printlogo


کد خبر: 207930تاریخ: 1397/12/27 00:00
زنگ حساب فعالیت‌های جهادی

آریا رحمانی*: فعالیت‌های اجتماعی در میان اقشار مختلف بویژه دانشجویان طی 10 سال گذشته رونق بیشتری گرفته است. افزایش حرکت‌های خیریه‌ای دانشجویی اعم از کانون‌ها و گروه‌های جهادی به حدی رسیده است که در کارنامه فعالیت دانشجویان می‌توان شرکت در این امور را مشاهده کرد. این فعالیت‌ها در امور پزشکی و درمانی نیز تکثر و گسترش قابل ملاحظه‌ای داشته است به نحوی که تشکیل بیش از 50 کانون جهادی در دانشگاه‌های علوم پزشکی و همکاری دانشگاه‌ها در این حوزه توانسته حجم زیادی از انتظارها برای برگزاری اردو‌های جهادی را در میان دانشجویان علوم پزشکی برآورده کند. این انتظار که خواسته‌ای همگانی چه از جانب مسؤولان و چه از سوی دانشجویان است، همان «احساس تافته جدا بافته» نبودن است. برخلاف یکی از مسؤولان بلندپایه که به کنایه تافته جدا بافته بودن را به پزشکان و دانشجویان علوم پزشکی نسبت داده بود، می‌توان گفت این ادعا با برگزاری حجم زیادی از اردوهای جهادی در اقصی نقاط کشور رد شده و باطل است. دانشجویان و فارغ‌التحصیلان رشته‌های مختلف علوم پزشکی در حال حاضر نقاطی از کشور را تحت پوشش قرار می‌دهند که شاید مقامات استانی هم از وجود آنها بی‌خبر هستند. در واقع کشف و ارائه خدمات به نقاط زیر پونز کشور یکی از توفیقات فعالیت‌های اجتماعی دانشجویان بویژه در قالب حرکت‌های جهادی است. برای مثال گروه‌های جهادی در جریان برگزاری اردوهای جهادی سال ۹۵ در عرصه بهداشت و درمان خدمات متنوعی را به مخاطبان خود ارائه کرده و بیش از 123 هزار نفر خدمات درمانی دریافت کرده‌اند. الان با پایان یک دهه از فعالیت‌های جدی در حوزه خدمت‌رسانی جهادی علوم پزشکی شاید آسیب‌شناسی برای ادامه راه مهم‌ترین رویکرد باشد تا همزمان با آغاز دهه پنجم انقلاب دهه دوم فعالیت‌های  اجتماعی بویژه در این حوزه اثرگذارتر باشد.
تداخل با سیستم بهداشت
یکی از مهم‌ترین معضلات، تداخل فعالیت‌های جهادی با سیستم بهداشتی و درمانی بویژه پزشک  خانواده است. اکثر مناطق کشور در حال حاضر تحت نظارت این سیستم جامع قرار دارند اما ارائه خدمات جهادی بویژه بدون شناسایی دقیق، تداخل‌های زیادی ایجاد می‌کند. برای مثال بعضا پزشکان خانواده و کادر درمان شبکه‌های بهداشت از این خدمات ناراضی هستند که حق هم دارند، چرا که متاسفانه بستر فرهنگی مناسبی برای خدمات علوم پزشکی ایجاد نشده است و مراجعان به سطح‌های مختلف درمانی شبکه بهداشتی انتظار دارند با همان رویه جهادی و رایگان خدمات دریافت کنند. گرچه مبلغ ویزیت یک پزشک خانواده 500 تومان است و در واقع این عزیزان هم به نحوی درحال ارائه خدمات درمانی رایگان هستند اما متاسفانه شاهد رفتارهای نامناسب با کادر درمان پس از برگزاری اردوهای جهادی هستیم؛ راه‌حل برگزاری جلسات هماهنگی با سطوح مختلف شبکه‌های بهداشت و نیز سرمایه‌گذاری بیشتر برای ارائه خدمات به حاشیه‌نشین‌ها و روستاییانی است که محروم‌ترند.
جمع‌بندی نکردن اطلاعات
حجم بالایی از مراجعان به کلینیک‌هایی که توسط نیروهای جهادی برپا می‌شود مورد غربالگری قرار می‌گیرند. این غربالگری اعم از فشار خون و دیابت و حتی در مواردی بهداشت دهان و دندان، داده‌های قابل وثوق و علمی زیادی را به همراه دارد. متاسفانه  این دیتا به خاطر نداشتن زیرساخت مناسب در میان کانون‌ها و گروه‌های جهادی تنها در قالب ارائه گزارش بیان می‌شود، حال آنکه اگر سامانه‌ای تعریف شود و این اطلاعات وارد آن شود علاوه بر ثبت دقیق، به مسؤولان کشوری هم اطلاعات جامع‌تری برای فعالیت در حوزه بهداشت و درمان می‌دهد.
