printlogo


کد خبر: 207486تاریخ: 1397/12/18 00:00
تلخ اما واقعی؛ امتیازاتی که مؤسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو از پهلوی گرفت
کودتای باستان‌شناسی

یکی از موسساتی که برای کاوش‌‌های باستان‌شناسی موفق به اخذ مجوز از طرف دولت ایران شد، موسسه شرق‌شناسی دانشگاه شیکاگو بود. اوایل دسامبر 1930 پرفسور «جیمز هنری برسیتد» درخواست خود را برای اعطای حق بازسازی و مرمت تخت جمشید از طریق پرفسور «ارنست هرتسفلد» مشاور آلمانی گروه، تقدیم دولت ایران کرد. این در خواست در هیات وزیران مطرح شد و با وجود حامیان اعطای این مجوز در داخل دولت، در کوتاه‌‌‌‌‌ترین زمان ممکن جواب مثبت به موسسه شرق‌شناسی داده شد. فروغی این‌بار هم برای اعطای امتیازی به آمریکایی‌ها تلاش‌‌های فراوانی کرد که وزیرمختار آمریکا در ایران به حمایت‌‌های فروغی برای اعطای این مجوز اشاره می‌کند: «حامی اصلی در خواست‌‌های آمریکاییان در جلسه هیأت وزیران، وزیر امور خارجه فروغی بود و نیز او بود که پس از آنکه تصور می‌شد قانون آثار ملی در کمیسیون رد شده است، بزرگ‌ترین کمک را برای تصویب شتابزده آن کرد».
با شروع عملیات بازسازی توسط موسسه، اشیا و اقلام ارزشمندی یافت شد که باعث شگفتی اعضای گروه شد. 2 جفت لوح یکی از طلا و دیگری از نقره و از از آن جالب‌‌‌‌‌‌تر 30 هزار لوح گلی که از دوره عیلامی‌ها به جا مانده بود و کتیبه‌‌های فوق‌العاده به همراه مجموعه گسترده‌ای از ابزار دست‌ساز که توجه گروه را به خود جلب کرده بود. یافته‌‌های اینچنینی، دکتر هرتسفلد (مشاور گروه موسسه شرق‌شناسی) را به کاوش در استخر و تل‌‌های مجاور مشتاق کرد و به همین منظور درخواستی را به دولت ایران ارائه داد که این درخواست در تاریخ دسامبر 1931 مورد موافقت قرار گرفت. از نظر هارت (وزیر مختار آمریکا در ایران) فضایی که این مجوز در بر می‌گرفت، بی‌شک غنی‌‌‌‌‌ترین بخش در تاریخ امتیازات اعطا شده  در کشور بود. با فضایی که این مجوز برای خروج آثار باستانی ایرانی به وجود می‌آورد، می‌توان آن را نوعی کودتای باستان‌شناسی به حساب آورد.
رفتار دیپلمات‌های آمریکایی و نحوه تعامل آنها با مردم مشرق زمین و فهم «رابطه گرگ و میش» علاوه بر اینکه درک درستی از روحیه غارتگری آنها ارائه می‌دهد، به کار اهل دیپلماسی و کارکنان وزارت امور خارجه نیز می‌آید؛ اینکه از نگاه آمریکایی‌ها همه دارایی‌‌های یک ملت برای آنان است؛ از نفت و منابع دیگر گرفته تا مزیت‌های استراتژیک و ژئوپلیتیک تا گنجینه میراث باستانی چند هزار ساله یک ملت.
بریستد، مدیر موسسه شرق‌شناسی در ایران در نامه‌ای که به فروغی نگاشته است، خواهان تقسیم عادلانه اشیای کشف شده است و اعلام می‌کند اگر با این در خواست موافقت نشود، موسسه گروه خود را از ایران خارج خواهد کرد و ایران و دولت شاهنشاهی را در مطبوعات آمریکایی رسوا خواهد کرد؛ چیزی که رژیم پهلوی نمی‌توانست آن را نادیده بگیرد. فروغی پس از دریافت این نامه و قرائت آن در هیأت دولت، با واکنش منفی هیأت دولت مبنی بر توهین‌آمیز بودن نامه مواجه شد و پذیرش شروط ذکر شده منوط به تغییر ادبیات نامه شد. اما ادبیات به کار برده شده در مطالبات موسسه هیچ‌گاه تغییر نکرد و در نهایت این موسسه شرق‌شناسی بود که با حمایت وزارت خارجه آمریکا، ایران را وادار به پذیرش خواسته‌‌های خود کرد. موسسه شرق‌شناسی با مشاهده عقب‌نشینی‌‌های پی‌درپی دولت ایران در برابر خواسته‌هایش حداکثر چیزی را که می‌توانست بخواهد درخواست کرد. طبق درخواست جدید، موسسه خواهان ادامه کار در تخت جمشید و تقسیم اشیای یافت‌شده در آن به مدت 3 سال دیگر بود. همچنین موسسه برخی اشیا که به آنها نظر داشت را هم در نامه‌ای به نخست‌وزیر اعلام کرد: «نظر به اینکه موسسه شرق‌شناسی هزینه هنگفتی را صرف بازیابی و مرمت گنجینه بی‌نظیر مجسمه‌‌های مستقر روی 2 پلکان عظیم و همچنین الواح زرین و سیمین پایه‌‌های بنا کرده است که ارزش آنها بسیار بیشتر از هر اثر کشف شده دیگری در تخت جمشید است، خود را محق می‌داند اقلام مشخصه زیر را در حکم سهمش از اشیایی که تاکنون در ایوان کاخ کشف شده‌‌‌‌اند، مطالبه نماید و صدالبته انتظار دارد مجوز خروج آنها از کشور نیز صادر گردد: مجموعه کامل تندیس‌‌های جدای قابل حمل، از جمله پلکان کاملاً جدا و قابل حملی که پیش از بیرون کشیدن 2 پلکان عظیم تخت جمشید از زیر خاک کشف شده بود، یک لوح سیمین پایه بنا، آجر‌‌های لعابی شکسته متعلق به کتیبه زینتی آپادانا و همه اشیای کوچک دیگر به استثنای طلا ساخته‌ها، از جمله 500 لوح گلی. موسسسه انتظار دارد اشیائی که ممکن است در آینده در ایوان کاخ کشف شود نیز مطابق با اصل کلی فوق تقسیم شود».
این نوع باج‌خواهی‌ها همین‌جا به پایان نمی‌رسد و بعد‌ها طی دستورالعملی که به وزیر مختار آمریکا در ایران رسید، ایران باید قسمتی از آثار باستانی خود را به موسسه اهدا می‌کرد. شاید دشوار بتوان درک کرد این نوع ادبیات به کار برده شده، مربوط به یک موسسه آمریکایی است که دولت دیگر را خطاب قرار می‌دهد. «موسسه کرفتر [یکی از اعضای گروه باستان‌شناسی] را مجاز می‌سازد تا مذاکره بر سر تقسیم اشیای کشف‌شده را شروع کند، مشروط بر اینکه چون ایرانی‌ها قبلاً اقلام ارزشمند متعددی را برای خود برداشته‌‌‌‌اند، موسسه نیز انتظار دارد که در اوایل مذاکرات اشیای درخور و ارزشمندی به آن اهدا شود. چنانچه در همان اوایل مذاکرات چنین هدایایی داده نشود و روش قابل قبولی برای تقسیم ما بقی اشیای کشف‌شده مورد توافق قرار نگیرد، موسسه ناچار خواهد بود بدون هیچ‌گونه بحثی گروه باستان‌شناسی خود را از ایران خارج کند».


Page Generated in 0/0065 sec