احسان سالمی: هزار و سیصد و نود و هفتمین گردش زمین به دور خورشید پس از هجرت، پر بود از اتفاقات مهم فرهنگی و هنری که اهمیتشان موجب میشود تا سالها نتوان آنها را از خاطر برد. سالی که موفقیت تلویزیون در زمینه جذب مخاطب و البته رشد چشمگیر سینما در عرصههای تکنیکی در کنار حاشیههای پرشمار عرصه موسیقی و گرانی سرسامآور قیمت کاغذ و به محاق رفتن صنعت نشر، بخشی از رویدادهای آن بود. کارنامه امسال فرهنگ و هنر کشور هم پر بود از وقایع گوناگون مثبت و منفی و هرچه بود حالا بسته میشود و امید است که تجربهای باشد و چراغ راهی در مسیر آینده بهتر. در آخرین گزارش گروه فرهنگ و هنر «وطنامروز» در سال 1397، نگاهی خواهیم داشت به 7 نقطه برجسته در میان انبوه اتفاقات و رویدادهای مهم فرهنگی و هنری سالی که گذشت.
تلویزیون و رشد مخاطب
سال 97 را باید سال موفق تلویزیون در زمینه جذب مخاطب دانست؛ سالی که از همان ابتدا کارش را با یک پدیده فرهنگی و اجتماعی به نام «پایتخت» آغاز کرد که پخش فصل پنجم آن بازتابهای گستردهای در اقشار مختلف مردم داشت و در ادامه با پخش منسجم و باکیفیت مسابقات ورزشی مهم از جمله جامجهانی فوتبال و جام ملتهای آسیا و تولید برنامههای جانبی جذاب مرتبط با این رویدادهای ورزشی توانست یک بار دیگر سهم بیشتری از سبد فرهنگی خانوادههای ایرانی را از آن خود کند؛ اتفاقی که با تثبیت شبکه ورزش به عنوان یکی از شبکههای پربیننده سیما در میان مخاطبان، نشاندهنده رضایت مردم از برنامههای ورزشی سیما بود. به این موارد باید پخش سریالهای پرمخاطبی همچون «بانوی عمارت»، «پدر» و «دلدادگان» را نیز اضافه کرد؛ سریالهایی که استقبال بالای مردم از آنها نوید بازگشت تلویزیون به دوره طلایی سریالسازی را میدهد. ادامه پخش برنامههای پرمخاطبی همچون «خندوانه»، «دورهمی» و «کودکشو» در کنار تولید برنامههایی جدید و تازه از جمله «برنده باش» و «عصر جدید» و همچنین افزایش کیفیت چشمگیر تولیدات شبکه مستند سیما و به تبع آن افزایش مخاطبان این شبکه، از دیگر نشانههای عزم جزم رسانه ملی برای هر چه گستردهتر کردن دامنه مخاطبان این رسانه است.
تداوم موفقیت سینمای استراتژیک
هر چند در سال 97 پربحثترین موضوع مرتبط با سینمای ایران در فضای رسانهای کشور طرح بحث پولشویی و ورود پولهای کثیف به سینما بود اما واقعیت آن است که در کنار این مساله فرعی، آنچه بیش از همه از سینمای ایران در سال 97 در حافظه سینمای جهان باقی میماند، رشد چشمگیر تکنیکی سینمای ایران در این سال بود. برگزاری سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر در این سال نشان داد که دوران تازه سینمای ایران، دوره فیلمسازان جوانی است که سعی دارند با استفاده از تکنیک روز فیلمسازی، آثاری در تراز سینمای جهان بسازند. به این مورد باید تداوم موفقیت تولیدات سینمای استراتژیک و ملی در این سال را هم اضافه کرد؛ موضوعی که استارت جدی آن از چند سال پیش و با ساخت فیلمهایی همچون «ایستاده در غبار» و «بادیگارد» زده شد و حالا با انباشته شدن تجربیات گرانبهای سالهای پیش، امسال سینمای ایران شاهد تولید آثاری درخور توجه همچون «شبی که ماه کامل شد»، «ماجرای نیمروز: رد خون»، «23 نفر» و «غلامرضا تختی» با موضوعاتی ملی و استراتژیک بود که در جلب نظر موافق هر 2 طیف مخاطبان عام و خاص سینما موفق بودند.
دیوارنگارهای به وسعت کل ایران!
هنرهای تجسمی امسال اتفاقات قابل توجه بسیاری داشت که بدون شک یکی از مهمترین آنها برگزاری جشنواره هنر انقلاب توسط مجموعه روایت فتح بود. اما در میان همه رویدادهای فرهنگی مرتبط با هنرهای تجسمی آنچه بیش از همه بازتاب رسانهای پیدا کرد و مورد توجه مخاطبان عام قرار گرفت، «دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) تهران» بود؛ دیوارنگارهای در قلب شهر تهران که نصب هر طرح جدید آن، نه فقط در حد رسانههای داخل کشور، بلکه گاهی در رسانههای فارسیزبان خارج از ایران نیز بازتاب داشت. نصب طرحهای مختلفی پیرامون مسابقات جامجهانی فوتبال، روز مادر و نقش مادران در خانواده و همچنین جوانان و جوانگرایی از جمله خبرسازترین موضوعاتی بود که هر بار پای آن به رسانهها کشیده شد تا دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) در قامت یک رسانه تمامعیار، خاری در چشم گروهی از مخالفان جمهوری اسلامی ایران شود؛ مخالفانی که عموما برای نقد طرحهای این رسانه به جای توسل به نگاههای فرهنگی و هنری، اسیر سیاسیکاری برخی جریانات سیاسی شدند.
