احمد میرزایی: مذهبیسرایی در ادبیات فارسی تاریخچهای دراز دارد. اگر 2 عامل نخستین و استوارترین اشعار مذهبی را همزمان برای یافتن نخستین اشعار با این محتوا در نظر بگیریم، به نام «کسایی مروزی» و قصیده «بهاریه» او با مطلع: «باد صبا درآمد فردوس گشت صحرا/ آراست بوستان را باد صبا به صهبا» برمیخوریم که در آن شاعر همزمان شدن بهار با ماه محرمالحرام را مستلزم سراییدن مرثیه در سوگواری سالار شهیدان میداند. در ادامه مسیر تحول مذهبیسرایی نیز به اسامی شعرای دیگری همچون ناصرخسرو برمیخوریم که در اشعارش غالبا به مدح محتوایی حضرت امیرالمومنین علی(ع) میپردازد و گرایش و ارادت به خاندان عصمت و طهارت را تنها راه فلاح مسلمین میداند. شعرای دیگری نیز در میان انبوه آثار خود ارادت خود را به اهل بیت پیامبر گرامی اسلام با ابیاتی چند نشان دادهاند اما نمیتوان آنها را به طور کامل در زمره اشعار مذهبی به حساب آوریم. بهطور مثال حکیم فردوسی در دیباچه شاهنامه خود از زبان پیامبر اسلام(ص) این حدیث را روایت میکند: «که من شهر علمم، علیام در است/ درست این سخن قول پیغمبر است». از میان خیل شاعران فارسی که در آثارشان اشعار مذهبی دیده میشود، محتشم کاشانی نامی درخشان دارد؛ شاعری که با اشعار عاشورایی شورانگیز خود ملقب به پدر مرثیهسرایی شعر فارسی است. گواه اشتهار محتشم، اشعار ماندگار او است که در ذهن و زبان شیعیان باقی است، مانند ترکیببند معروف او در رثای سالار شهیدان: «باز این چه شورش است که در خلق عالم است/ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است». در قرون متاخرتر نیز عمان سامانی با منظومه عرفانی «گنجینهالاسرار» جایگاهی ویژه دارد. او در این اثر روایتی از قتلگاه کربلا و واقعه عاشورا را منظوم کرده است. در دوران معاصر نیز شعرایی نظیر علی معلم، قیصر امینپور، سیدحسن حسینی، علی موسویگرمارودی، علیرضا قزوه، قاسم صرافان و بسیاری دیگر در اشعار متعددی تعلق خاطر خود را به خاندان گرامی پیامبر اسلام ابراز کردهاند. محور عمده و اصلی این اشعار واقعه عاشورا و شهادت حضرت امام حسین(ع) است اما مدح یا مرثیه برای دیگر ائمه اطهار بویژه در دوران معاصر از رونق خاصی برخوردار است. یکی از جنبههای پرکاربرد اشعار مذهبی محور قرار دادن زندگی و سیره حضرت علی(ع) و دلاوریهای آن حضرت در وقایع قبل از وفات پیامبر از جمله غزوات است. از آثار برجستهای که تنها مختص به حضرت امیرالمومنین سروده شده است، «حیدرانه» اثر قاسم صرافان است. این مجموعه شامل 28 شعر در قالبهای غزل، مثنوی، رباعی، چهارپاره و ترکیببند است. اوزان مجموعه شعر حیدرانه هم شامل وزنهای پرکاربرد شعر فارسی میشود و هم شامل اوزان ابداعی شاعران عصر حاضر. حیدرانه در مقایسه با دیگر اثر مذهبی قاسم صرافان یعنی «از آهو تا کبوتر» دارای پختگی و حلاوت بیشتری است، چرا که از آهو تا کبوتر نخستین اثر صرافان است و در آن شاعر هنوز به پختگی مورد نیاز برای سرایش اشعاری شورانگیز نرسیده است اما حیدرانه حاصل دوران توانمندی شاعر است و البته همانطور که خود در مقدمه کتاب نیز اشاره میکند، در گذر زمان ایرادات و نواقص آن را برطرف کرده است: «کاستیها همچنان فراوانند. ولی «الیوم» ابیات به برکت ساقی «اکملت لکم» کاملترند از قبل و به لطف نگاه پیران راه، پیراستهتر و در سایه محبت اهل ادب، مودبتر». موضوعات اصلی این اشعار مدح حضرت امیرالمومنین و روایت حماسهآفرینیهای ایشان در