاظم چلیپا سال ۱۳۶۴ اثری را خلق کرد که عنوان آن «بسیجی» بود، بسیجی‌ای که در خیابان‌های شهر همچون نور می‌درخشد اما کسی او را نمی‌بیند و تنها در گوشه‌ای از تابلو پسر کوچکی نگاهش متوجه او است. فضای شهر در خاکستری‌های فام‌دار غرق است و عابران در سایه‌های تیره دیده نمی‌شوند، چراغ قرمز راهنمایی و رانندگی نیز نماد دیگری است که تاکید بر کم‌توجهی یا بی‌توجهی نسبت به این بسیجی دارد که از جبهه با خود نور آورده است.
موش‌های سکه‌خوار از جنگ تا امروز
جز اثر بسیجی، چلیپا در همان سال‌های جنگ یعنی سال 1363، در اعتراض به بی‌مایگی احتکارگرانی که پشت جبهه فقط به فکر منافع خود هستند، اثر ماندگاری را خلق کرد که مورد توجه و ستایش سیدمرتضی آوینی نیز قرار گرفت. «موش‌های سکه‌خوار» نگاهی به روی زمین و زیر آن دارد. روی زمین مادر شهیدی در کنار جنازه کفن شده فرزندش بی‌قراری می‌کند و در کنارش همرزمان فرزندش برای مبارزه با دشمن پیش می‌روند اما در زیر زمین اتفاقی دیگر درحال رخ دادن است؛ شخصیت‌های موش‌واره‌ای که دور سکه‌های طلا نشسته‌اند و در پی زراندوزی برنامه‌ریزی می‌کنند. سیدمرتضی آوینی نیز در تجلیل از این تابلو در مقاله «جنگ در آینه نقاشی متعهد» خود نوشت: «هنرمند باید اهل درد باشد و این درد نه‌تنها سرچشمه زیبایی و صفای هنری، بلکه معیار انسانیت است. آدم بی‌درد هنرمند نیست که هیچ، اصلاً انسان نیست. کاظم چلیپا نتوانسته است به آن موش‌های سکه‌پرستی که منافقانه در جنگ نیز به دنبال گنج هستند و کاخ‌های رفاه و تجمل خویش را بر حقوق تضییع‌شده فقرا و دردمندان بنا کرده‌اند بی‌اعتنا بماند… و چگونه می‌توان بی‌اعتنا گذشت از کنار یکی از اساسی‌ترین عللی که جنگ شرف و عزت اسلام را به سرنوشتی اینچنین کشاند؟ تابلوی موش‌های سکه‌خوار از لحاظ محتوا، متأثر از همان رنجی است که قلب حضرت امام و امتی را که با همه وجود خویش در جنگ بودند مجروح کرده است و این جراحت خنجری است که از پشت خورد‌ه‌ایم. از لحاظ قالب هنری کار، توفیق هنرمند بیشتر مدیون آن است که مس باطنی با صورت حشریه سکه‌پرستان را در این تابلو جلوه‌ای ظاهری بخشیده است. ما به هنری بی‌درد و مدعیان آن اعتنایی نداریم، آنچنان که به هنر باسمه‌ای ایدئولوژیک مخالف با اسلام رنگ پذیرفته است. امید ما تماماً به هنرمندان مؤمن متعهد است و معتقدیم هنر به معنای حقیقی خویش، جز در آینه مصفای روح مؤمن تجلی نخواهد یافت و جز هنر متعهد به اسلام، هرچه هست، نه‌تنها هنر نیست، بلکه عین بی‌هنری است».


Page Generated in 0/0048 sec