جوانههای مبارزه با ابتذال موسیقی
در روزهایی که موسیقی ایرانی بیش از همیشه اسیر بندها و خوانندههای نوظهور بود و بیشتر حواشی دنیای موسیقی در داخل کشور به حاشیههای ایجاد شده پیرامون همین چهرههای نوظهور مرتبط بود، خبر همکاری محمدمهدی سیار با محمد معتمدی یکی از خبرهای امیدبخش موسیقی در سال 97 شد. معتمدی که امسال با برگزاری کنسرت رایگان در پارک آب و آتش تهران، نشان داده بود که بیش از سایر خوانندگان بر مردمیتر شدن هنر اصیل موسیقی ایرانی متمرکز شده است، با انتشار آلبوم «حالا که میروی» نشان داد در روزهایی که ذائقه مخاطبان ایرانی به واسطه فعالیت گروههایی همچون «هوروشبند» و «ماکانبند» به سمت سخیفترین نوع ترانهها سوق پیدا کرده، میشود با استفاده از ترانههایی ارزشمند و قابل قبول، اثری متناسب با ذائقه و فرهنگ مخاطب ایرانی تولید کرد. اتفاقی که تداوم آن در سالهای آینده، میتواند درمانی بر خطر به ابتذال کشیده شدن ذائقه موسیقایی مخاطبان ایرانی باشد.
لاکچری شدن هنر صحنهای
هر چقدر امسال سینما با خبر ورود پولهای مشکوک و بحث پولشویی در سینما، درگیر حاشیههایی عجیب و غریب شده بود، تئاتر نیز با گسترش پدیده تئاترهای لاکچری خواسته یا ناخواسته از یک مسأله حاشیهای تبدیل به موضوع روز رسانهها و حتی مردم شد. هنری که پیش از این همواره با طیف محدودی از مخاطبان روبهرو بود، امسال بهواسطه انتشار خبرهایی درباره ابتذال در تئاتر، رواج تئاترهای لاکچری و همچنین طرح برخی مسائل صنفی تئاتر در عرصه رسانه، از دایره توجه مخاطبان محدود خود به عرصه عمومی جامعه رسید. این حاشیهها حتی کار را به ورود بخشی از نمایندگان مجلس به موضوع و مطالبه آنها از نهادهای نظارتی کشور برای افزایش نظارت بر تئاتر نیز کشید. موضوعی که ما نیز در صفحه فرهنگ و هنر «وطنامروز» با انتشار چندین گزارش از وضعیت رها شده تئاترهای آزاد، تئاترهای لاکچری و برخی مسائل نظارتی تئاتر به آن پرداختیم.
سال سخت کاغذ!
سال 97 به همان اندازه که در حوزه انتشار کتابهای مهم و جریانساز و پرخبر سال کمرمقی بود، از سوی دیگر در حوزه مشکلات صنعت چاپ و موضوعات مرتبط با این صنعت دستکمی از موضوعات سیاسی نداشت! سال «گرانی کاغذ»؛ همین یک جمله کوتاه کافی است تا شما را با اصلیترین مشکل صنعت نشر در این سال آشنا کند؛ سالی که در آن قیمت کاغذ به واسطه عدم نظارت درست نهادهای مسؤول، به شکلی غیرمنطقی و وحشتناک افزایش یافت تا نه فقط ناشران کتاب، بلکه همه حوزههای مرتبط با صنعت نشر از جمله مطبوعات نیز در این سال با مشکلات عدیدهای روبهرو شوند. افزایش 4 برابری قیمت کاغذ موضوعی بود که علاوه بر کاهش تعداد صفحات بسیاری از روزنامهها و تیراژ مطبوعات در این سال، باعث افزایش چشمگیر قیمت کتاب و البته رواج بیشتر پدیدههایی همچون راهاندازی «طرح پیشفروش کتاب» نیز شد.
نمایش خانگی روی خط رهاشدگی!
شاید تا چند سال پیش که سهم شبکه نمایش خانگی از سبد کالاهای فرهنگی خانواده ایرانی هنوز زیاد نشده بود، این پدیده چندان جدی گرفته نمیشد ولی بدون شک امسال شبکه نمایش خانگی را هم باید یکی از حوزههای فعال و پرخبر عرصه فرهنگ و هنر دانست. هر چند متاسفانه اغلب خبرهای منتشر شده در ارتباط با این بستر جدید، اخبار و حاشیههای منفی آن بود؛ خبرهایی که بیشتر بهواسطه عدم نظارت درست دستگاههای مسؤول بر تولیدات این شبکه ایجاد شد. اوج این خبرها را امسال در جریان انتشار چند سریال از جمله «ممنوعه» میشد دید. البته حاشیههای مرتبط با سرمایهگذاری برخی متهمان پروندههای اقتصادی در تعدادی از پروژههای شبکه نمایش خانگی از جمله «شهرزاد» نیز نقش مهمی در شکلگیری برخی حاشیههای مرتبط با شبکه نمایش خانگی و تولیدات آن داشت.