نبردهایی نظیر خندق و خیبر؛ ولادت و شهادت ایشان و همچنین پرداختن به تغزل است. صرافان در این اشعار از آیات و احادیث متعددی بهره برده است و با مدد آنان ابیاتی زیبا و پرمغز خلق کرده است؛ نظیر این ابیات در مثنوی «مو به مو»: «سر «سبحان الذی اسرا» شب گیسوی توست/ آیه «انا فتحنا» نقش بر بازوی توست» و «میکشاند باز ما را عاشقی، سوی جنون/ در هوایت میشویم «السّابقون السّابقون». همچنین در مثنوی «غدیر»: «تا که ساقی اوست سرمستند «اصحاب یمین»/ وجه باقی اوست «انی لا احبُّ الافلین». و نیز در مثنوی «با عباس» میگوید: « خوب میدانم به فکر ذوالفقار افتادهای/ بی قراری میکنی حقا که حیدر زادهای/ رمز از جا کندنش یادت بماند «یا علی»ست/ آخر این «لا سیف» وقف «لا فتی الا علی»ست». همچنین علاوه بر استفاده از آیات و احادیث، در مواردی چند به تضمین ابیات معروف شعر فارسی پرداخته است، از جمله در مثنوی «با زینب»: «از هرچه بگذری سخن دوست خوشتر است/ این دخترت علی، چقدر شکل مادر است». و همچنین مثنوی «قلب قبله»: «بیسبب نیست که در قلب همه جا داری/ آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری». زبان این مجموعه شعر فخیم و نزدیک به سنت ادبی است و حتی در مواردی از سمبلهای ادبیات عرفانی نیز بهره میگیرد، مانند: «تا چشم خم افتاد به سیمای تو، ساقی/ مثل همه خم شد جلوی پای تو، ساقی/ دل بست به آن حالت گیرای تو، ساقی/ شد مثل نبی غرق تماشای تو، ساقی». استفاده از آرایههای تلمیح و تضمین همانطور که ذکر آن رفت، از ویژگیهای این دفتر است اما در کنار این دو، آرایههای لفظی نیز حضور چشمگیری دارد. از جمله جناس و بازی با شکل کلمات: «عمرو! عمرت را غرورت از کفت بیرون کشید/ عبد«ود» بودی و عبد«رب» تو را در خون کشید» «رزم عباس و علی، به به! چه رزمی میشود/ ساقی و سقا کنار هم، چه بزمی میشود» «ذوالفقارت شکل «لا» با دستهای کوتاه بود/ «لا اله» آن روز در دستان «الا الله» بود».
در مجموع اشعار حیدرانه، زیبا و شورانگیز، مملو از مفاهیم دینی و اسلامی با زبانی حماسی و تغزلی است که قاسم صرافان در آن برخی نقاط برجسته زندگی حضرت امیرالمومنین علی(ع) را مانند تولد ایشان در کعبه، جنگها و غزوات آن حضرت، ازدواج ایشان با حضرت فاطمه زهرا(س)، دلاوریها و شجاعتهای ایشان در رشد و گسترش اسلام، جانشینی در غدیر خم، شهادت ایشان و سایر نکات برجسته شخصیتشان نمایش داده است. «میروی با فرق خونین، پیش بازوی کبود/ شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود/ با وضو آمد، به قصد لیله الفرقت علی/ ابن ملجم در شب احیا چه قرآنی گشود/ مسجد کوفه کجا؟ پشت در کوچه کجا؟/ ضربت کاری که خوردی یا علی! آن ضربه بود/ دور محرابت، نمیبیند ملائک را مگر؟/ با چه رویی دارد این شمشیر میآید فرود/ ساقیا! در سجده هم جام شهادت میزنی/ نخستین مستی که میخوانی تشهد در سجود/ کینهای از ذوالفقارت داشت گویی در دلش/ تا چنین فرق تو را وا کرد شمشیر حسود/ رسم شد شقالقمر کردن میان کوفیان/ از همین شمشیر درس آموخت شاید آن عمود/ در وداعت با حسین اشک تو جاری میشود/ دیدهای گویا از اینجا خیمهها را بین دود/ بین فرزندانی اما این حسینت را غریب/ میکشندش با لبان تشنه در بین دو رود/ با یتیمان آمدم پشت سرای زینبت/ شیر آوردم پدر جان! دیر آوردم چه سود»
آثار دیگر قاسم صرافان عبارتند از: «از آهو تا کبوتر»، «مولای گندمگون»، «آیات»، «هـ دو چشم»، «اتفاق»، «چهارده» و «خط».