ملکالشعرای بهار در یک شعر معروف، از نقش متفقین و بویژه انگلیس در ایجاد قحطی در تهران انتقاد کرده و خطاب به آنها گفته است:
همه بردید و چریدید و بکردید انبار
زحبوب و زبقول و زپیاز و ززغال
برزگر گرسنه و جیش بریتانی سیر
شهر بیتوشه و اردو زخورش مالامال
که شنیده است که مهمان بخورد هم ببرد
هم نهان سازد و هم سوزد اگر یافت مجال