روحالله رضوی: 2 حمله انتحاری به 2 اتوبوس حامل نیروهای نظامی در 2 منطقه بلوچستان و کشمیر در 2 همسایه پاکستان، به فاصله زمانی یک روز رخ داد. حادثه اول در جنوب کشمیر تحت کنترل هند، اتوبوس حامل نیروهای پلیس مرکزی ارتش هند را هدف قرار داد و حادثه دوم در استان سیستانوبلوچستان ایران بود که مرزبانان ایرانی را باز در اتوبوسی به شهادت رساند. نوع عملیات در 2 حادثه بسیار شبیه هم بود؛ ماشین انتحاری پر از مواد انفجاری خود را به اتوبوس حامل نیروهای مسلح زد. از سوی دیگر در هر دو حادثه، این کشور پاکستان بود که انگشت اتهام هندوستان و ایران به سویش نشانه رفت. حمله انتحاری در کشمیر تحت کنترل هندوستان توسط گروه تروریستی «جیش محمد» انجام شد که با انتشار ویدئوی عامل انتحاری که عضو شاخه فداییان این گروهک نظامی بود، اعلام کرد انتقام خویش را از ارتش هند گرفته است. «جم» از جمله حرکتهای نظامی فعال در کشمیر تحت کنترل هندوستان با تمایل به پاکستان بوده که بهدنبال آزادی کشمیر و الحاق آن به پاکستان است.
«جیش محمد» در کنار «لشکر طیبه» و نیز «حزب المجاهدین» بدنه اصلی گروههای نظامی مورد حمایت پاکستان در جامو و کشمیر را شکل میدهد، هر چند از نظر عده و عده از 2 گروه دیگر محدودتر است. این گروهک در سال ۲۰۰۰ و پس از آزادی رهبر کنونیاش «مسعود اظهر» از زندان هند تشکیل شد. او پیش از آن عضوی از حرکت المجاهدین کشمیر بود که گفته میشود شخص بنلادن در تاسیسش دخیل بوده است. حرکت المجاهدین در سال ۱۹۹۹ اقدام به ربایش هواپیمای خطوط هوایی هند کرد و آن را در فرودگاهی در شهر قندهار که تحت کنترل طالبان بود بر زمین نشاند. اظهر از جمله کسانی بود که در مبادله میان حرکت المجاهدین و هندوستان از زندان رها شد و یک سال بعد جیش محمد را با هدف آزادی کشمیر و الحاق آن به پاکستان شکل داد. در سال ۲۰۰۱ این گروه اقدام به حمله به پارلمان هند کرد که متعاقب آن و تحت فشارهای دهلی نو، پاکستان اقدام به دستگیری او کرد اما یک سال بعد او را به دلیل آنچه فراهم نبودن ادله کافی در دادگاه عنوان شد، رها کرد. از آن زمان تاکنون این گروه مسؤولیت بسیاری از حملات انتحاری را علیه مواضع هندیها در جامو و کشمیر بر عهده گرفته است. در سال ۲۰۱۶ یک بار دیگر اظهر بازداشت شد اما در حال حاضر هیچ اطلاع دقیقی از وضعیتش در دست نیست. به نظر میرسد عملیات پنجشنبه شهر پلواما واقع در جنوب کشمیر، بدون پشتیبانی لجستیک و اطلاعاتی پاکستان امکانپذیر نبوده است. به همین سبب آنچه در کشمیر رخ داده است برای مقامات امنیتی و ارتشی و حکومتی اسلامآباد یک دستاورد بزرگ تلقی میشود؛ دستاوردی که البته جز کشتار و ظلم بیشتر، چیزی برای کشمیریها بهدنبال نخواهد داشت. شاهدی بر این مدعا نیز وخامت اوضاع امنیتی در شهر جامو با اکثریت هندو و اقلیت مسلمان است که تنها به فاصله یک روز بعد از حمله مذکور، هندوهای افراطی و خشمگین اقدام به حمله به مسلمانان منطقه کردند و دهها خودروی متعلق به آنان را به آتش کشیدند.
