printlogo


کد خبر: 206449تاریخ: 1397/11/28 00:00
قیصر، شاعر انقلابی واقع گرا

رضا اسماعیلی : قیصر امین‌پور از شاعرانی بود که شخصیتی جامع‌الاطراف و چندضلعی داشت. جزم‌اندیش و تک‌ساحتی نبود؛ شاعری که بین «سلوک انقلابی» و خطاب «فروغ» به عنوان خواهر، هیچ تناقضی نمی‌دید، چنانکه در بسیاری از شعرها نیز- به صورت غیرمحسوس- از  فروغ متاثر است. راز مقبولیت و محبوبیت او در جامعه ادبی و در بین مردم کوچه و بازار نیز- پیش و بیش از هر چیز دیگر- در این نکته ظریف نهفته است. دیگر اینکه نظام فکری و شبکه ذهنی و زبانی او بی‌هیچ تردیدی متاثر از آموزه‌‌های اسلام انقلابی و جهان‌بینی توحیدی بود، چنانکه همراهی با دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی موید همین نکته و یکی از عناوین قابل تامل در کارنامه فعالیت‌‌های سیاسی- اجتماعی او است. هر چند قیصر به علت فاصله‌‌‌گیری از سیاست و سیاست‌زدگی، بعد از آن، هرگز در نوشته‌ها و گفت‌وگوهای خویش به صورت صریح به این مسأله نپرداخت. برای رفع سوءتفاهم ضروری است گفته شود مواجهه قیصر با سیاست به عنوان یک شاعر انقلابی بیشتر یک مواجهه ادبی و منطبق بر سیره سیاسی مولی‌الموحدین، علی(ع) بود. آنجا که می‌فرماید: «جمال السیاسه العدل فی الامره و العفو مع القدره؛ زیبایی سیاست، عدالت در حکمرانی و گذشت از موضع قدرت است».(غررالحکم و دررالکلم با شرح مرحوم خوانساری، ج 3، ص 375) سیاستی مطابق و منطبق بر ارزش‌‌های الهی و انسانی که زمینه رشد و شکوفایی انسان را فراهم می‌کند و او را به سرمنزل مقصود سعادت و رستگاری رهنمون می‌شود. قیصر انقلابی بودن را کنشی اجتماعی می‌دانست که به حرکت از «وضع موجود» به سمت «وضع موعود»، تحقق «جامعه توحیدی» و پاسخگویی به مطالبات مردمی ختم می‌شود.
مطالبه قیصر از انقلاب اسلامی- همچنان که در بسیاری از شعرهایش به صراحت گفته است- زمینه‌‌سازی برای تحقق «آرمانشهر» انسانی بود، چنانکه در شعر کوتاهی گفته است:
خدا روستا را
بشر شهر را...
ولی شاعران «آرمانشهر» را آفریدند
که در خواب هم خواب آن را ندیدند!
آری! یکی از دغدغه‌های همیشگی قیصر «آرمان‌خواهی» و دوری از «روزمرّه‌‌گی» و «روزمرگی» بود، چرا که روزمرّه‌گی شعر و ادبیات را از محتوا تهی می‌کند و تندیسی پوشالی و توخالی از آن بر جا می‌گذارد که به تلنگری از هم فرومی‌پاشد. دور شدن از رسالت‌مداری و بیدارگری و فرو افتادن در روزمرّ‌ه‌گی و انفعال ادبی، شاید بزرگ‌ترین آفتی است که می‌تواند ادبیات یک جامعه را از مسیر تکامل و بالندگی باز‌دارد و آن را دستخوش «رخوت» و «رکود» کند و از نقش‌آفرینی مؤثر در حیات اجتماعی و سیاسی یک جامعه بازدارد.
شعر و ادبیات برای قیصر وسیله‌ای برای نشان دادن راه به در راه ماندگان بود. او به دنبال ادبیات زنده و پویا بود، ادبیاتی که جامعه را به هم‌افزایی، هم‌اندیشی، مشارکت اجتماعی و گفتمانی اصلاح‌گرانه فرا می‌خواند و جامعه را از فرو افتادن در سیاه‌چاله‌های «ایستایی» و «دل‌مردگی» بازمی‌دارد چرا که او منزل «شور» و «شعار» را پشت سر گذاشته بود و به سرمنزل «نور و حضور و شعور» رسیده بود:
