زهره فلاحزاده: استقلال این روزها شبیه کشتی به گل نشستهای است که برای دوباره به راه افتادن در دریای پرتلاطم لیگ نیاز به توفانی پرقدرت دارد؛ توفانی که بتواند راه را برای آن هموار کند و کارشکنیهای خودی و غیرخودی برای همیشه به پایان رسد.
استقلال از همان تعطیلات نیمفصل بحران را در درون تیم خود حس کرد؛ بحرانی به نام «بیپولی».
بازیکنان این تیم ابتدا با اعتصاب کردن و نرفتن سر تمرین به این بحران واکنش نشان دادند اما نتوانستند آن را حل کنند و همین امر منجر به لغو اردوی قطر شد. اردویی که از نظر امکانات و شرایط آب و هوایی برای آبیها میتوانست خیلی بهتر از اردوی اجباری ترکیه باشد اما اعتصاب بازیکنان و لغو خودسرانه اردوی قطر راهی جز دست و پا کردن اردو در هوای سرد ترکیه نگذاشت. در ادامه بازیکنان تیم با پستی مشترک در صفحه اینستاگرامشان اعتراض خود را به گوش مدیران رساندند و از نبود پول و شرایط جوی بد ترکیه گفتند. اما مشکل آبیها تنها به فقر مالی ختم نمیشود. اختلافی که بین وینفرد شفر (سرمربی مربی تیم) و علی خطیر (معاون ورزشی باشگاه) وجود داشت، زخمش سر باز کرد و شفر در صفحات شخصی و در مصاحبههای خود متلکهایی را نثار معاون باشگاه کرد. متلکهایی که بوی دشمنی را به مشام هواداران میرساند و آنها را نگران تشدید بحرانهای تمام نشدنی تیم میکند. استقلال که برای موفق بودن در نیمفصل دوم و رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا نیاز به اتحاد و همدلی دارد، بدون شک در صورت حل نشدن این اختلافات به صخره سفت کینه و دشمنی برخورد میکند و در واقع آتش این اختلافات در نهایت دودش به چشم تیم و هواداران میرود.
بحران دیگری که آبیها با آن دست و پنجه نرم میکنند، بحران «نبود زمین تمرین مناسب» است. وضعیت بد زمین شماره 2 آزادی، صدای مربی و بازیکن را درآورده تا حدی که روز یکشنبه بازیکنان تیم اعتراضهای کرکننده خود را به گوش مسؤولین رساندند. البته گفته میشود بزودی آبیها به زمین تمرین صنایع دفاع عزیمت خواهند کرد، زمین تمرینی که با مساعدت وزیر دفاع قرار است به استقلالیها تحویل داده شود.
این در حالی است که استقلال کمپ اختصاصی ناصر حجازی را دارد که ارزشی بالغ بر ۲۵۰ میلیارد تومان دارد. این کمپ نیاز به بازسازی دارد و مدیران باشگاه بهتر است به جای هزینه و اجاره کردن زمینی که باید ماهها دنبال مجوزش باشند، آن هزینه را برای کمپ اختصاصی خود انجام دهند تا با مشکل نبود زمین تمرین مواجه نشوند.
بحران بیپولی، اختلاف 2 عضو باشگاه و نبود امکانات و زمین تمرین مناسب تا حدی روی استقلال تأثیر گذاشته که به نظر میرسد اگر تیم با همین فرمان پیش رود هم باید قید لیگ برتر
را که هنوز کورسوی امیدی برای قهرمانیش است، بزند و هم لیگ قهرمانانی که هواداران منتظر تکرار درخشش در گروه مرگ آسیا با وینفرد شفر هستند.
در اینکه این مشکلات باید توسط مدیران تیم حل شود تا تیم بتواند در راه پیشرویش موفق شود شکی نیست اما اعتراضها و اختلافات درون تیمی، زمانی که رسانهای شود، به کمک تیم در این برهه حساس نمیآید و برعکس مشکلات و اختلافات را چندین برابر میکند.
نمونه این اعتراضات و اختلافات درون تیمی را در تیمملی کشورمان هم دیدیم. زمانی که کارلوس کیروش، سرمربی وقت تیمملی در جام ملتهای آسیا به جای پرداختن به مسائل فنی و تحمل و صبوری کردن در برابر مشکلات، مدام لب به اعتراض میگشود. همین منجر میشد تا تمرکز تیم به هم خورد. عاقبت هم کیروش با این اعتراضها به جایی نرسید و تیم بیتمرکز او از جام ملتها کنار رفت و دستش به جام نرسید.
حالا این استقلال است که باید بداند با برملا کردن مسائل درون تیمی تنها خوراک رسانهها را برای پرداختن بیشتر این مشکلات جور میکند و بحرانها و حواشی تیم بیشتر از قبل میشود.
حیف است تیمی که روپاست و هنوز امیدی برای رسیدن به موفقیتش است، با این اختلافات درون تیمی از هم بپاشد.
استقلال نیاز به «اتحاد» دارد، نه با پست مشترک گذاشتن بازیکنان و مدیران تیم و گفتن اینکه ما با هم هستیم، بلکه در عمل باید به آن رسید.