از سوی دیگر گروه تروریستی «جیشالعدل» در پی نابودی سلفش «جندالله» به سرکردگی عبدالمالک ریگی از سال 2012 در بستری از مطالبات جداییطلبانه بلوچستان بزرگ (بخشهایی از پاکستان، افغانستان و ایران) فعالیت دارد.
گمانهزنیها درباره وابستگی یا اقلا ارتباط میان سرویسهای امنیتی پاکستان با جیشالعدل و پیش از آن جندالله همواره وجود داشته است و البته مقامات رسمی پاکستان همواره این اتهامات را رد کردهاند. با این وجود حتی در جریان آزادی تعدادی از مرزبانان ربوده شده توسط این گروهک، ارتش پاکستان نه از طریق عملیاتهای ضربت و مانند آن که بنا بر آنچه در خروجی رسانههای قرار گرفت، توسط رایزنیهای انجامشده میان ایشان با گروهک جیشالعدل، قادر به آزادسازی بخشی از این افراد شده است! شرایطی مشابه در افغانستان نیز حاکم است و باید اذعان کرد 3 همسایه پاکستان یعنی هند، ایران و افغانستان نسبت به روابط پنهانی و غیررسمی میان سرویسهای اطلاعاتی پاکستان و گروههای تروریستی فعال در خاکشان معترض هستند و اسلامآباد نیز تاکنون جواب قانعکنندهای به مطالبات این کشورها نداده است. در مقابل این کشور تلاش داشته با تکیه بر چین بهعنوان متحد منطقهایاش، سردی روابط را با همسایگان جبران کند. نباید از یاد برد که آنچه با روی کار آمدن عمران خان بهعنوان تغییرات بنیادین در پاکستان عنوان شد، باید اقلا خود را در رخدادهای امنیتی ناظر بر کشورهای منطقه به نمایش بگذارد که متاسفانه هنوز اینگونه نشده و این بهاصطلاح تغییرات خود را در برخی امور ظاهری و داخلی پاکستان محدود و بسنده کرده است. از این رو توقع تغییر نگرش به پاکستان در شرایط کنونی، توقعی نابجاست.
رخدادهای منطقه شبهقاره هندوستان مانند دیگر مناطق دنیا متاثر از معادلات منطقهای بوده و بههمپیوسته است. اگر بناست مرزهای شرقی ایران روی امنیت به خود ببیند، معادلات منطقهای جنوب شرق آسیا باید با تغییراتی بنیادین مواجه شود؛ تغییراتی که میتواند دکترین پاکستان را در منطقه تغییر دهد؛ دکترینی که در حال حاضر خود را کفیل مسلمانان اهل سنتی میداند که در قلمروی هند، ایران و افغانستان بهزعم ایشان مورد ظلم و حرمان واقع شدهاند. هرچند شکی نسبت به ظلمهای روا داشته شده توسط هندوستان به مردم کشمیر وجود ندارد اما نباید از یاد برد این دکترین پاکیها وقتی در تقابل با منافع سرشار اقتصادی و قدرت عظیم نظامی چین قرار میگیرد، نهتنها مسلمانان مظلوم چین، بلکه شرایط نامناسب شیعیان داخل پاکستان را نیز از یاد میبرد. معالوصف مهمترین فاکتور تاثیرگذار در دینامیکهای منطقهای شبهقاره برای پاکستان را میتوان بدون اغراق، منازعه و بحران کشمیر دانست؛ منازعهای که تاکنون 3 بار پاکستان را به جنگ با هندوستان کشانده است. حل این بحران، فارغ از پایان دادن به درد و رنج 70 ساله ۱۵میلیون مسلمان کشمیری، میتواند با کاهش تنش در مزرهای شرقی و شمالی پاکستان و ایجاد شرایط تعادلی جدید، امنیت را برای مرزهای غربی پاکستان با ایران و افغانستان به ارمغان بیاورد.