رواج بیماریهای صعبالعلاج، کمبود دارو و افزایش قیمت آن، ظلم و تعدی داروفروشان، عدم تأمین دارو توسط مردم به خاطر فقر و فلاکت، عدم وجود وسیله نقلیه جهت انتقال پزشک به روستاها همگی پیامد ورود نیروهای اشغالگر شوروی به سبزوار بود. از امراض و بیماری که سربازان شوروی با خود به ارمغان آوردند تیفوس، تیفوئید و نوعی حصبه بود که بیشتر مردم سبزوار به آن مبتلا و در نتیجه عده زیادی بر اثر این امراض مردند. با اشغال خراسان و سبزوار توسط قوای شوروی عده زیادی زن لهستانی که شوهران آنها در جنگ کشته شده بودند وارد منطقه شدند، عدم مقید بودن آنها به مسائل اخلاقی و وجود جوانان هوسباز باعث شیوع بیماریهای لاعلاج شد چنانچه «بسیاری از جوانان سبزوار مبتلا به بیماریهای واگیردار شده و فوت کردند». با آشکار شدن بیماری و امراض اگر وضع بهداشت و درمان خوب بود امکان داشت در همان روزهای اولیه از شیوع آن جلوگیری شود اما متأسفانه وضع بهداشت در شهرستان به واسطه کمبود دارو مناسب نبود و قیمت دارو هم روز به روز افزایش مییافت. این وضعیت در دهستانها و روستاهای مجاور بدتر بود، چرا که رئیس بهداری به واسطه نداشتن وسیله نقلیه نمیتوانست در ابتدای شیوع بیماری در محل حاضر شود. طبق گزارش موجود از بخش داورزن (از توابع سبزوار) در شب دوم دیماه 1320ش بر اثر شیوع مرض آبله، اطفال و کودکان بسیاری فوت کردند.
گزارش ارسالی توسط اداره دارایی سبزوار به وزارت دارایی که توسط آن وزارتخانه به وزارت بهداری ارجاع داده شده، از وضعیت نامطلوب بهداشت سبزوار حکایت دارد. در بخشی از گزارش مذکور آمده: «وضع بهداشت البته خوب نیست و با اینکه آقای دکتر شمسآوری، رئیس بهداری استان نهم [خراسان] برای رسیدگی به سبزوار آمدند و دستورهایی هم دادهاند، لیکن تنها دادن دستور کافی نیست، پزشک سیار و داروی کافی لازم دارد که در سبزوار نیست و بیمارستان هم چون بودجهاش تمام شده مریض نمیپذیرد. در دهستانها وضع مردم بسیار بد است به طوری که اطلاع حاصل شده در یکی از دهستانهای جوین مأمور بخشداری دچار سفلیس بوده و یک نفر او را حجامت کرده و با شیشه و تیغ مردم دیگر را در یک ده حجامت میکند و اکنون عده زیادی زن و مرد و بچه مبتلا شده و اگر بزودی جلوگیری نشوند، ممکن است تمام مردم بخش جوین که دارای 30 هزار نفوس است مبتلا شوند».
جالب اینجاست که اداره بهداری سبزوار به جای رسیدگی و پیگیری این مسأله، گزارشهایی خلاف واقع درباره وضعیت نامطلوب بهداشت در سبزوار را به مقامات اعلام میکرده است. خوشبختانه این مطلب پنهان نماند و اداره بهداری سبزوار و به موازات آن وزارت بهداری مورد توبیخ قرار گرفتند. با مأموریت یافتن یکی از روسای ادارات مرکزی شهرستان مبنی بر تفحص در این باب، وی گزارشی از وضعیت بهداشت دارو و رواج امراض و بیماری در سبزوار تهیه کرده است. در بخشی از گزارش مذکور چنین ذکر شده: «پاسخ نامه 160/9093 تاریخ 22/6/21 استحضاراً به عرض میرساند، وضع بهداری این شهرستان برخلاف آنچه از وزارت بهداری اطلاع دادهاند چندان رضایتبخش نیست. داروی رایگان تا جایی که ممکن باشد به مرضای بیبضاعت نمیرسد. در این شهرستان خصوصاً در دهات اطراف مالاریا فوقالعاده شایع و تاکنون به استثنای سال گذشته که مقداری کپسول و آمپول آن در یکی از دهستانها (دهستان کوهمیش) پخش شد، دیگر اقدامی برای اطفای این مرض در دهات به عمل نیامده و در شهر هم با آنکه به قرار معلوم مبارزه برای بهداری ممکن است، اقدامی از قبیل پخش داروی رایگان به اشخاص بیبضاعت معمول نگشته است. بهداری این شهرستان بلامتصدی است. دوافروشان سبزوار هم هر یک به نوبه خود معالجه امراض مینمایند. دوافروش دواخانه بهداری مستقیماً نسخه به مریض میدهد، وضع بیمارستان نامطلوب و از حیث دارو و غذا و سایر هزینههای لازم در مضیقه و سختی است».
با گذشت زمان نه تنها وضعیت بهتر نشد، بلکه وضع دارو بدتر هم شد. با رفتن دکتر پیروز نامی از شهر، سر و کار مردم با 2 نفر پزشک غیرمتخصص و پزشکان سنتی افتاد. این وضعیت تا آنجا پیش رفت که خوشبین، رئیس دارایی شهرستان سبزوار در گزارشی که به اداره کل بررسیها ارسال کرد، از بدتر شدن وضعیت دارو در شهرستان ابراز ناامیدی و بیان کرد هیچگونه امید بهبودی وضعیت نیست.