printlogo


کد خبر: 207773تاریخ: 1397/12/23 00:00
شهریار و زبان ترکی

 رضا شیبانی: شعر ترکی با لهجه آذربایجانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، یعنی گویشی که در آذربایجان و آن سوی ارس رایج است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، با شهریار آغاز شد. نه به این جهت که پیش از او کسی به ترکی شعر نگفته است، قطعا شاعرانی مثل فضولی و صراف و... و نیز شاعران ترکیه بوده‌اند اما اولا چنانکه شاعران ترکیه از نام‌شان پیداست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، به لهجه‌ای دیگر سروده‌‌اند که هیچ ارتباطی  از نظر معیار زبانی با ترکی- آذری ندارد (هرچند همین ادبیات تحت تاثیر مطلق فرهنگ ایرانی است و می‌بینید همین زبان ترکی استانبولی امروز پس از یک عمر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ فارسی‌زدایی و ایران‌گریزی، هنوز هم انباشته از لغات فارسی و نشانگان فرهنگی ایرانی است) و ثانیا حتی شاعران کاملا ایرانی مثل فضولی که قرن‌ها پیش به ترکی شعر گفته‌‌اند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، زبان‌شان به لحاظ دستور زبان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، کاملا ترکی نیست و حتی قواعد دستوری فارسی بر شعر آنها حکومت می‌کند. چنانکه می‌گویند و درست می‌گویند که تا شعر فضولی به آخر بیت نرسیده و فعلی ترکی در آن ظاهر نشده باشد، نمی‌توان تشخیص داد که به فارسی است یا به ترکی:
یار سـلـمـان و خـواجه قـنبـر                           
والـی روضـه ساقی کوثر
«اولدور» آئینه‌دار صورت حق                           
نه وصی وارث نبی مطلق
می‌بینید تا به «اولدور» یعنی «اوست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌»، نرسیده است، نظام ترکیب‌‌‌بندی واژگان طبق دستور زبان فارسی است و تنها کلمه ترکی در این دو بیت  فعل «اولدور» است.
شاعران متاخر ترکی هم فراتر از فضولی نبوده‌‌‌اند. حتی تا قبل از ظهور ترکان جوان در استانبول‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، همین زبان فضولی در شعر ترکی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، زبان رایج و دیوانی عثمانی است و پس از آن است که ترکی در عثمانی به سمت فاصله گرفتن از قواعد دستوری فارسی می‌رود که البته آن هم با افراط‌‌‌هایی منجر به تهی شدن ترکی استانبولی از هویت شرقی و اسلامی خود می‌شود. همین افراط در باکو هم دنبال شده است و به ظهور زبانی مهندسی شده و عاری از مشخصه‌‌های هویتی در آن دیار منجر شده که عملا شعر آن حوزه را به شعری بیگانه تبدیل کرده است، به طوری که امروز اگر شما شعر شاعران باکو را برای مردم تبریز بخوانید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، چه‌بسا بسیاری از آنان متوجه نشوند و اگر هم بفهمند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، ترکیب واژگان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، برای‌شان غریب و گاهی خنده‌دار است.
ملاحظه می‌شود در تمام ادوار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، میان زبان ترکی آذری که مردم به آن سخن می‌گفته‌‌اند و زبان شعری ترکی فاصله‌ای غیرطبیعی وجود داشته است که ناشی از جدی گرفته نشدن زبان ترکی به عنوان یک زبان ادبی توسط آن شاعران است. عموما شاعران، فرهیختگان جامعه بوده‌‌اند و در فارسی استاد. این شاعران در ترکی صرفا طبع‌‌‌‌‌‌‌آزمایی کرده‌‌اند و در حین گفتن شعر به ترکی، فارسی اندیشیده‌‌‌اند، چون ترکی را علمی و اصولی نمی‌دانستند. در ترکی آذری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، اولین شاعری که توانسته به نحوی بایسته و شایسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، آینه‌دار لهجه آذربایجان باشد، شهریار است. حتی به جرأت می‌گویم تمام شاعرانی که در باکو نیز در 100 سال اخیر  به ترکی سخن گفته‌‌اند به هیچ عنوان اصالت لازم را ندارند و زبان‌شان یک زبان برساخته و آغشته به لغات غیرطبیعی و برساخته‌ای است که ناشی از دخالت نگاه‌‌های سیاسی و سازمان‌یافته است، به نحوی که زبان ادبیاتی و اداری مردم در باکو دیگر ترکی اصیل آذری نیست و گویشی است که تحت سلطه رسانه‌‌های دولتی به مردم آنجا تحمیل شده، در واقع زبان را در آن سوی ارس مهندسی کرده‌‌اند، بنابراین اگر به دنبال یک تک‌ستاره در آسمان ترکی آذری بگردیم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، خوشبختانه یا بدبختانه به کسی جز شهریار نمی‌رسیم. زبان معیار شهریار در شعرهای ترکی‌‌‌‌اش دقیقا همان زبانی است که مردم اصیل آذربایجان به آن سخن می‌گویند. او در ترکی همان کاری را می‌کند که شاعران سبک خراسانی برای فارسی انجام داده‌‌‌اند. یعنی زبان قشر فرهیخته جامعه را به شکلی سهل و ممتنع وارد شعر کرده‌. از دیگر سو‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، به‌رغم این اصالت‌طلبی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، شهریار به دام ناسیونالیسم و تعصب نمی‌افتد و به افت‌‌های پان‌ترکی دچار نمی‌شود. صدالبته نقطه مقابل ناسیونالیسم نیز قرار می‌گیرد. آنچه شهریار انجام می‌دهد اگر از یک‌سو‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، حفظ اصالت زبان ترکی آذربایجان در شعر و بیرون آوردن آن از سایه قواعد زبان‌‌های دیگر است‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، از سوی دیگر مقابله‌ای آگاهانه با مهندسی زبان پان‌ترکیستی است. شهریار پرهیزی آگاهانه از لغاتی دارد که با حذف لغات فارسی از ترکی به جای آنها جایگزین شده است. او مخالف مهندسی زبان پان‌ترکی است و عملا با منظومه حیدربابا آن را نشان می‌دهد و همین حیدرباباست که با همه‌‌‌گیری بی‌نظیر خود در میان مردم آذربایجان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، در برابر سیل مهندسی زبان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ که قرار بود به ایران نیز جاری شود و مردم تبریز را نیز درگیر خود کند‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، سد می‌زند و مهار می‌کند. ساده سخن اینکه زبان ترکی شهریار هم اصالت ترکی دارد و هم رنگ و بوی ایرانی؛ همان 2 شاخصه‌ای که زبان مادری مردم آذربایجان از آن بهره‌مند است.


Page Generated in 0/0064 sec