خسته‌ام از آرزوها، آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی، بال‌های استعاری
لحظه‌های کاغذی را، روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانی، زندگی‌های اداری...
اگر به مرور تاریخ ادبیات ایران و جهان بپردازیم، متوجه خواهیم شد مسیر حرکت ادبیات یک کشور، از نقطه «آرمان‌گرایی» آغاز و پس از عبور از منزل «واقع‌گرایی»، در بستر ناکامی‌های اجتماعی، به نقطه روزمرّه‌گی ختم می‌شود. در واقع، اگر ادبیات کشوری بعد از گذر از منزل «آرمان‌خواهی»، در دایره «واقع‌گرایی» که نقطه اعتدال است به حرکت خود ادامه دهد، دچار روزمرّه‌گی نمی‌شود اما عموماً بحران‌ها و ناکامی‌های سیاسی- اجتماعی، آن را از دایره «واقع‌گرایی» و اعتدال منحرف و دچار روزمرّه‌گی می‌کند. قیصر اما از آن دسته شاعرانی بود که با گره زدن «آرمان‌خواهی» و «واقع‌گرایی»، بعد از بحران سیاسی پذیرش قطعنامه- به‌رغم بسیاری از شاعران که فکر می‌کردند دنیا به آخر رسیده است-  ناامید نشد و با هوشمندی انقلابی همچنان به رفتن ادامه داد، چنانکه خود در دیداری که با بعضی از شاعران در اواخر عمر داشته با صراحت بر «صداقت انقلابی» خویش پای می‌فشارد و می‌گوید: «الحمدلله برخلاف افرادی که رفیق نیمه‌راه هستند و می‌گویند ما برخی شعرها را نگفتیم و انگار توبه کردند از انجام برخی کارهای‌شان در گذشته، ما این گونه نیستیم و لااقل در آن لحظه‌ای که شعرها را گفتیم صداقت داشتیم، چون الحمدلله نه برای سکه بود و نه برای تکه‌ای زمین».
این نوشتار را با بازخوانی دوباره پیام امین شعر انقلاب در درگذشت قیصر عزیز به پایان می‌برم، پیامی که گویای بسیاری از حرف‌‌های ناگفته درباره خالق مجموعه‌‌های «در کوچه صبح»، «آینه‌‌های ناگهان»، «گل‌ها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» است:
«بسم‌الله الرحمن الرحیم- با اندوه و دریغ، خبر تلخ درگذشت شاعر فرزانه‌ انقلاب دکتر قیصر امین‌پور را دریافت کردم. از دست دادن او برای اینجانب و برای همه‌ اصحاب شعر و ادب، خسارت‌بار است. او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قله‌های این هنر بزرگ پیش می‌رفت. درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد ولی راه فتح قله‌ها را امید است دوستان و یاران نزدیک و شاگردان این عزیز، ادامه دهند. او و دوستانش نخستین رویش‌‌های زیبا و مبارک انقلاب در عرصه‌ شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوه‌ این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست. خداوند پاداش خوبی‌‌های او را امروز که بیش از گذشته به آن نیازمند است، با کرم و فضل به او برگرداند و او را در آغوش رحمت و مغفرت خویش بگیرد. به خاندان و بازماندگان و دوستان و شاگردان آن عزیز صمیمانه تسلیت می‌گویم. (سیدعلی خامنه‌ای، 9 آبان 1386)


Page Generated in 0/0288 sec