علیرضا حائری: انسانها در زندگی در حال فراز و فرود به سر میبرند؛ فراز و فرود در مادیات و معنویات. گاهی ورشکست میشوند و گاه ترقی میکنند. چه در امور مادی و چه در امور معنوی. داستان کتاب شاهرخ داستان همین فراز و فرودهاست. البته داستان فرودی که به فراز میانجامد. داستان انقلاب درونی یک انسان؛ انسانی که نداشتن راهنما او را در زندگی تبدیل به یک موجود لجامگسیخته میکند. انسانی که مادرش گهگاه میخواهد او را نفرین کند ولی محبت مادری به او اجازه چنین کاری را نمیدهد. انسانی که به واسطه قدرت بدنی و شجاعتش اسباب مالاندوزی انسانهای فرصتطلب از راه فسادهای اخلاقی میشود اما دعاهای ملتمسانه مادرش به درگاه خدا و برخی خصوصیات مثبت فردی شاهرخ زندگی او را متحول کرده و او را به مبارزی مخلص و سختکوش در عرصه جهاد تبدیل میکند؛ مبارزی که نام و توصیف هیبتش لرزه به تن دشمنان میاندازد و در نهایت در آبان ماه سال 1359 در آبادان به درجه رفیع شهادت نائل میآید.
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی که افتخار نگارش پرتیراژترین کتاب دفاعمقدس یعنی کتاب «سلام بر ابراهیم» را در کارنامه دارد، کتاب «شاهرخ، حر انقلاب اسلامی» زندگی شهید «شاهرخ ضرغام» را با بهره از خاطرات مادر، برادر و دوستان شهید، تهیه و تدوین کرده است. اهتمام تیم گردآوری به بیان نابترین خاطرات زندگی شاهرخ ضرغام، پرهیز از اضافهگویی و بیان مصادیق از مقاطع مختلف زندگی به دور از بهرهگیری از صنعت مبالغه، سبب شده کتاب شاهرخ و شخصیت وی برای مخاطب باورپذیر باشد و مخاطب بخوبی با آن ارتباط برقرار کند.
گروه گردآوری و نگارش این اثر 41 خاطره از زندگی شهید شاهرخ ضرغام را با روایت داستانگونه در معرض دید مخاطب قرار میدهد. خاطراتی که ضمن رعایت تسلسل در بیان، به دلیل انتخاب مناسب زبان روایت یک زندگینامه مفید و مستند و بهرهگیری از اسناد و عکسهای متنوع از مقاطع مختلف زندگی شهید، امکان تصویرسازی خوب مطالب را به مخاطب میدهد. خاطراتی که به دلیل جذاب بودن به یقین نقل دهان در محافل خواهد بود، بویژه مواردی که آمیزههایی از طنز را درون خود دارد.
«رفقا سعی کنید با اسیر رفتار خوبی داشته باشید. مولای ما امیرالمومنین(ع) سفارش کردهاند که با اسیر رفتار اسلامی داشته باشید اما متاسفانه بعضی از رفقا فراموش میکنند. همه فهمیدند منظور سید، کارهای شاهرخ هست. خودش هم خندهاش گرفت. سید با خنده زد سر شانه شاهرخ و گفت: خودت بگو دیشب چیکار کردی؟!
شاهرخ هم خندید و گفت: با چند تا از بچهها رفته بودیم شناسایی، بعد هم کمین گذاشتیم و 4 تا عراقی رو اسیر گرفتیم. تو مسیر برگشت، پای من خورد به سنگ و حسابی درد گرفت. کمی جلوتر یه در آهنی پیدا کردیم. من نشستم وسط در و اسرای عراقی 4 طرفش را بلند کردند. مثل پادشاهای قدیم شده بودیم. نمیدونید چقدر حال میداد!
وقتی به نیروهای خودی رسیدیم دیدم سید داره با عصبانیت نگاهم میکنه، من هم سریع پیاده شدم و گفتم: آقا سید، اینها اومده بودند ما رو بکشن، ما فقط ازشون سواری گرفتیم اما دیگه تکرار نمیشه».
کتاب «شاهرخ، حر انقلاب اسلامی» زندگینامه و خاطرات شهید شاهرخ ضرغام، به همت گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی تهیه و تدوین و توسط نشر امینان چاپ و به بازار کتاب عرضه شده است. این اثر به دلیل جذابیت سوژه و بیان خاطرات با زبانی روان و عامیانه تاکنون 27 مرتبه تجدید چاپ شده است.