printlogo


کد خبر: 206719تاریخ: 1397/12/2 00:00
تقابل مونیخی کشیش پنس و جو بایدن برای دفاع از هیچ!

گروه بین‌الملل: اجلاس امنیتی مونیخ به کارزار انتخاباتی آمریکا مبدل شد. در این اجلاس که چند روز پیش برگزار شد، در پایتخت آلمان صف‌کشی گسترده‌ای از تمام طیف‌‌های سیاسی آمریکایی مشاهده می‌شد؛ در یک سو جو بایدن و در سوی دیگر مایک پنس به ایراد سخنرانی پرداختند و هر دو از یک چیز گفتند؛ آمریکا مانند گذشته‌‌‌‌اش خواهد شد! این گذشته آمریکا کجاست که همه از آن صحبت می‌کنند و چرا جنگ آمریکا با جهان به پایان نمی‌رسد؟ حیات این کشور به خون‌‌ریزی در خاورمیانه و درگیری‌‌های سیاسی وابسته است. تفاوتی نمی‌کند در آمریکا جمهوری‌خواهان بر سر کار باشند یا دموکرات‌ها، نتیجه مشترک است؛ افزایش فروش سلاح، درگیری در آفریقا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، ادامه جنگ در افغانستان و چتر نظامی بر کشورهای عربی خلیج‌فارس در کنار سوداگری نفت و استفاده از افراطی‌گری برای نیل به اهداف میان‌مدت کارتل‌‌های اقتصادی و مجموعه بی‌هویتی مانند رژیم صهیونیستی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. تمام اینها در برنامه «اول آمریکا»ی ترامپ دیده می‌شود و حتی برنی سندرز هم نمی‌تواند این مسیر را تغییر دهد. هژمونی آمریکایی به گونه‌ای گسترده شده است که با نفت ارتزاق می‌کند و فروش سلاح به آن امید ادامه حیات می‌دهد. به همین جهت صحبت‌‌های جو بایدن با این مضمون که «ما باز می‌گردیم و آمریکا همانی می‌شود که بود» چندان با واقعیت سازگار نیست، چرا که دوران اوباما و ترامپ تفاوت چندانی نکرده است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌؛ آیا سربازان آمریکایی از آلمان و ژاپن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، کره‌جنوبی عقب‌نشینی کرده‌اند؟ آیا جنگ در افغانستان به پایان رسیده است؟ آیا دوستی دولت آمریکا با افراط‌گرایان طالبان عمیق‌‌‌‌‌‌تر نشده است؟ تمام این سوالات در اجلاس امنیتی مونیخ بی‌پاسخ ماند و کشیش پنس که معاون اول ترامپ است، فاصله خود را برای پاسخ دادن به آنها حفظ کرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. در مونیخ مانند روال گذشته بایدن از سیاست‌های ترامپ؛ از بحث تغییرات آب‌وهوایی گرفته تا راه‌اندازی جنگ‌های تجاری انتقاد کرد. پیام سخنان بایدن روشن بود؛ «پس از یک دوره وقفه 4 ساله، بار دیگر وضع قبلی اعاده خواهد شد». اما در مقابل کشیش پنس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، معاون رئیس‌جمهور کنونی آمریکا می‌گوید همه چیز عالی و بر وفق مراد است. پنس پس از شکست آشکار در ورشو برای متقاعد کردن اروپایی‌ها به پیوستن به جرگه ائتلاف ضد ایران، سعی کرد از ترامپ چهره‌ای در قد و قامت حامی و تقویت‌کننده ائتلاف ناتو به تصویر بکشد؛ هدفی که خود ترامپ شخصا کوچک‌ترین علاقه‌ای به تحقق آن ندارد. اقدام وی در خروج از پیمان منع موشک‌های هسته‌ای میان‌برد (INF) بعید است به معنای تقویت امنیت کشور‌های اروپایی قلمداد شود؛ اقدامی که در واقع این امنیت را از بین می‌برد. ترامپ شخصیتی است که به ائتلاف‌های دائمی اعتقادی ندارد ولی با این همه پنس ادعا می‌کند در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، آمریکا بار دیگر سکان هدایت و رهبری جهان آزاد را به دست گرفته است. از دیدگاه وی، ترامپ در واقع رونالد ریگان جدید به شمار می‌رود. در این میان بعید است اروپایی‌ها به هیچ یک از حرف‌های بایدن یا پنس اعتماد کنند. ترامپ در واقع روند جدایی آمریکا از اروپا را که از دوران ریاست‌جمهوری اوباما آغاز شده بود، تسریع کرده است. اوباما هیچ علاقه خاصی به اروپا نداشت، جز اینکه از بابت هدایت ائتلاف ناتو به سمت جنگ لیبی در مارس سال ۲۰۱۲ ابراز تاسف و پشیمانی کند. وی بعد‌ها از این اقدام خود به عنوان بدترین اشتباهش در دوران ریاست‌جمهوری آمریکا نام برد ولی بر خلاف ترامپ، هرگز اروپا را به خاطر نپرداختن سهم کافی از هزینه‌های دفاعی در این ائتلاف تحقیر نکرد. از سوی دیگر همگان می‌دانند آمریکا از شکست اتحادیه اروپایی مانند چین بسیار سود خواهد برد، به همین جهت شکست دولت سوسیالیست در اسپانیا و وضعیت نابسامان سیاسی میان رهبرانی چون یونکر و اوربان همگی شرایط را به سویی هدایت می‌کند که اروپای متحد با پرچم آبی و ستاره‌‌های زرد سینمایی‌‌‌‌اش به بخشی از خاطرات روزگار گذشته سیاستمداران مبدل شود. در همین حال نباید از نظر دور داشت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که انتخابات 2020 با هر نتیجه‌ای به پایان برسد، راهبرد کلان آمریکا زوال اروپا و کمک به فروپاشی این اتحادیه است. تنها یک شوک داخلی می‌تواند آمریکایی‌ها را برای خروج از سیاست‌‌های دست‌اندازی به تمام نقاط جهان بازدارد.
 


Page Generated in 0/0201 sec