مهدی خدادادی: حمید حسام را نویسنده شاخص، کاربلد و توانای عرصه ادبیات دفاعمقدس باید دانست. خالق غواصها بوی نعناع میدهند، دهلیز انتظار، دلیل، فقط غلامحسین باش، آب هرگز نمیمیرد، وقتی مهتاب گم شد و... این بار داستان زندگی یک انسان متعبد را تحت عنوان «راز نگین سرخ» در مقابل دیدگان مخاطبان آثار خویش قرار میدهد. حسام نویسندهای است که در قالبی تکراری محصور نشده و هر بار در هر یک از آثارش با اعجازی مخاطبانش را متحیر میکند.
«راز نگین سرخ» ابراز ارادت حمید حسام به شخصیت یک انسان است. انسانی با قلبی به وسعت عشق و مهبط آیات و انوار قرآن و ایمان. انسانی خاضع و فروتن، مخلص متوکل و کوشا. «راز نگین سرخ» زندگینامه داستانی سردار رشید اسلام حاج محمود شهبازی است. انسانی که جوانیاش را صرف انقلاب کرد. از فعالیتهای مبارزاتی و آگاهسازانه قبل از انقلاب و تأمین امنیت امام در بهشت زهرا(س) در بدو ورود گرفته تا تلاش برای تقویت سپاه، مبارزه با عناصر منحرف ضد انقلاب، مقابله با فعالیتهای گروهکهای ضد انقلاب در دانشگاهها و تا تسخیر لانه جاسوسی در کنار شهید محسن وزوایی. شهید شهبازی در دوران دفاعمقدس نیز با فرماندهی سپاه پاسداران همدان و قائممقامی لشکر 27 محمد رسولالله (ص) در صحنههای مختلف کارزار، حضوری عاشقانه و مجاهدانه داشت. او ابتدا به جبهههای غرب وارد شد و پس از تحکیم و تثبیت مواضع رزمندگان اسلام در آنجا به جبهههای جنوب عزیمت کرد. این فرمانده رشید اسلام در عملیات بیتالمقدس حماسهای ماندگار خلق و نیروهایش را تا دروازه خرمشهر هدایت کرد ولی زوزه خمپارهای به او اجازه نداد از پشت خاکریز آخر بتواند نخلهای بیسر خرمشهر را ببیند.
حمید حسام در این کتاب پای صحبت یک نفر مینشیند که صدای همه است. کسی که آینه تمامنمای اقتدار احمد متوسلیان و تدبیر ابراهیم همت بوده است. حمید حسام در «راز نگین سرخ» پای حرفهای شهید حاج حسین همدانی مینشیند؛ کسی که جامعترین روایت را از حماسه و رزم فرمانده و استادش، ستاره آسمان گمنامی، محمود شهبازی ارائه میدهد و گوشهای از فراز و نشیبهای دفاعمقدس را از آغازین روز جنگ تا هنگام آزادی خرمشهر به تصویر میکشد.
«نگاهش به انگشتری عقیق که افتاد لذت خوابی شیرین، رگ و ریشهاش را سرشار از محبت امام حسین(ع) کرد. یادش رفت که محمود دم در منتظر اوست. انگشتر را مشت کرد و چسباند به سینهاش، سرش را رو به آسمان گرفت و چشمانش را بست تا شیرینی آن خواب را بار دیگر حس کند. امام با عطوفت و مهر دستانش را به طرف او دراز کرد و انگشتری عقیق را کف دستانش گذاشت. سرخیاش چشم را میزد. مادر دستپاچه و ملتمسانه پرسید: آقا اینو چکارش کنم؟
- این رو به کسی بده که خیلی دوستش داری. یه روز میام ازت میگیرمش...
مادر دلش هری ریخت: اون روز چه وقتییه؟
امام پاسخی نداد و ناپدید شد.
...
مادر اسپنددان را گذاشت روی زمین و انگشتر را با زحمت داخل انگشت محمود کرد. محمود با ولع انگشتر را تماشا کرد و ذوقزده گفت: چه سلیقهای مادر. کی این رو خریدی؟»
راز نگین سرخ زندگینامه داستانی سردار رشید اسلام حاج محمود شهبازی به قلم قابل تحسین حمید حسام به زیور طبع آراسته شده و توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده و اکنون با توجه به استقبال مطلوب مخاطبان حوزه ادبیات دفاعمقدس، چاپ شانزدهم این اثر روانه بازار نشر شده است.