موازی‌کاری به خاطر اختلاف سلیقه
گلایه نداشتن اعتقاد به کار گروهی همیشه وجود داشته و در فعالیت‌های جهادی هم وجود دارد. یعنی گروه‌های جهادی گرچه در جلسات و همایش‌ها کنار هم هستند ولی در برگزاری اردوها و نحوه فعالیت احساس رقابت دارند. برای مثال، کوره‌های آجرپزی حاشیه تهران و محله هرندی در حال حاضر به پاتوق گروه‌های جهادی برای فعالیت تبدیل شده است. بعضا مشاهده می‌شود مراجعان در این مناطق با کیسه‌های دارویی می‌آیند که از گروه‌های جهادی در هفته‌های قبل دریافت کرده‌اند. این موازی‌کاری‌ها بعضا به خاطر اختلاف سلیقه‌های خرد حتی در نحوه پوشش نیروهای جهادی است! بر اساس قول معروف «یدالله مع الجماعه» هرچقدر گروه‌های جهادی به هم نزدیک‌تر شوند یا حتی ادغام شوند، نتیجه بهتری در فعالیت‌ها دیده می‌شود.
اتلاف بودجه و انرژی
گروه‌های جهادی به پشتوانه نهادهای مختلف و با حمایت‌های مردمی بودجه‌ای را جهت ارائه خدمات به محرومان مصرف می‌کنند. اختصاص این بودجه باید علاوه بر شفاف بودن حسابگری هم داشته باشد. صرف اینکه اردوی جهادی برگزار شود و به محرومان و مستضعفان خدماتی ارائه شود هیچ عقل سلیمی را قانع نمی‌کند که بدون حساب و کتاب (فایده - ضرر) مبادرت به این کار کند. به عنوان نمونه بعضی گروه‌های جهادی مسافت‌های طولانی را بعضا با هزینه‌های گزاف متاسفانه حتی سفر با هواپیما متقبل می‌شوند، حال آنکه اگر همین هزینه‌ها در قالب گروه‌های جهادی بومی و کادر درمان حاضر در مناطق محروم انجام شود علاوه بر صرفه‌جویی می‌توان بودجه بیشتری را خرج زیرساخت‌های درمانی یک منطقه محروم کرد. شاید این مثال که پزشک جهادی خوزستانی را به خراسان جنوبی ببریم و پزشک اهل خراسان را به مناطق محروم خرمشهر ببریم بخوبی اتلاف انرژی را نشان دهد. همان‌طور که در قسمت موازی‌کاری گفته شد یکی از دلایل، کم بودن روحیه کار گروهی در فعالیت‌های جهادی است.
عکس یادگاری و امتیازهای خاص!
بررسی 40 سال گذشته نشان می‌دهد هرچقدر میزان امتیازهای خاص و عکس‌های یادگاری در کارهای خالصانه افزایش پیدا کرده، از میزان اثرگذاری مثبت و ماندگار کارها کاسته شده است. به قولی هرچقدر گفتمان شکل کار افزایش پیدا کرده است میزان خلوص با سرعت بیشتری کاهش یافته است. در نظر گرفتن امتیاز‌های خاص برای فعالان جهادی نه‌تنها از همت آنها برای ارائه خدمات خالصانه می‌کاهد، بلکه سیستم جهادی را به سیستم‌های مشابه اداری تبدیل می‌کند. تفاوت نیروهای جهادی‌ این است که بدون مزیت‌های دنیوی در قبال ارائه خدمات به فعالیت می‌پردازند؛ حال دادن امتیاز‌های لکه‌دار‌کننده جهادی تنها حیثیت کار را مخدوش می‌کند. البته حجم رفتار‌های مسؤولانی که خروجی سیستم سامانه‌های انگشت زدن برای ورود و خروج به محل کار هستند نیز در این تغییر رویه موثر است؛ مسؤولانی که متاسفانه صرفا برای عکس یادگاری در جمع نیروهای جهادی حاضر می‌شوند و حتی سعی می‌کنند از کنار آن کت انتخاباتی برای خود بدوزند!
انتقادها و آسیب‌شناسی‌های فوق به هیچ وجه نافی خدمات گروه‌های اجتماعی و کانون‌های جهادی نیست، بلکه می‌خواهد با حذف نقاط ضعف، ارائه خدمات را بهبود ببخشد به نحوی که نتیجه کار بهتر از شرایط کنونی باشد. بدون شک با رفع نقایص می‌توان قالب حرکت‌های جهادی را به عنوان یک نمونه بومی ارائه خدمت حتی در سطح بین‌المللی هم ارائه داد.
*دبیر کانون جهادی محیا، دانشگاه علوم پزشکی تهران


Page Generated in 0/0057 sec